مردم ما «از نو ساختن» را بلدند

ایستاده بر ایمان

سیدحسین موسوی ـ آگاه مسائل اندیشه
۳۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۴

از نگاه بیرون، ایران فقط کشوری در خاورمیانه است؛ با تاریخی طولانی، منابعی غنی و مردمی سخت‌کوش. اما آنچه دشمنان ما را بیش از هر سلاح و سامانه‌ای نگران می‌کند، چیزی در سطح زمین نیست. در عمق است. در ریشه‌هایی است که در دل مردم دوانده شده‌اند. در ایمانی که اگر خانه‌ای بسوزد، خاکسترش را هم دوباره آباد می‌کند. در مقاومتی که نه بر تابلوها که بر پیشانی پینه‌بسته مردی در خوزستان، بر صورت گردگرفته دختری در سیستان و بر قطرات عرق یک پرستار در بیمارستان نقش بسته است.

آگاه: جنگ روایت‌ها که آغاز شد، دشمن دست روی همین نقطه گذاشت، مردم! تلاش کردند در دل‌ها ترس بیندازند، امنیت روانی را متزلزل کنند، شایعه بسازند، تصویر بسوزانند. هدف نه فتح جغرافیا، بلکه اشغال ذهن‌ها بود. اما مردم ایران برخلاف بسیاری از ملت‌ها، آموخته‌اند که میان تیر و ترس، راهی هست به نام ایمان و درست از همان راه عبور کرده‌اند.


شاید دشمن تصور می‌کرد که اگر ساختمان صداوسیما آتش بگیرد، همه به پناهگاه می‌روند. اما همه ماندند، گوینده ایستاد، کارکنان از زیر آوار آنتن را زنده کردند. این فقط رسانه نبود که سوخت و برخاست. این مردم بودند. ایستاده در غبار. با دندان‌های به هم فشرده، مشت‌های گره کرده و چشمانی خشمگین. مگر در کرونا نبود که جهان، برای اولین بار فهمید ملت ایران فقط با دارو و دستگاه نیست که می‌ایستد، بلکه با دعا و توکل، با همسایگی، با محبت و با همدلی است که می‌رزمد. همان روزهایی که غرب از هم پاشید، ما با یک کاسه برنج برای همسایه، نظم جدیدی ساختیم. در سیل، در زلزله، در تحریم. مردم ما «از نو ساختن» را بلدند. چون ایمان دارند. چون بر خلاف دشمن، آینده را بر «پیش‌بینی کارشناسان غربی» بنا نکرده‌اند، بلکه بر وعده‌هایی بنا کردند که خدا در دل شب به انسان‌های صابر داده.
رهبر انقلاب، بارها این حقیقت را یادآور شده‌اند که ملت ما ملتی است که در برابر دشمن، می‌ایستد و پیش می‌رود. این ایستادگی فقط در میدان جنگ نیست. در صف نانوایی است. در راه‌بندان خیابان‌هاست. در خط تولید کارخانه‌ای که با تحریم و هزار بی‌مهری، باز هم موتورهایش خاموش نمی‌شود. این مردم معنای واقعی «تاب‌آوری»‌اند. نه در قالب پاورپوینت‌های توسعه پایدار در مراکز تصمیم‌گیری که در زندگی روزمره، با درد، با نجابت و با امید!
دشمن گمان می‌کرد که تحریم، ایران را به زانو درمی‌آورد. اما نفهمید که ما ملت انقلابیم؛ نه ملت رفاه تضمین‌شده. با رفاه جنگیدیم، با فقر ساختیم و حالا اگر کنار خانه‌هایمان پناهگاه نیست، در دل‌هامان سنگر هست. اگر در شهرها آژیر نمی‌کشیم، آرامشمان از ایمان است. اگر پاسخی می‌دهیم، از حکمت است؛ نه واکنش صرف. صهیونیست‌ها، با تمام ادعای تکنولوژی و حمایت غرب، نمی‌توانند در برابر چندروز فشار، خود را نگه دارند. مردمشان شب‌ها در پناهگاه خوابیدند و روزها با هراس از خیابان گذشتند. این مقایسه ساده است اما معنا دارد. اقتدار فقط ابزار نیست. «پشتوانه انسانی» است. ایران در این میدان برنده‌ واقعی است.
در دل مردم ما، چیزی هست که جنگ نمی‌فهمد. چیزی که موشک نمی‌شکند. چیزی که حتی شایعه هم آن را از بین نمی‌برد. آن چیز ایمان به حقیقتی است که هرچند سخت اما شیرین است. اینکه این سرزمین مال کسانی است که برای آن ایستاده‌اند، نه برای کسانی که در روز سختی، پشت دروغ‌ها پنهان می‌شوند.
و حالا وقت آن است که این تصویر، در قاب رسانه‌ها دیده شود. نه تصویر ترس که تصویر تاب‌آوری. نه ویرانی که بازسازی. نه دود که نور ایمان. در این مسیر ما صاحبان قلم، وظیفه‌ای بزرگ بر دوش داریم. اگر آتش را خاموش کردند، ما باید شعله امید را روشن نگه داریم. اگر مردم ایستاده‌اند، ما باید صدای ایستادگی‌شان باشیم. اگر دشمن در میدان روایت، روایت وحشت می‌سازد، ما باید با روایت حقیقت آن را خنثی کنیم. چون ما ایرانی هستیم. چون ما مردمِ برآمده از رنج و ایمانیم و چون ما نه از دیروز آمده‌ایم، نه در امروز مانده‌ایم. ما آینده‌ای داریم. آینده‌ای که دیگران هم باید باورش کنند.