۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۶

ایران کشوری است که همواره با کمبود آب روبه‌رو بوده است. امروز البته مسئله جدی‌تر شده است. از تنش آبی تا بحران آب و حرکت به سوی مرحله تشنگی آبی، سفری است که با سرعتی نگران‌کننده در آن پیش می‌رود. در این گزارش ضمن مروری بر وضعیت کم‌آبی در کشور، راهکارهای عبور از بحران آب نیز مورد واکاوی قرار گرفته‌اند.

آگاه: مسئله آب جدی است اما با همراهی و همدلی عمومی در کنار عزم سیاستگذار در جهت اصلاح امور، می‌توانیم مسئله را به‌خوبی حل کنیم. اگر تدبیری نیندیشیم، منابع آب تجدیدپذیر کشور در مسیر کاهشی خود به ۹۵ میلیارد مترمکعب خواهد رسید و سرانه آب در دسترس برای ۸۴ درصد جمعیت ایران به کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب در سال کاهش خواهد یافت.

شرایط اقلیمی و کاهش بارش
ایران در منطقه‌ای قرار دارد که در دهه‌های اخیر شاهد تغییرات جدی اقلیمی بوده است. بر اساس گزارش‌های رسمی دولتی، میانگین بارش ۵۲ ساله کشور ۲۵۱.۱ میلی‌متر بوده، در حالی که این رقم در ۱۵ سال اخیر به ۲۳۴.۶ میلی‌متر کاهش یافته است. این کاهش ۱۶.۵ میلی‌متری بارش، نشانه‌ای از روند نگران‌کننده خشکسالی است که کشور را تهدید می‌کند. میزان بارش تجمعی کشور در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ برابر با ۲۳۴.۵ میلی‌متر گزارش شده که تقریبا نزدیک به میانگین بلندمدت (حدود ۲۵۰ میلی‌متر) است.​ در برخی استان‌ها مانند گیلان و مازندران بارش‌ها نسبتا بالا و در استان‌های مرکزی، جنوبی و شرقی بسیار پایین گزارش شده است؛ مانند سیستان و بلوچستان (۱۰۶ میلی‌متر)، کرمان (۱۱۷ میلی‌متر)، اصفهان (۱۳۸ میلی‌متر)، تهران (۲۷۴ میلی‌متر).​ سال آبی پیش از آن (۱۴۰۲-۱۴۰۱) بارش حدود ۱۹۱.۷ میلی‌متر بوده که کاهش نسبت به میانگین را نشان می‌دهد.​ 
همچنین سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ با کاهش قابل توجهی نسبت به متوسط بلندمدت مواجه شده است. میزان بارندگی کل کشور از ابتدای سال آبی تا مرداد ۱۴۰۴، معادل ۱۴۷.۴ میلی‌متر بوده که نسبت به میانگین بلندمدت ۳۹درصد کاهش داشته و نسبت به سال گذشته (۱۴۰۳) نیز ۴۱درصد کمتر بوده است. برخی گزارش‌ها درصد کاهش نسبت به بلندمدت را حتی ۳۹.۴ تا ۴۰ درصد اعلام کرده‌اند.​ براساس داده‌های سازمان هواشناسی و منابع مختلف، بارش ایران تا آبان‌ماه ۱۴۰۴ به شکل بی‌سابقه‌ای کاهش یافته و مناطق وسیعی از کشور تقریبا هیچ بارشی دریافت نکرده‌اند؛ تا نیمه آبان فقط ۲.۳ میلی‌متر بارش ثبت شده در حالی که متوسط این بازه حدود ۱۲.۸ میلی‌متر است.​ این سال یکی از کم‌بارش‌ترین سال‌های نیم قرن اخیر یاد شده است و در بسیاری از استان‌ها کاهش بارش‌ها حتی بالای ۹۵درصد بوده است.​

پارادوکس تغییرات اقلیمی
یکی از پارادوکس‌های تغییرات اقلیمی، افزایش بارش‌های سنگین در کنار کاهش کلی میزان بارندگی است. این بارش‌های شدید در تعداد دفعات محدود، اغلب به صورت سیل رخ‌می‌دهند و امکان نفوذ به زمین و ذخیره‌سازی در آبخوان‌ها را کاهش می‌دهند. در واقع، بارش‌های اندک در دفعات محدود به صورت سیل‌آسا رخ می‌دهند، که اهمیت مدیریت بهینه روان‌آب‌ها و سیلاب‌ها را دوچندان می‌کند. علاوه بر کاهش بارش، افزایش دما نیز عامل مهمی در تشدید بحران آب است. اختلاف دمای ۳۰ ساله و ۱۰ ساله منتهی به سال ۱۳۹۸ در کشور حدود یک درجه است. این افزایش دما منجر به تبخیر بیشتر آب از سطح دریاچه‌ها، سدها و اراضی کشاورزی شده است. بر اساس گزارش مرداد ۱۴۰۳، پتانسیل آب تجدیدپذیر ایران شامل ۶۹.۸۵میلیارد مترمکعب آب‌های سطحی و ۱۸.۹۲ میلیارد مترمکعب آب‌های زیرزمینی است که مجموعا به ۸۸.۷۷ میلیارد مترمکعب می‌رسد. سرانه میزان آب تجدیدپذیر در ایران به ازای هر نفر در سال بر اساس شاخص فالکن مارک حدود ۱۰۴۰ مترمکعب است، که کشور را در محدوده تنش آبی قرار می‌دهد.
از این میزان، آب قابل برنامه‌ریزی از منابع آب سطحی ۳۹.۷۷ میلیارد مترمکعب و از منابع آب زیرزمینی ۳۴.۳۹ میلیارد مترمکعب است که مجموعا به ۷۴.۱۷ میلیارد مترمکعب می‌رسد. باید توجه داشت که ۱۰.۷۷ میلیارد مترمکعب از این منابع نیز باید برای نیاز محیط زیست و پایداری جریان حفظ شود. شاخص نسبت آب قابل برنامه‌ریزی به پتانسیل آب تجدیدپذیر در ایران ۸۳ درصد است، که نشان می‌دهد بیش از چهار پنجم منابع آبی کشور در حال حاضر یا در معرض بهره‌برداری قرار دارد یا برای بهره‌برداری آینده برنامه‌ریزی شده است. شاخص هدف‌گذاری شده برای برداشت از منابع آب سطحی ۶۰ درصد است، که نشان‌دهنده فشار زیادی است که بر این منابع وارد می‌شود.

پیش‌بینی‌های آینده
بر اساس مطالعات مرکز بین‌المللی مطالعات استراتژیک (CSIS)، تا سال ۲۰۵۰ تمامی کشورهای منطقه MENA دچار تنش آبی شدید خواهند بود و تا آن سال میزان دسترسی به آب تجدیدپذیر در این منطقه ۷۵ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. در ابعاد داخلی نیز، به استناد گزارش وزارت نیرو به عنوان متولی بخش آب کشور، حتی در صورت عدم تشدید آثار گرمایش زمین، منابع آب تجدیدپذیر کشور در ادامه روند کاهشی خود به ۹۵ میلیارد مترمکعب خواهد رسید. به گونه‌ای که از مجموع ۳۱ استان کشور، ۲۳ استان در مرحله چهارم از پنج مرحله تعریف شده برای تنش آبی قرار خواهند گرفت. پیش‌بینی ناسا نیز برای بارش در ایران نگران‌کننده است. بر اساس این پیش‌بینی‌ها، روند کاهش بارش در ایران ادامه خواهد یافت و این موضوع می‌تواند تبعات جدی برای کشاورزی، امنیت غذایی و زندگی روزمره مردم داشته باشد.
آثار و پیامدهای کم‌آبی و خشکسالی
کاهش بارش و کم‌آبی پیامدهای گسترده‌ای در بخش‌های مختلف کشور دارد. در بخش کشاورزی، کاهش تولید محصولات کشاورزی، افزایش قیمت مواد غذایی و تهدید امنیت غذایی ازجمله این پیامدها هستند. در بخش محیط زیست، خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها، کاهش پوشش گیاهی، افزایش فرسایش خاک و گسترش ریزگردها از پیامدهای جدی کم‌آبی است. خشک شدن دریاچه ارومیه، هامون و بختگان نمونه‌هایی از این فاجعه زیست‌محیطی هستند. در بخش اجتماعی-اقتصادی، کم‌آبی منجر به مهاجرت روستاییان به شهرها، کاهش اشتغال در بخش کشاورزی، افزایش فقر در مناطق روستایی و حتی تنش‌های اجتماعی شده است. در برخی مناطق کشور، کمبود آب به یکی از دلایل اصلی ناآرامی‌های اجتماعی تبدیل شده است. جدول معضلات منطقه‌ای در سال ۱۴۰۰ از حیث کم‌آبی نشان می‌دهد که بسیاری از استان‌های کشور با بحران جدی آب مواجه هستند. استان‌هایی مانند خوزستان، اصفهان، کرمان، سیستان و بلوچستان، و خراسان رضوی در شرایط بحرانی قرار دارند. همچنین یکی از پیامدهای جانبی برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، فرونشست زمین است. این پدیده در بسیاری از دشت‌های کشور رخ داده و منجر به تخریب زیرساخت‌ها، ساختمان‌ها، جاده‌ها و خطوط انتقال آب و گاز شده است. شواهد عدم تغییرات ملموس در سیاست‌ها و عملکردها در دهه اخیر، همزمان با افزایش نرخ‌های صعودی مانند فرونشست زمین است.

حکمرانی آب و سیاست‌گذاری
یکی از مشکلات اساسی در بخش آب، نبود یک سیستم حکمرانی یکپارچه و کارآمد است. در حال حاضر، مسئولیت مدیریت آب بین نهادهای مختلف پراکنده است و هماهنگی لازم بین آنها وجود ندارد. این امر منجر به تصمیم‌گیری‌های متناقض، اتلاف منابع و عدم اجرای موثر برنامه‌ها می‌شود. ماده ۲۷ قانون احکام دائمی توسعه کشور، مدیریت بهم پیوسته منابع آب را مورد تاکید قرار داده است، اما اجرایی نمودن این ماده با چالش‌های جدی روبه‌رو است. نبود یک نهاد واحد قدرتمند برای مدیریت منابع آب، یکی از موانع اصلی در مدیریت بهینه این منبع حیاتی است. یکی دیگر از مشکلات، کمبود اطلاعات و داده‌های دقیق درباره منابع آب، میزان برداشت، مصرف و تلفات است. بدون داشتن اطلاعات دقیق و به‌روز، نمی‌توان برنامه‌ریزی موثر انجام داد. نیاز به ایجاد یک سامانه سراسری و مدیریت یکپارچه منابع آب در حوضه‌های آبریز کشور احساس می‌شود. فرهنگ مصرف آب در جامعه نیز یکی از عوامل موثر در بحران آب است. عدم آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفه‌جویی در مصرف آب، استفاده از روش‌های سنتی و پرمصرف آبیاری در کشاورزی و بی‌توجهی به هدررفت آب در مصارف خانگی، همگی به تشدید بحران کمک می‌کنند.

۶ راهکار کلیدی
اگر چه مسئله‌ آب بحرانی شده و در آینده نیز با مشکلات جدی روبه‌رو خواهیم بود، اما این‌طور نیست که راه حلی وجود نداشته باشد. متخصصان و کارشناسان این حوزه، راهکارهایی را فهرست می‌کنند که اتفاقا مهم و قابل دستیابی است. در ادامه ۶  مورد از مهم‌ترین راهکارها ارائه می‌شوند:
۱. کاهش برداشت از منابع تجدیدپذیر: مهم‌ترین گام در مدیریت بحران آب، محدود کردن برداشت بی‌رویه به‌ویژه از آب‌های زیرزمینی است. باید با سخت‌گیری در صدور مجوز چاه‌های جدید، بستن چاه‌های غیرمجاز و کنترل دقیق میزان برداشت، از تخلیه منابع جلوگیری کرد. بهره‌گیری از کنتورهای هوشمند و فناوری‌های پایش مستمر آبخوان‌ها به همراه جریمه‌های سنگین برای تخلفات ضروری است. همچنین، حمایت مالی از کشاورزان برای کاهش سطح کشت و تغییر الگوی کشت راهبردی است.
۲. کاهش مصرف آب در شهرها: صرفه‌جویی در مصرف آب شهری نیازمند نوسازی و بهبود زیرساخت‌هاست. بازسازی شبکه‌های فرسوده آب‌رسانی که منبع اصلی نشت و هدررفت هستند، اهمیت ویژه دارد. به کارگیری تجهیزات کم‌مصرف، مانند شیرآلات و ماشین‌های لباسشویی کم‌مصرف، در کنار آموزش و فرهنگ‌سازی عمومی، نقش موثری در کاهش تقاضا دارد.
۳. کنترل هدررفت آب شهری: کاهش آب هدررفته در شبکه‌های شهری به واسطه نصب سیستم‌های مانیتورینگ هوشمند، مدیریت فشار آب و شناسایی سریع نشت‌ها امکان‌پذیر است. برنامه‌های پایلوت مانند کاهش فشار هوشمند در تهران می‌توانند الگوی خوبی برای دیگر شهرها باشند. مقابله با انشعابات غیرمجاز و اعمال جرایم جدی هم ضروری به شمار می‌رود.
۴. بهره‌برداری از پساب تصفیه‌شده: پساب‌های تصفیه‌شده به عنوان یک منبع مهم و تجدیدپذیر می‌توانند در کشاورزی، فضای سبز شهری و صنایع جایگزین آب شیرین شوند. توسعه و تقویت تصفیه‌خانه‌ها و فروش پساب به بخش‌های مصرف‌کننده، علاوه بر صرفه‌جویی آبی، ایجاد درآمد پایدار برای سازمان‌ها را نیز امکان‌پذیر می‌سازد.
۵. بهبود مدیریت آب در بخش کشاورزی: با بیش از ۹۰ درصد سهم مصرف آب، اصلاح نظام کشاورزی و افزایش بهره‌وری آب حیاتی است. کاهش مصرف با تغییر الگوی کشت به سمت محصولات کم‌مصرف، استفاده گسترده از آبیاری‌های نوین قطره‌ای و بارانی، کاهش هدررفت از طریق لوله‌کشی و پوشش کانال‌ها و کاهش ضایعات کشاورزی از جمله اقدامات کلیدی است.
۶. توسعه منابع نامتعارف آب: با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور، استفاده از فناوری‌های آب‌شیرین‌کن و شوری‌زدایی در سواحل جنوبی می‌تواند تامین‌کننده مسیرهای جدید برای منابع آبی باشد. این واحدها باید با بهره‌گیری از فناوری‌های کم‌مصرف انرژی و انرژی‌های تجدیدپذیر توسعه یابند تا از نظر اقتصادی پایدار باشند.

سایر راهکارهای مکمل
علاوه بر این ۶ مورد، راهکارهای دیگری نیز وجود دارند که نقش مکمل را ایفا می‌کنند. از جمله این موارد، می‌توان به ضرورت ساخت و بهره‌برداری بهینه از سدها و شبکه‌های انتقال آب اشاره کرد که با رعایت ملاحظات زیست‌محیطی، ظرفیت ذخیره و توزیع منابع را افزایش می‌دهد. همچنین، اجرای پروژه‌های بازتخصیص آب از محل کاهش هدررفت در مناطق مختلف کشور، امکان انتقال آب صرفه‌جویی‌شده به مناطق با نیاز بیشتر را فراهم می‌کند. ایجاد بازار بهینه‌سازی آب، راهکاری نوآورانه است که با تبدیل صرفه‌جویی در مصرف به دارایی قابل معامله، انگیزه اقتصادی برای کاهش مصرف ایجاد می‌کند. 
مشارکت بخش خصوصی در قالب قراردادهای طراحی، ساخت و بهره‌برداری (BOO و BOT) نقش مهمی در تامین مالی و افزایش کارایی پروژه‌ها دارد، اگرچه چالش‌هایی همچون چارچوب قانونی و ریسک‌های سیاسی باید حل شود. همچنین، راه‌اندازی سامانه‌های سراسری برای مدیریت یکپارچه آب در حوضه‌های آبریز، امکان برنامه‌ریزی و بهینه‌سازی منابع در مقیاس وسیع را فراهم می‌کند. نهایتا، اجرایی کردن مدیریت به‌هم پیوسته منابع آب که در قانون احکام دائمی توسعه کشور تاکید شده، مستلزم هماهنگی تمام ذی‌نفعان و نهادهای مرتبط است تا چرخه کامل آب از منابع تا مصرف به صورت یکپارچه مدیریت شود. این راهکارها به همراه سیاست‌های کلان اصلاحی، هدف‌گذاری واقع‌بینانه در برنامه‌های توسعه و ارتقای فرهنگ عمومی، چارچوب جامعی برای مقابله بلندمدت با بحران آب شکل می‌دهند.

رویکرد چندبخشی برای گریز از فاجعه

واقعیت این است که بحران آب در ایران، نتیجه ترکیبی از عوامل طبیعی مانند کاهش بارش و افزایش دما و عوامل انسانی مانند مدیریت نادرست، برداشت بی‌رویه از منابع آب و مصرف ناکارآمد است. این بحران نه تنها تهدیدی برای امنیت آب و غذا، بلکه خطری برای امنیت ملی و ثبات اجتماعی کشور به شمار می‌رود. راه‌حل این بحران نیازمند یک رویکرد جامع و چندبخشی است که شامل کاهش برداشت از منابع تجدیدپذیر، بهبود بهره‌وری مصرف در تمام بخش‌ها، کنترل هدررفت، استفاده از منابع نامتعارف و اصلاح ساختارهای مدیریتی و حکمرانی است. همچنین، مشارکت فعال مردم، بخش خصوصی و جامعه مدنی در اجرای راهکارها ضروری است. اجرای این راهکارها همچنین نیازمند اراده سیاسی قوی، سرمایه‌گذاری قابل توجه و صبر و پشتکار است. اما با توجه به شدت بحران و پیامدهای فاجعه‌بار آن، چاره‌ای جز حرکت فوری و جدی در این مسیر وجود ندارد. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا دیر خواهد بود و نسل‌های آینده با بحرانی جدی‌تر و غیرقابل جبران روبه‌رو خواهند شد.