آگاه: شاید باید این زمان میگذشت تا به چنین وضوحی رسیده و برای رسیدن به معنای واقعی امتداد راه شهید رئیسی به پرسش صحیح که راهنمای ما به جواب مناسب باشد، برسیم. این پرسش که چرا شهید رئیسی چنین بیوقفه، بیامان، جانفزا، خستگیناپذیر و شبانهروز در حال دویدن و خدمت بود. چه ضرورتی را میدید و چه فقدانی را حس میکرد که چنین جانبرکف، حرکت میکرد؟
اکنون شاید زمان خوبی برای پاسخ به این پرسش باشد. به گمان نگارنده فارغ از عادت باشکوه خدمت تمامعیار شهید رئیسی، آنچه جمعهها و تعطیلیها و فراغتها را از او ربوده بود، بازیابی اعتماد عمومی بود. همان متاعی که به ثمن بخس و بهایی ناچیز، خرج و مصرف شده بود. سرمایه ارزشمند مشارکت ۷۰ درصدی که در سال ۹۲ و ۹۶، خرج اعتماد به رییسجمهور وقت شد، اما قدرش شناخته و دانسته نشد. نور امید در دل بخش زیادی از آن سرمایه با نامزدشدن شهید رئیسی، تابیده شد.
با این حال قدرنشناسی دولت وقت کار خود را کرده بود. حالا این رئیسی بود و این بازگشت مشروط اعتماد. شرطی که ناخودآگاه جمعی با شهید رئیسی قرار داد کرده بود و او به فراست این مهم را فهمیده بود. اینکه برای بازگرداندن شأن خدمت به نهاد ریاستجمهوری مسئولیت سنگینی بر دوش او گذاشته شده است. اینکه برای بازگرداندن شأن صداقت و اخلاق به نهاد ریاستجمهوری مردم به او مأموریت ویژه دادهاند. اینکه برای بازگرداندن شأن فراگیر و چتر واحد بودن نهاد ریاستجمهوری مسئولیت ویژه به او دادهاند. اینکه برای تثبیت آرامش و ثبات سیاسی و دوری از جار و جنجالهای سیاسی به او اعتماد کردهاند. رئیسی برای نقدکردن چک این اعتماد، شب و روزش را فدا کرد. بیامان میدوید و در میان مردم حاضر میشد. او برای جبران آن ضربه کاری به اعتماد عمومی، چارهای جز این نداشت. شهادت او جدای از جنبه باطنی واقعه، امضایی محکم به قیمت جان پای این قرارداد اجتماعی با مردم بود. حال اگر از این زاویه به مسئله امتداد راه شهید رئیسی نظر بیفکنیم، تا حدی به معنای واقعی آن میرسیم. اینکه در مسیر این مشارطه و قرارداد، یعنی بازیابی و بازسازی اعتماد عمومی حرکت کنیم.
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۳
عماد خورشیدطلب: واقعه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ که در پی پرواز آسمانی رییسجمهور شهید و هیات همراه او رخ داد، یک نقطه عطف معناآفرین نیز بود. آن اتفاق و آن بدرقه باشکوه یک پیام آشکار و اجمالی را مخابره میکرد. پیام امتداد راه شهید جمهور. هرچه از آن واقعه گذشتیم معنای این پیام اجمالی دقیقتر و شفافتر شد و شاید تفصیلیتر و جزئیتر. و این وضوح به معنای فروریختن معانی بدلی و غیرواقعی از معنای امتداد بود.