۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۵۰

سیدحسین موسوی: مقام رهبری در دیدار با مردم آذربایجان شرقی فرموده‌اند: «یک چیزهایی هم هست که نیازهای آینده است؛ اینها را خیلی‌ها تشخیص می‌دهند و انجام می‌دهند، بعضی‌ها هم غفلت می‌کنند.

آگاه: مراد من از این نیازهای مربوط به آینده نیازهایی است که اگر شما امروز به فکر نیفتید و برایش کاری انجام ندهید، فردا در خواهید ماند. یعنی فردا گیر می‌کنید؛ اگر امروز به فکرش نباشید، فردا مشکل برای شما درست می‌شود. مسئله فرزندآوری و تکثیر نسل که من این همه روی آن تاکید می‌کنم، از این قبیل است.» این جمله صرفا یک هشدار کلیشه‌ای نیست، بلکه حاصل چند دهه نگاه آینده‌نگر به مسائل حیاتی کشور است؛ جمله‌ای از رهبر انقلاب که در دل خود مسئله‌ای بنیادین را پنهان کرده، بحران جمعیت! جمعیت نه فقط اعدادی آماری که رکن حیاتی هر تمدن زنده است. اگر این رکن تضعیف شود، مسیر رشد، امنیت و حتی بقای فرهنگی یک ملت در خطر می‌افتد. حال پرسش این است که چرا در حالی که زنگ خطر کاهش نرخ موالید و پیری جمعیت سال‌هاست به صدا درآمده، هنوز اقدام موثر و همه‌جانبه‌ای برای حل آن صورت نگرفته است؟ 
رهبر انقلاب بارها مسئله جمعیت را نه در سطح یک «نگرانی آماری»، بلکه در سطح یک «نیاز راهبردی» مطرح کرده‌اند. ایشان به‌روشنی می‌فرمایند: «اگر امروز به فکر تکثیر نسل نباشیم، کشور از عنصر پیشرفت محروم خواهد ماند.» این سخن نشان می‌دهد که جمعیت در منظومه فکری ایشان، «موتور پیش‌برنده تمدن» است. کشورِ جوان، یعنی نیروی کار فعال، ذهن‌های خلاق، بدنه پویا برای انقلاب و توان دفاعی بالا. در مقابل، جامعه سالخورده یعنی هزینه‌بر، مصرف‌گرا، نیازمند حمایت‌های سنگین و ناتوان در تولید انرژی تمدنی.
امروز ایران در آستانه ورود به مرحله‌ای از گذار جمعیتی قرار دارد که پنجره طلایی آن در حال بسته‌شدن است. پنجره‌ای که تنها یک‌بار در تاریخ کشورها گشوده می‌شود. اگر از این فرصت استفاده نشود، حرکت به‌سوی ساختار جمعیتی پیر، اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. تاکید رهبر انقلاب بر لزوم حفظ و تقویت جمعیت جوان، پاسخی است به همین نقطه عطف حساس تاریخی.
با وجود هشدارهای مکرر، آمارها نشان می‌دهد که نرخ موالید در حال سقوط آزاد است. چرا؟ پاسخ را باید در ترکیبی از علل فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی جست‌وجو کرد. از یک سو، فشارهای معیشتی، بیکاری، نبود مسکن و هزینه‌های سنگین فرزندپروری، جوانان را به تاخیر در ازدواج یا عدم تمایل به فرزندآوری سوق داده است. از سوی دیگر، تغییر نگرش فرهنگی و تبلیغات رسانه‌ای درباره زندگی مینیمالیستی و «فرزند کمتر= زندگی بهتر» ذهنیت بخشی از جامعه را مسموم کرده است.
اما در سطح بالاتر، سیاست‌گذاری جمعیتی در ایران دچار نوعی گسست، بی‌ثباتی و انفعال است. سندها تدوین می‌شوند اما ضمانت اجرایی ندارند، دستگاه‌های مختلف وظایف را به دوش یکدیگر می‌اندازند و بسیاری از برنامه‌ها در حد شعار باقی می‌ماند. گویی نظام حکمرانی، همچنان به عمق بحرانی‌بودن مسئله پی نبرده است. یکی از محورهای کمتر توجه شده در بیانات رهبر انقلاب، نسبت جمعیت با تمدن‌سازی است. در اندیشه ایشان، جمعیت صرفا یک مولفه اقتصادی یا بهداشتی نیست، بلکه بستر تحقق تمدن نوین اسلامی است. اگر قرار است جمهوری اسلامی الگویی جهانی از جامعه‌ای پیشرفته، معنوی و مستقل ارائه دهد، این هدف بدون «نیروی انسانی مومن، متخصص و جوان» دست‌نیافتنی خواهد بود.
جامعه جوان، انعطاف‌پذیر و تحول‌پذیر است. جوانان موتور حرکت علمی، فرهنگی و معنوی کشورند. پیری جمعیت، یعنی پیری اندیشه، کاهش خلاقیت و فرسایش انرژی جمعی. هرقدر جمعیت جوان کاهش یابد، توان کشور برای تحول‌خواهی و پیشرفت نیز تحلیل می‌رود. لذا مسئله جمعیت در تراز یک اولویت تمدنی مطرح می‌شود، نه یک چالش جمعیت‌شناختی صرف.
واقعیت آن است که بخش مهمی از راهبردهای جمعیتی در سال‌های اخیر، ناکارآمد بوده‌اند. تمرکز بیش از حد بر مشوق‌های مالی محدود، بدون تغییر در نگرش فرهنگی و حمایت ساختاری، نتیجه ملموسی نداشته است. از سوی دیگر، نهادهایی که باید بار این مسئله را به دوش بکشند، درگیر روزمرگی و فقدان انسجام‌اند. حتی گفتمان‌سازی رسانه‌ای نیز در سطح شعار باقی مانده و نتوانسته فضای اجتماعی را برای ازدواج و فرزندآوری آماده کند. در این میان، نهادهای انقلابی و فرهنگی نیز وظیفه دارند با ارائه الگوهای موفق، تبیین گفتمان دینی درباره فرزندآوری و بازتعریف نقش خانواده در جامعه اسلامی، گامی موثر بردارند. بدون تغییر ریشه‌ای در مدل ذهنی مسئولان و مردم، هیچ بسته حمایتی‌ای کافی نخواهد بود. رهبر انقلاب با نگاهی آینده‌نگرانه و تمدنی، بارها و بارها از مسئولان و مردم خواسته‌اند که مسئله جمعیت را جدی بگیرند. این مسئله، صرفا یک بحران آماری یا دغدغه دولت‌ها نیست، بلکه سنگ‌بنای بقای فرهنگی و اقتدار ملی ماست. اگر امروز برایش تصمیم نگیریم، فردا حتی بهترین سیاست‌ها هم دیگر کارساز نخواهد بود، چراکه پنجره فرصت‌ها همیشه باز نمی‌ماند.
ما در یک نقطه عطف تاریخی ایستاده‌ایم؛ جایی که یا با آگاهی، عزم و اقدام به‌موقع، آینده‌ای مقتدر و جوان برای ایران می‌سازیم یا با غفلت، زمینه‌ساز افولی می‌شویم که شاید تا نسل‌ها نتوان جبرانش کرد. تصمیم امروز ما، نسل آینده ما را می‌سازد.