۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۲

در چند روز گذشته روایت قتل مرحومه الهه حسین‌نژاد بارها در رسانه‌های مختلف مرور شده است، دختری ۲۵ساله و ساکن اسلام‌شهر که چهارم خردادماه از میدان آزادی سوار خودرویی گذری شده تا خود را به منزل خود در یکی از شهرک‌های اطراف اسلام‌شهر برساند. روایت‌های مختلفی نیز درباره آخرین ساعات زندگی خانم حسین‌نژاد مطرح‌شده است از جمله آنکه آخرین تماسش با خانواده ۲۰ دقیقه قبل از رسیدن به خانه بوده و بعد از آن گوشی تلفن همراهش برای همیشه خاموش شده که نشان می‌داد که از دسترس صاحبش خارج‌شده است.

آگاه: از چهارم خردادماه خبر گم‌شدن الهه حسین‌نژاد به شکلی گسترده توسط کاربران در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و سپس سلبریتی‌ها، بلاگرها و سایت‌های خبری نیز نسبت به آن واکنش نشان دادند که این سطح از حساسیت درباره این پرونده قابل تأمل و بررسی است. اولین خبرها از قتل مرحومه نیز در صبح پنج‌شنبه با انتشار تصاویری از دستگیری متهمان منتشر شد، در همان ساعات اولیه پس از دستگیری متهم اخباری نیز درباره ماجرا، دست‌به‌دست می‌شد تا سطح حساسیت عمومی نسبت به آن بالا برود.
در ادامه نیز مشکل مدیریت رسانه‌ای ماجرا، بسیار اهمیت داشت. مسئله‌ای که در اغلب موارد با آن مواجه و به آن بی‌توجه هستیم. انتشار تصاویر بازجویی متهم پرونده، انتشار تصاویر بدن بی‌جان مرحومه و فضایی که در آن پیدا شده و در ادامه آن تصاویر بدن مثله شده مرحومه. در حالی که انتشار چنین تصاویر، جز این که به افکار عمومی و روان خانواده صدمه می‌رساند، در نگاه جامعه‌شناسی و روان‌شناسی نیز باید به آن دقت کرد. در دیگر کشورها، انتشار خبر، تصاویر و ادامه آن، به‌شدت کنترل شده و با رعایت جوانب است که مبادا تشویق به چنین عملی باشد یا عملکرد نهادهای مرتبط را دچار خدشه کند.
توالی اخبار پیرامون این پرونده قتل در اسلام‌شهر نشان می‌دهد که عملیات روانی روی ماجرا سایه انداخته و برخی سکوهای خبری به‌عمد و تعدادی از رسانه‌ها نیز به‌صورت سهوی با آن همراه شده‌اند، البته پرونده خانم الهه حسین‌نژاد دارای برخی ویژگی‌های خاص رسانه‌ای بود که باعث شد با شتاب زیاد وایرال شده و در فضای رسانه‌ای به سوژه شماره یک تبدیل شود. اما مسئله اصلی در این دست پرونده‌های اجتماعی شیوه مدیریت، برخورد با آن و مدیریت نشر اخباری است که می‌تواند هم جامعه را تحت تاثیر قرار دهد و هم مورد سوءاستفاده شبکه‌های سایبری جنگ روانی قرار گیرد.
امتداد همه اخبار مرتبط با پرونده مرحومه حسین‌نژاد نشان می‌داد که جریانی در تلاش است از بستر این اخبار ناگوار فرصت بروزی فراتر و در سطح جامعه پیدا کند. از تلاش برای بازنمایی چهره‌ای به‌خصوص از قاتل به شکل ایجاد پروفایل‌ها و صفحات متعدد مجازی به نام او تا انتشار اخباری جعلی از تجاوز از سوی پزشکی قانونی در حالی که هنوز پیکر او پیدا 
نشده بود.
صفحات متعددی که برای قاتل ساخته شد، چنان گوناگون بود که مشخصا تعدد روایت از هر طرف را نشان می‌داد. در برخی صفحات، قاتل طرفدار جمهوری اسلامی، فردی مذهبی و پایبند به عقاید اسلامی بود. در برخی دیگر، سلطنت طلب، مدافع براندازی و در برخی دیگر، پان‌ترک و تجزیه‌طلب بود! روایت‌هایی از قاتل ایجاد شده بود که هر کس بنا به صلاحدید و منافع خود، از آن‌چه وجود نداشت بهره‌برداری می‌کرد و شمشیری علیه مخالفان خود می‌کشید، شعار می‌داد و سعی می‌کرد از این طریق حامیانی جمع کند. حتی در برخی صفحات، به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای خانواده مرحومه حسین نژاد پرداخته شد که در نهایت مشخص شد این صفحات جعلی هستند!
در کنار آنچه گفته شد، رسانه‌های اپوزیسیون نیز از پرونده قتل الهه حسین‌نژاد به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کرده است. رخی چهره‌های اپوزیسیون و رسانه‌های خارج‌نشین بلافاصله پس از وقوع قتل، پلیس و نهادهای امنیتی را متهم به کوتاهی در تامین امنیت زنان کردند. برای مثال، سیما ثابت، مجری سابق ایران اینترنشنال، در توییتی ادعا کرد: «نیروهای امنیتی برای حفظ امنیت واقعی شهروندان آموزش ندیده‌اند.» برخی نیز مدعی شدند که پلیس عمدا در رسیدگی به پرونده تاخیر کرده، در حالی که اسناد نشان می‌دهد تحقیقات بلافاصله آغاز شد و قاتل ظرف ۱۰روز دستگیر شد.اپوزیسیون طی سناریویی همیشگی و تکراری این قتل را به ناکارآمدی نیروی انتظامی و نظام حقوقی کشور مرتبط دانست. حسین رونقی از چهره‌های رسانه‌ای برانداز، در توییتی نوشت: «مسئولیت کشته‌شدن الهه بر عهده جمهوری اسلامی است؛ حکومتی که به جای تامین امنیت زنان، تمام توانش را صرف سرکوب آنها با عنوان بی‌حجابی کرده است.»
همچنین، برخی رسانه‌های معاند مانند ایران اینترنشنال و بی. بی. سی فارسی، بدون ارائه سند، قتل الهه حسین‌نژاد را به تجاوز جنسی مرتبط دانستند. بعدا پلیس این ادعا را رد کرد و انگیزه قتل را سرقت گوشی اعلام کرد. برخی کاربران همراه با اپوزیسیون با برجسته‌سازی برخی از جعلیات درباره مراحل قضایی قصاص، ادعا کردند خانواده الهه حسین‌نژاد باید «تفاضل دیه» (پرداخت نصف دیه مرد به خانواده قاتل) بپردازند تا قصاص انجام شود. این در حالی است که قانون مجازات اسلامی چنین شرطی را برای قصاص قاتل الزامی نکرده است. 
از سوی دیگر، برخی رسانه‌های فارسی‌زبان غیرایرانی مانند من و تو و کیهان لندن تلاش کردند این پرونده را به حجاب اجباری ربط دهند. بهمن قلی‌پور، از فعالان برانداز، با انتشار ویدیویی از اعترافات قاتل، ادعا کرد پلیس به او گفته: «خوب کردی، زن...» تا وانمود کنند قتل به دلیل بی‌حجابی بوده است. این ادعاها در ادامه توسط مقامات قضایی 
تکذیب شد. علاوه بر این نیز، اپوزیسیون با انتشار تصاویر جسد و خانواده الهه حسین‌نژاد در شبکه‌های اجتماعی، سعی در برانگیختن خشم عمومی داشت. هشتگ‌هایی را ترند کردند تا فضای اعتراضی مشابه مهسا امینی ایجاد شود. برخی سلطنت‌طلبان نیز با انتشار پیام‌های تحریک‌آمیز، خواستار اعدام فوری قاتل در ملاء عام شدند تا با این تلاش مذبوحانه بحران مشروعیت ایجاد کنند.