آگاه: هدف تسخیر ذهنهاست. ایران درست در دل این جنگ، بر بلندای قلهای ایستاده که همزمان هدف صدها لنز و هزاران زبان است. هر خطای کوچک با بزرگنمایی ترسآفرین منتشر میشود؛ هر موفقیت بزرگ یا سانسور میشود یا وارونه جلوه داده میشود. اما ایران در جنگ روایتها هم تنها نمانده. اینبار نیز مردم به میدان آمدند، با روایتهای خودجوش، با روایتهای شخصی، با هشتگها و یادداشتها. در مقابل فریب رسانهای دشمن، صداقت تجربی مردم ایستاد.
وقتی دشمن در حمله ۲۳ خرداد، بهدنبال ایجاد رعب روانی بود، دهها روایت از حضور آرام مردم در شهرها منتشر شد. یک شهروند عادی از درد همسایهاش نوشت که در انفجار خانوادهاش را از دست داده بود، ولی هنوز ندای ایستادگی میداد. زنی خبرنگار، در برابر دوربین، در میانه شعلههای آتش در ساختمان صداوسیما، تا آخرین لحظه ایستاد و تصویر وفاداری به حقیقت را بهرخ کشید. اینها روایتهاییاند که ارتش ندارند، اما تسلیم نمیشوند و این یعنی قدرت.
دشمن روی ترس ما حساب کرده بود. روی تکرار شایعات در فضای مجازی، بر طبل ناامیدی کوبیدن، تبدیل هر حادثه به بحران و هر ضعف به شکست. اما غافل بود از اینکه مردم ایران، از جنگ تحمیلی تا کرونا، از فتنهها تا تحریمها، بارها تمرین کردهاند که چگونه حقیقت را از هیاهو جدا کنند.
رهبر انقلاب، بارها تاکید کردهاند که اگر در روایتها شکست بخوریم، در واقعیت هم شکست خواهیم خورد. این جمله دقیقترین نقشهراه برای امروز ماست. دشمن امروز دیگر منتظر پیروزی در خاک نیست؛ منتظر پیروزی در روایت است. اگر بتواند مردم ما را نسبت به توانشان، به آیندهشان، به عزتشان بدبین کند. اگر بتواند آن تصویر مقاوم ایران را در ذهنها بشکند، پیروز شده حتی اگر هیچ پایگاهی را فتح نکرده باشد.
اما حقیقت آن است که «ایرانِ امروز»، خود بدل به یک روایت شده؛ روایتی از ایستادگی، از پایداری، از رشد در فشار. کشوری که برخلاف بسیاری از همسایگانش، زیر پرچم دیگران نرفته، خاکش را اجاره نداده، فرهنگش را نفروخته و همچنان بر موضع استقلال ایستاده است. در میدان روایت، سلاح ما تبیین است. تبیینی صادقانه، مستند و مبتنی بر فهم عمیق از واقعیتها. نه مبالغه کنیم، نه پنهانکاری. اما بگذاریم تصویر اصلی ایران آنگونه که هست، دیده شود. کشوری مقتدر، وابسته به مردم و آسیبناپذیر، زخمی اما ایستاده و نه در سایه قدرت دیگران، بلکه در پرتو اراده خویش.
در این راه، رسانههای رسمی یک ضلعاند، اما ضلع اصلی مردماند. هر ارتباط نزدیک، هر روایت روزمره، هر پست مجازی، اگر بر پایه حقیقت و امید و دقت باشد، میتواند یک سنگر باشد؛ یک خاکریز پرثمر.
پویش «قلمهای آگاه»، شعاری نیست؛ یک ضرورت است. چون اگر در روایتها تنها بمانیم، در نبردها تنها خواهیم ماند. اما اگر روایتها را از آنِ خود کنیم، آینده را هم خودمان مینویسیم. ما نه آغازگر این جنگ بودیم، نه مشتاقش. اما حالا که در آنیم، باید با سلاح دانایی، حقیقت و اعتمادبهنفس، پیش برویم. باید بدانیم که روایت ایران، روایتی است که اگر ما ننویسیم، دشمن مینویسد و هیچگاه نباید حرفی را از زبان دشمن شنید.