آگاه: در نخستین ساعات حمله ایران، رسانههای جهانی منتظر صحنههایی آشنا بودند. آژیرها، دود، تصاویر عملیات تلافیجویانه و بیانیههای پرطمطراق فرماندهان ارتش اسرائیل اما آنچه دیدند، «سکوت» بود؛ سکوتی سنگین، معنادار و برای تلآویو، بیسابقه.
منابع اطلاعاتی غرب، در تحلیلهای خود اذعان کردند که موشکهای ایرانی، نهتنها رهگیری نشدند، بلکه با دقتی فراتر از انتظار به اهداف تعیینشده اصابت کردهاند. در سوی مقابل، اسرائیل از انتشار هرگونه تصویر، جزییات تلفات یا حتی آمار شلیک سامانههای دفاعیاش خودداری کرد. این سکوت خود اعترافی تلخ به حقیقتی بود که سالها از رسانهها پنهان مانده بود. این حقیقت که اسرائیل در برابر ایران توانمند، شکننده است!
برای سالها، سامانههای دفاعی چون گنبد آهنین، فلاخن داوود و پیکان، بهعنوان نماد بازدارندگی اسرائیل در رسانههای غربی تبلیغ میشدند. این سامانهها نهفقط ابزار جنگی، بلکه ابزاری روانی برای القای شکستناپذیری بودند اما اینبار، آنچه شکست خورد، نهفقط فناوری دفاعی اسرائیل، بلکه «تصورِ امنیت اسرائیلی» بود.
شلیک دقیق ایران، از سویی نشاندهنده پیشرفت فناوری بومی نظامیاش است و از سوی دیگر، بیانگر بلوغ استراتژیک در انتخاب اهداف، زمان و نوع پاسخ. این عملیات نه بهقصد تلافی کور که برای انتقال این پیام طراحی شد که ایران بیآنکه در دام طراحیهای گستردهتر بیفتد، توان عبور از خطوط قرمز ادعایی دشمن را دارد. از منظر روانشناسی جنگ، سکوت طرف مقابل پس از اصابت، نشانه فرسایش شدید اعتماد به نفس نظامی است. در حالی که ایران با دقت تصاویر اصابت را منتشر کرد و پیامهای آشکار فرستاد، اسرائیل در لاک سکوت فرو رفت تا افکار عمومیاش با واقعیت تلخ مواجه نشود. مردمی که سالها باور کرده بودند ارتششان شکستناپذیر است، حالا از رهبرانشان توضیحی میخواهند که ندارند.
در این میان، نباید فراموش کرد که سکوت اسرائیل به دلیل خسارت ندیدن نبود، بلکه به این دلیل بود که تاب بیان آن را نداشت. عدم نمایش پاسخ، بهجای اثبات خویشتنداری، نشانهای از دستبستگی بود. اسرائیل به خوبی میدانست که حرکت شتابزدهاش، آتش جنگی را روشن کرده که پایانش در دست تهران است، نه تلآویو.
حالا افکار عمومی منطقه با یک سوال جدی روبهروست. اگر ایران توان عبور از خطوط قرمز را دارد و دشمنش حتی جسارت پاسخگویی ندارد، چه کسی واقعا خطرناکتر است؟ جمهوری اسلامی ایران که در دفاع از خود، با دقت و خویشتنداری عمل میکند، یا رژیمی که برای حفظ امنیت مصنوعیاش، منطقه را به آتش کشیده است؟
شلیک دقیق ایران، پیامهایی فراتر از میدان نظامی داشت. به جهانیان نشان داد که عصر حمله بیپاسخ به ایران گذشته است. عصر «تهدید بدون هزینه» تمام شده است. از همه مهمتر ایران فقط قدرت پاسخ ندارد؛ قدرت مهار تنش، مدیریت بحران و عبور از جنگ نیز دارد. در این نقطه از تاریخ، سکوت اسرائیل بلندتر از هر صدای انفجاری سخن میگوید. سکوتی ناشی از ترس، از ناکارآمدی و از پذیرش یک حقیقت تازه در خاورمیانه. حقیقتی بهنام «ایرانِ عبور کرده از خطوط قرمز».
این خویشتنداری کشوری قدرتمند در برابر تجاوز دشمنی دون و ضعیف دعوتی است به تامل؛ هم برای آنان که هنوز در توهم شکستناپذیری دشمناند و هم برای مردمی که امروز بیش از هر زمان دیگر، به ایرانیبودن خود افتخار میکنند. چراکه شلیک ایران هم دیوار سلطه را فروریخت، هم دیوار وهم را. این تجلی «مهارت مهار» است: عبور از خط قرمز دشمن، بیآنکه از منطق و اقتدار خود عدول کنیم!
۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۱
سید حسین موسوی : در نبردهای مدرن، گاهی یک شلیک کافی است تا معادلهای جهانی بههم بخورد. حمله دقیق و موفق موشکهای ایرانی به تاسیسات حساس نظامی - امنیتی اسرائیل، همان شلیک بود. اتفاقی که در آن نهتنها دیوارهای بتنی و سامانههای چندلایه دفاعی فروریخت، بلکه اسطوره شکستناپذیری ارتش اسرائیل نیز ترک برداشت و فرو ریخت.