آگاه: تاکنون در چارچوب تاریخ فرهنگی تحقیقات زیادی در مورد تاریخچه و تبار «شایعه» انجام شده است؛ کافیست معادل انگلیسی این واژه یعنی Gossip را در اینترنت جستوجو کنید تا به هزاران صفحه اطلاعات درباره آن دست یابید. در فارسی هم علاوه بر کلمه «شایعه»، برای آن معادلهایی ازقبیل «سخنچینی» و «بدگویی» وجود دارد. از لحاظ تاریخی این شیوه انتقال اخبار و اطلاعات در جوامع انسانی قدمت بسیار زیادی دارد و ظهور ابزارهای جدید رسانهای نهتنها باعث کاهش آن نشده که بیشترش هم کرده است.
شایعه چیست و از کی بوده؟
ناصر فکوهی، انسانشناس، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه جامعهشناسی شایعه را اینگونه تعریف کرده است: «شایعه، نوعی مبادله ارتباطاتی است که شامل خبر یا گروهی از اطلاعاتی میشود که دارای منشأ مشخص و بهخصوص رسمیتیافته نیست؛ اغلب جنبه منفی علیه یک فرد یا یک گروه را دارد، به صورتهای مختلف اما تنزدیکا همیشه غیررسمی در زمان و مکان خاصی در یک جامعه گسترش مییابد و میتواند پیامدهای منفی یا مثبت کوتاه یا دراز مدتی داشته باشد.»
این استاد انسانشناس در توضیح تفاوت شایعات گذشته و امروز توضیح میدهد: تفاوت عمدهای در شایعات گذشته و امروز وجود ندارد، جز در میزان «پیچیدهشدن» آنها. در واقع ابزارهای جدید امکان میدهند که به یک شایعه و دروغ در قالب یک «اطلاع نادرست» (misinformation) شکلی واقعی بدهیم. فضای مجازی، زمینه بسیار مناسبی برای پخش شایعات فراهم میکند. میتوان مشاهده کرد که در دو دهه اخیر با گسترش بینظیر شبکههای اجتماعی نظیر گوگل، فیسبوک و...، نهتنها امکان ازمیانرفتن زندگی شخصی افراد به وجود آمده است و اطلاعات همه برای قدرتهای بزرگ دولتی یا جنایت سازمانیافته قابلدسترس شده است، بلکه این شبکهها - بهرغم تمام امکانات مناسبی که دارند - متاسفانه این نقطهضعف را نیز دارند که میتوانند بهشدت به گروهی از رفتارهای بسیار آسیبزا نظیر همین شایعه و دروغپردازیها دامن بزنند و حتی آنها را در کنشگران اجتماعی درونی کنند.
فکوهی درباره تفاوت دروغ و شایعه توضیح داد: در دروغ کنشگر فردی یا اجتماعی عامدانه و آگاهانه حقیقت را پنهان یا تغییر میدهد، درحالیکه در شایعه لزوما این خودآگاهی تا این حد وجود ندارد. البته همواره میتوان پنداشت که در شایعه نیز کنشگران میتوانند نسبت به نادرستبودن شایعه شک کنند، اما چون این خبر یا اطلاع بهنوعی برایشان مطبوع و خواستنی است نادرستی احتمالیاش را نادیده میگیرند. این را هم باید گفت که شایعه در جوامع بسته، فاقد دموکراسی یا با ابزارهای دموکراتیک ضعیف و شکننده، بهشدت تقویت میشوند. چون در این جوامع بیاعتمادی به همان نسبت که فضا بسته میشود، افزایشمییابد و فضا برای گسترش شایعه و حتی دروغ و آسیبهای ناشی از آنها بالا میرود و جامعه سقوط اخلاقیای سخت را تجربه میکند که به همان نسبت که جامعه بیشتر درون سقوط اخلاقی فرو میرود، کنشهایی غیراخلاقیتر از خود نشان میدهد که در مرحله قبلی گاه قابلتصور هم نیست.
چه میشود که شایعه پدید میآید؟
اصلیترین دلیل پدیدآمدن و فراگیر شدن شایعه، «ابهام» است. در نبود اطلاعات شفاف، موثق و دقیق شایعات جان میگیرند و اگر جلوی آنها با انتشار واقعیت گرفته شود، خیلی زود از صحنه جامعه محو میشوند؛ اما با تاخیر در انتشار شایعه همانند یک گلولهبرفی به صورت مستمر بزرگ میشود و خیلی چیزها ازجمله «اعتماد عمومی» را خراب میکند و از بین میبرد.
علاوه بر ابهام، موضوعات دیگری مثل سانسور و ممیزی در انتشار اطلاعات نیز در پخش یک شایعه موثرند؛ به این معنا که وقتی مردم مشتاق دانستن موضوعی هستند که برای آن منبع رسمی و معتبر نمییابند، دستبهدامن شایعات میشوند و از همینجا میتوان به نقش مهم رسانه در فراگیری یا جلوگیری از یک شایعه پی برد. البته سابقه فرهنگی و خلقیات یک جامعه هم بر موضوع شایعه موثر است؛ اگرچه در حوزه جامعهشناسی صحبت از علل قطعی بهوجودآمدن یک پدیده کار سختی است، اما میتوان با احتیاط درباره علل پدیدآمدن برخی رخدادها سخن گفت. تاکنون پژوهش دقیق و علمیای درباره اینکه چرا شایعه تا این حد در ایران طرفدار دارد صورت نگرفته، اما دلایل زیر میتواند جزو دلایل احتمالی فرهنگ شایعهپرور در کشورمان باشد.
سنخ روانی و خلقوخوی ایرانیان بهگونهای است که عموما عادت به بزرگنمایی برخی مسائل دارند و بر همین اساس بهطور خودکار برخی شایعهها را رواج میدهند. ایرانیان عموما دارای روحیه هیجانی هستند که محصول اتفاقات تاریخی این سرزمین است. چنین روحیهای تا حدود زیادی از نظم و ترتیب و از عقلانیت دوری میجوید و هر مطلبی را بدون تامل و تعمق میپذیرد و کمتر آن را به محک خرد و عقل میسنجد. این گونه است که بارها و بارها در اماکن عمومی و سایر مکانها مشاهده میشود که کسی مطلب بیپایه و اساسی را میگوید و بقیه هم بدون تأمل و تفکر آن را سریعا میپذیرند و صدالبته به دیگران هم منتقل میکنند و این گونه است که برخی مطالب نادرست و غلط در جامعه شیوع پیدا میکند.
ایران از لحاظ تاریخی فراز و فرودهای بسیاری داشته و در تاریخگذشته خویش در ذیل حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی بوده، لذا پنهان بودن بسیاری از امور در چنین حکومتهایی مستعد شایعهسازی و شایعهپراکنی بوده است و بهگونهای مشکل فرهنگی و تاریخی همچنان در جامعه رواج دارد.
در برخی مواقع از شایعه بیشتر بهعنوان التیام بخشی به دردها و رنجها استفاده میشود. خصوص اگر مشکل یا بحرانی پیش آمده باشد و پاسخ منطقی برای آن وجود نداشته باشد.
عدمشفافیت یا همان ابهام که بالاتر به آن اشاره کردیم، یکی دیگر از دلایل فراگیری شایعه در ایران است. متاسفانه در کشور ایران نهادها و سازمانهای دولتی و حتی غیردولتی کمتر خود را موظف به پاسخگویی شفاف و منطقی دانسته و با این کار خود زمینه را برای بروز انواعواقسام شایعات فراهم ساختهاند. بهعبارتدیگر، پنهانکاری نهادها و سازمانها یکی از مهمترین دلایل بروز و ظهور شایعه در دنیای امروز است.
در جامعه ایران افراد عموما گرفتار فرهنگ شفاهی و کمتر به دنبال ایجاد فرهنگ مکتوب هستند و اساسا فرهنگ شفاهی بر فرهنگ مکتوب غلبه دارد. به این معنا که ایرانیان عموما مباحث شفاهی را بر مطالعه و تأمل و تحقیق ترجیح میدهند و اینچنین فرهنگی بسیار زمینه را برای بروز و ظهور فرهنگ شایعه تقویت میکند.
نقش رسانهها در برابر شایعات
دنیای امروز، دنیای رسانهها و روایتهاست. در چنین دنیایی رسانهها نقش دوگانهای در برابر شایعات دارند؛ آنها میتوانند با اخبار خود به شایعات موجود در یک جامعه دامن بزنند یا اینکه با انتشار اخبار و اطلاعات صحیح جلوی فراگیری شایعات را بگیرند.
در نگاه مثبت، رسانهها میتوانند با انتشار اطلاعات دقیق، تقویت تابآوری اجتماعی و ایجاد اعتماد عمومی را جلب و در برابر شایعات ایستادگی کنند. در مقابل این اقدام، رسانهها میتوانند با انتشار اخبار نادرست، دامنزدن به احساسات جمعی و عدمرعایت اخلاق حرفهای به انتشار شایعات دامن بزنند.
یکی از مهارتهایی که میتواند مانع از باور شایعات شود تقویت «سواد رسانهای» است که متاسفانه در کشور ما کمتر مورد توجه قرار میگیرد و ضعف در این مهارت هم میتوان به سایر دلایلی که چرا شایعه در ایران زیاد است، اضافه کرد. با آموزش و تقویت سواد رسانهای، افراد بهنوعی در برابر اخلاق جعلی مسلح میشوند و یاد میگیرند خبر واقعی را از خبر جعلی و شایعه تشخیص دهند.
اصلیترین قدم در برای تقویت سواد رسانهای، شناسایی منبع خبر است. اینکه آیا خبر از یک رسانه معتبر منتشر شده یا در کانالهای غیررسمی و ناشناس پخش شده است؟ بررسی اعتبار منبع، سابقه آن و وابستگیهای سیاسی یا اقتصادیاش، میتواند ما را از دام اخبار جعلی نجات دهد. برای مثال، در شرایط حساس کنونی که شایعات درباره تحولات سیاسی یا اجتماعی در ایران بهسرعت منتشر میشوند، بررسی صحت اطلاعات از طریق منابع رسمی یا مقایسه با گزارشهای چندرسانهای معتبر، امری حیاتی است.
گام بعدی، توجه به محتوای خبر است. آیا خبر با احساسات ما بازی میکند یا منطقی و مستند ارائه شده است؟ اخبار جعلی اغلب با تیترهای هیجانی و محتوای غیرشفاف سعی در جلبتوجه دارند. راستیآزمایی مستلزم بررسی شواهد، ارجاع به اسناد معتبر و حتی جستوجوی مستقل در منابع قابلاعتماد است. ابزارهایی مانند موتورهای جستوجوی پیشرفته یا وبسایتهای راستیآزمایی بینالمللی میتوانند در این مسیر یاریرسان باشند. خلاصه اینکه سواد رسانهای به ما میآموزد که مصرفکننده منفعل اطلاعات نباشیم. باید پرسشگر باشیم، از خود بپرسیم چرا این خبر در این زمان منتشر شده و چه هدفی را دنبال میکند. تقویت این مهارت به ما کمک میکند تا از گمراهی در امان بمانیم و جامعهای آگاهتر و مقاومتر در برابر شایعات بسازیم.