۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۷

پرونده هسته‌ای ایران، بیش از دو دهه است که به صحنه یک نبرد راهبردی تمام‌عیار بدل شده است؛ اما برای فهم عمق این منازعه - که ماهیتی به مراتب عمیق‌تر از یک چالش فنی-حقوقی صرف دارد - باید از تحلیل‌های سطحی و روایت‌های فریبنده‌ای که آن را صرفا به یک نگرانی از «بمب اتم» تقلیل می‌دهند، عبور کرد. این پرونده هرگز بر سر یک سلاح احتمالی نبوده و نیست. این نبرد، بر سر «روح» یک ملت و «حق» یک تمدن برای قدرتمند شدن است.

آگاه: غنی‌سازی اورانیوم، بیش از آنکه یک فرآیند پیچیده فنی باشد، مانیفست استقلال و خودباوری ایران نوین است و دقیقا به همین دلیل، دشمن تمام توان خود را برای نابودی آن به کار گرفته است.
بیایید با خود صادق باشیم؛ بهانه «نگرانی جامعه جهانی» از ابتدا یک دروغ بزرگ و یک عملیات روانی پیچیده بود؛ روایتی که با هدف مشروعیت‌بخشی به نظام تحریم‌ها و اجماع‌سازی علیه ایران، به شکلی نظام‌مند در رسانه‌های غربی پمپاژ می‌شد. رهبر انقلاب با بصیرتی نافذ، این فریب را همان سال‌ها رسوا کردند و فرمودند: «چندتا کشور هم بیشتر نیستند، که اسم آوردم؛ اسم خودشان را می‌گذارند «جامعه‌ جهانی...!» نخیر، جامعه جهانی هیچ نگرانی‌ای ندارد.» ایشان هدف واقعی را نیز به صراحت تبیین کردند: «می‌خواهند این قضیه باقی بماند تا بهانه‌ای باشد برای فشار؛ که آن فشارها... برای فلج ‌کردن ملت ایران است. البته به کوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.» (بیانات در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۲/۰۱/۰۱)
این تحلیل دقیق، پرده از یک واقعیت تلخ برمی‌دارد: برنامه هسته‌ای، نه «هدف» فشار، که «ابزار» و «بهانه» آن بود. هدف واقعی - شکستن ستون فقرات راهبردی ایران، یعنی اراده استقلال و پیشرفت - بود.
برای درک این کینه عمیق، باید به خاطره تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران بازگردیم. آنجا بود که نیت واقعی غرب به عریان‌ترین شکل ممکن آشکار شد؛ نقطه‌ای که در آن، نقاب دیپلماسی فرو افتاد و چهره واقعی استکبار نمایان گشت. دشمن گمان می‌کرد با در انحصار نگه داشتن سوخت ۲۰درصد، می‌تواند ملت ایران را تحقیر کرده و به زانو درآورد. رهبر انقلاب این صحنه را اینگونه توصیف می‌کنند: «اگر چنانچه ما می‌خواستیم سوخت هسته‌ای را... از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمی‌کردند، ذره‌ای از آن را به ما نمی‌دادند.» اما درست در اوج این فشار، جوانان این مرز و بوم، ناممکن را ممکن کردند - و ایشان این پیروزی را چنین روایت می‌کنند: «جوان‌های ما آمدند کار تحقیقاتی کردند و سوخت ۲۰ درصد را خودشان درست کردند... حالا آنها مانده‌اند در مقابل عمل انجام شده‌ ملت ایران!» (بیانات در دیدار مدال‌آوران المپیک و پارالمپیک، ۱۳۹۱/۱۲/۲۱)
این لحظه، نقطه عطف و تولد یک کابوس برای غرب بود. آنها فهمیدند غنی‌سازی، صرفا یک فناوری نیست؛ بلکه «نرم‌افزار خودباوری» یک ملت است که می‌تواند هر تحریمی را به فرصت و هر تهدیدی را به پله‌ای برای صعود تبدیل کند.
این همان نقطه‌ای است که غنی‌سازی را به یک مسئله «هویتی» بدل می‌کند. کار شهدای هسته‌ای ما، به‌ویژه شهید شهریاری، تنها یک جهاد علمی نبود؛ یک «کار بسیجی» بود (یعنی کاری برآمده از ایمان، تعهد و اراده‌ای جهادی). رهبر انقلاب با اشاره به خباثت دشمن در جلوگیری از رسیدن رادیوداروها به دست مردم، نقش شهید شهریاری را اینگونه توصیف می‌کنند: «این کار کار بسیجی بود؛ این کار کار معمولی نبود.» (بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین، ۱۳۹۳/۰۹/۰۶). این یعنی هسته‌ای شدن ایران، محصول یک تفکر انقلابی و یک اراده تسلیم‌ناپذیر است. این مدل، برای غرب خطرناک‌تر از هر بمبی است. چرا؟ چون یک الگوی الهام‌بخش برای تمام ملت‌های آزاده است؛ الگویی که ثابت می‌کند می‌توان در قلب نظام تحریم‌ها و بدون وابستگی به غرب، به قله‌های علم و فناوری دست یافت. دشمن از سانتریفیوژهای ما نمی‌ترسد؛ او از تکثیر این «الگوی مقاومت و پیشرفت» - که استقلال را به خودکفایی علمی پیوند می‌زند - وحشت دارد.
در نهایت، تمام تلاش‌های مذبوحانه برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره‌ای که هدفش تسلیم بود نیز در همین راستا قابل تحلیل است. آنها به دنبال مذاکره برای حل مسئله نبودند؛ بلکه به تعبیر دقیق رهبری: «بیاییم بنشینیم تا ایران را قانع کنیم که از غنی‌سازی دست بردارد... می‌گویند بیایید مذاکره کنیم تا ایران حرف ما را قبول کند!» (بیانات در دیدار مردم آذربایجان‌ شرقی، ۱۳۹۱/۱۱/۲۸).
بنابراین، هزینه‌های سنگینی که ملت ایران در این مسیر پرداخته، نه برای چند کیلو اورانیوم غنی‌شده، که برای حفظ «حق حیات» خود به عنوان یک ملت مستقل و قدرتمند بوده است؛ بهایی برای آنکه سرنوشت این سرزمین در تهران نوشته شود، نه در واشنگتن یا بروکسل. غنی‌سازی، شناسنامه استقلال علمی و ستون فقرات «ایران قوی» است؛ سرمایه‌ای راهبردی که با خون نخبگانمان آبیاری شده و با تدبیر و صلابت رهبری، از طوفان‌های سهمگین عبور کرده است.