۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۴

در روزگاری که تمرکز رسانه‌ها عمدتاً بر زندگی شهری و چالش‌های کلانشهرهاست، برنامه «ایران سبز» تلاش می‌کند صدای واقعی روستا و عشایر را به گوش مردم برساند؛ آن‌هم نه از دریچه نگاه بیرونی، بلکه از زبان خود روستاییان، نخبگان و فعالان این حوزه. این برنامه که با هدف معرفی ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها و زیبایی‌های کمتر دیده‌شده مناطق روستایی و عشایری تولید می‌شود، به مناسبت هفته ملی روستا و عشایر (۱۵ مهر)، ویژه‌برنامه‌ای متفاوت را روی آنتن برده است.

آگاه: «ایران سبز» با تکیه بر گفت‌وگو با مستندسازان، کارشناسان، نخبگان عشایری، فعالان اجتماعی و استفاده از الگوهای موفق، کوشیده تصویری واقعی و زنده از زندگی روستایی امروز ارائه دهد؛ تصویری که می‌تواند ذهنیت عمومی را نسبت به این بخش مهم از جمعیت کشور بازسازی کند. به همین مناسبت، با داوود صادقی، تهیه‌کننده و سردبیر این برنامه، درباره اهداف، رویکردها و بازخوردهای «ایران سبز» به گفت‌وگو نشستیم.

 هفته ملی روستا و عشایر فرصتی است برای بازنمایی نقش این قشر در فرهنگ و تولید ملی. برنامه «ایران سبز» چگونه سهم خود را در معرفی این قشر ایفا می‌کند؟
برنامه «ایران سبز» با توجه به ماموریت خود در حوزه پرداختن به مسائل روستایی و عشایری، مسئولیتی ویژه در این هفته احساس می‌کرد. از همین‌رو، برای هفته ملی روستا و عشایر که از ۱۵ مهر آغاز شد، علاوه بر دو برنامه روتین، چهار ویژه‌برنامه تهیه و تولید کردیم. رویکرد ما این بود که روستا و عشایر را همان‌گونه که هستند نشان دهیم؛ نه از نگاه بیرونی و از بالا به پایین، بلکه با نگاهی واقعی، درونی و برخاسته از تجربه زیست در این مناطق. در این ویژه‌برنامه‌ها تلاش کردیم صدای کسانی را منعکس کنیم که خود در دل روستا زندگی می‌کنند یا در حوزه‌های مختلف علمی، رسانه‌ای و اجتماعی درباره آن فعالیت داشته‌اند.
در همین راستا، از حضور چهره‌هایی مانند آقای باغشانی، مستندساز روستایی که تاکنون ۱۸ مستند در این حوزه ساخته‌اند، بهره بردیم. همچنین به موضوعات مهمی چون آبخیزداری پرداختیم و از متخصصانی همچون دکتر فرود شریفی و خانم هراتیان دعوت کردیم. از دیگر مهمانان می‌توانم به دکتر نوید غریبشاهی، از نخبگان عشایر و آقای آرش مقدم، فعال اجتماعی در حوزه روستا اشاره کنم. در کنار این گفت‌وگوها، طبق روال معمول برنامه، الگوهای موفق روستایی نیز معرفی شدند تا تصویری کامل‌تر و امیدبخش از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های این مناطق ارائه شود.

 یکی از بخش‌های جذاب برنامه، مرور قوانین و اخبار مرتبط با مناطق روستایی و عشایری است. آیا هدف اصلی این بخش اطلاع‌رسانی صرف است یا نوعی مطالبه‌گری برای بهبود وضعیت این مناطق هم در آن نهفته است؟
در حوزه روستا و عشایر، قوانین خوبی داریم که برخی از آنها اجرایی هم شده‌اند. در کنار این، قوانینی هم وجود دارد که نیازمند آگاهی بیشتر مردم و توجه مضاعف مسئولان است. هدف ما در این بخش، هم اطلاع‌رسانی است و هم یادآوری و تاکید دوباره بر ظرفیت‌های قانونی موجود. البته رویکرد ما در برنامه صرفا مطالبه‌گری به معنای رایج آن نیست؛ بیشتر سعی داریم با رویکردی ملی و مشارکتی، اهمیت این قوانین را به تصویر بکشیم و توجه مسئولان را جلب کنیم.
در بخش اخبار روستایی، تمرکز ما بر روی اخباری است که منحصرا از دل روستاها و مناطق عشایری بیرون می‌آیند؛ خبرهایی که ممکن است در جریان اخبار روزمره رسانه‌ها گم شوند. برای مثال، ایجاد «شبکه روستا» یا برگزیده شدن یک کشاورز ایلامی در مجامع بین‌المللی مرتبط با کشاورزی و آب، اتفاقات مهمی هستند که شایسته توجه ویژه‌اند. هدف ما این است که این اخبار را برجسته کنیم، درباره‌شان صحبت کنیم و ارزش واقعی‌شان را برای مخاطب روشن سازیم. این کار هم به آگاهی عمومی کمک می‌کند و هم باعث می‌شود تولیدات روستایی و موفقیت‌های این قشر، در سطح ملی دیده شود.

 به نظر شما رسانه ملی در این ایام چه نقشی می‌تواند در تقویت هویت روستایی و ترویج فرهنگ تولید و خودکفایی ایفا کند؟
رسانه ملی در سال‌های اخیر توانسته تا حدی نگاه جامعه را نسبت به روستا و عشایر تغییر دهد و به تقویت هویت روستایی کمک کند. در هفته روستا و عشایر، این ظرفیت می‌تواند بسیار گسترده‌تر شود. شبکه‌های مختلف رسانه ملی می‌توانند حال و هوای روستایی به خود بگیرند و به مناسبت این ایام، به پوشش جشن‌ها، آیین‌ها و رویدادهایی بپردازند که در روستاها، شهرهای کوچک و حتی شهرهای بزرگ برگزار می‌شود. این مراسم محلی و منطقه‌ای، از جشن‌های بومی گرفته تا آیین‌های سنتی، می‌تواند سوژه‌ای جذاب برای رسانه ملی باشد؛ نه فقط به عنوان پوشش خبری، بلکه برای بازنمایی فرهنگ، آداب، بازی‌ها، موسیقی‌ها و هنرنمایی‌هایی که ریشه در هویت محلی دارند. در واقع، این هفته را باید هفته ایران دانست؛ زمانی که فرهنگ‌ها، گویش‌ها و اقوام گوناگون ایرانی در یک قاب دیده می‌شوند. به باور من، این موضوع نه تنها به نفع رسانه ملی است، بلکه فرصتی بی‌نظیر برای مستندسازان، برنامه‌سازان و فعالان رسانه‌ای است تا به سراغ این گنجینه فرهنگی بروند. نباید اجازه دهیم این فرصت ارزشمند از دست برود؛ اتفاقاتی که این روزها در روستاها رقم می‌خورد، بخشی از واقعیت زنده ایران امروز است.

 استقبال مخاطبان از برنامه تاکنون چطور بوده است؛ آیا بازخوردهایی از سوی روستاییان یا نهادهای مرتبط دریافت کرده‌اید؟
خوشبختانه با وجود اینکه «ایران سبز» هنوز در آغاز راه خود قرار دارد و نمی‌توان انتظار گسترده‌ترین میزان مخاطب را داشت، بازخوردهایی که تاکنون دریافت کرده‌ایم بسیار دلگرم‌کننده بوده است. برای مثال، حضور آقای نوید غریب‌شاهی – از نخبگان عشایر – در یکی از برنامه‌ها بازتاب وسیعی داشت. پس از پخش برنامه، با خود ایشان و برخی از اهالی منطقه‌شان صحبت کردم؛ بازخوردها بسیار مثبت بود، به‌ویژه بخش‌هایی از صحبت‌های ایشان درباره فرهنگ، ویژگی‌ها و جایگاه عشایر که به طور گسترده در صفحات مجازی بازنشر شد.
این نشان می‌دهد که وقتی صدای واقعی جامعه عشایری از زبان یکی از خودشان شنیده می‌شود، تاثیر عمیقی در مخاطبان آن جامعه می‌گذارد. این اتفاق برای خود من هم بسیار جالب بود که ببینم برنامه در دل مناطق عشایری تا این حد دیده شده و بازتاب داشته است.
از طرفی، نهادهای مرتبط نیز همکاری‌های خوبی با ما داشته‌اند. بسیاری از نهادها، برنامه را نه به‌عنوان یک محصول بیرونی، بلکه به‌عنوان بخشی از جریان معرفی خدمات نظام به روستاها می‌بینند. در معرفی سوژه‌ها، هماهنگی سفرهای استانی و ارائه اطلاعات میدانی، همراهی خوبی از سوی نهادهای مختلف صورت گرفته که ما قدردان آن هستیم. روستاها امروز دیگر فقط محل سکونت سنتی نیستند، بلکه با خدمات زیرساختی گسترده، به محل‌هایی برای یک زندگی تمام‌عیار تبدیل شده‌اند و این تصویری است که تلاش داریم در برنامه «ایران سبز» به آن بپردازیم.

 پیام اصلی برنامه «ایران سبز» برای مردم، به‌ویژه روستاییان و عشایر کشور، در هفته ملی روستا و عشایر چیست؟
پیام اصلی برنامه «ایران سبز» در این هفته، قبل از هر چیز خطاب به مردم شهرنشین است؛ کسانی که ممکن است سال‌ها از روستای خود دور مانده باشند. ما می‌خواهیم یادآوری کنیم که روستا زنده است؛ جایی واقعی برای زندگی. امروز بسیاری از روستاهای ما توانمند شده‌اند و از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی امکانات زیست‌محیطی، ظرفیت‌های قابل‌توجهی دارند. ما سعی کردیم در این برنامه حس زندگی در روستا را بازنمایی کنیم و نشان دهیم که روستا هنوز هم می‌تواند محل انتخابی برای زندگی باشد، نه فقط خاطره‌ای از گذشته. این بازگشت به روستا الزاما به معنای مهاجرت معکوس نیست؛ بلکه می‌تواند در قالب رفت‌وآمد بیشتر به روستا، خرید محصولات روستایی و عشایری و توجه به تولیدات بومی اتفاق بیفتد. ما می‌خواهیم به مخاطب شهری‌مان بگوییم که روستا نه عقب‌مانده است، نه فراموش‌شدنی؛ بلکه ظرفیتی پویاست که باید دوباره آن را دید.
در سوی دیگر، پیام ما به جامعه روستایی و عشایری این است که کشور به آنها نیاز دارد؛ نه فقط برای تولید، بلکه برای احیای هویت اصیل ایرانی و اسلامی. ما به این اقشار نیاز داریم تا بتوانیم از دل آنها الگویی برای زندگی بهتر بسازیم؛ الگویی که ریشه در خودکفایی، ساده‌زیستی، همبستگی اجتماعی و احترام به طبیعت دارد.
در نهایت، باید گفت که رسانه ملی نیز بیش از همیشه به روستا نیاز دارد؛ شاید حتی بیشتر از آنچه روستا به رسانه نیاز داشته باشد. این بازگشت رسانه به روستا – از نظر محتوایی، تصویری و هویتی – یک ضرورت است و ما در «ایران سبز» سعی کرده‌ایم گامی کوچک اما موثر در این مسیر برداریم.