۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۲

بدون تردید، افزایش و به‌ویژه جهش نرخ ارز پدیده‌ای بسیار مخرب است و بدون تردید مسبب کاهش رفاه اجتماعی است. در چند ماه اخیر نرخ ارز شروع به افزایش قابل‌توجه کرد و آنچه بارها در طول بیش از یک‌دهه اخیر رخ داده است، بازهم رخ داد.

آگاه: به‌طور طبیعی، هنگامی که در کشوری اقتصاد در وضعیت قابل قبول از منظر سیاست‌گذاری مالی و پولی قرار گیرد و عاملان اقتصادی از کنترل تورم اطمینان داشته باشند، نرخ ارز دچار نوسانات محدودی می‌شود و آن نوسانات انعکاس تغییراتی متعارف در عرضه و تقاضای ارز و عوامل شکل‌دهنده عرضه و تقاضای ارز است و جای نگرانی نخواهد بود. اما هنگامی که نرخ ارز دچار جهش‌های شدید می‌شود، با وجود آنکه بازهم عوامل شکل‌دهنده عرضه و تقاضای ارز ورای این جهش نرخ ارز قرار دارند، جهش نرخ ارز موضوعی در مسیر خیر نیست و انعکاس درد حاصل از یک بیماری مهلک در اقتصاد کلان است. به‌یقین می‌توان گفت هیچ ایرانی که اندکی حس تعلق به این سرزمین دارد، از آنچه در اقتصاد کشور می‌گذرد، خشنود نیست و نمی‌تواند نگران آنچه رخ می‌دهد نباشد، حتی اگر افزایش نرخ ارز از جهت مادی اسباب افزایش ارزش ثروت او را فراهم کرده باشد. البته آنان که درگیر دعوای سیاسی و اقتصادی هستند، جور دیگری می‌اندیشند.  اما دعوای سیاسیون چیزی از درد و رنج مردم نمی‌کاهد و پسندیده است پیوسته بیندیشیم که در چارچوب محدودیت‌هایی که دعوای سیاسیون بر ما تحمیل می‌کند، راه‌حل‌هایی برای تخفیف دردهای اقتصاد بیابیم و بلکه از درد مردم بکاهیم. اما چرا نرخ ارز افزایش می‌یابد و افزایش آن یک‌بار و دو بار نیست و در حال تکرار است؟
افزایش نرخ ارز (مثلا دلار در برابر ریال) دلایل مختلفی دارد که می‌توان آنها را در دو دسته کلی عوامل اقتصادی و عوامل غیراقتصادی (سیاسی، روانی و...) تقسیم کرد. 
در ادامه مهم‌ترین دلایل را توضیح می‌دهیم:

۱. افزایش تقاضا برای ارز
واردکنندگان برای خرید کالاهای خارجی به ارز نیاز دارند.
مسافران، دانشجویان و مهاجران ارز می‌خرند.
سرمایه‌گذاران برای خارج کردن سرمایه از کشور ارز می‌خرند.
نتیجه: افزایش تقاضا باعث بالا رفتن قیمت ارز می‌شود.

۲. کاهش عرضه ارز
کاهش درآمدهای ارزی کشور (مثلا فروش کمتر نفت یا تحریم‌ها).
کاهش صادرات غیرنفتی.
کاهش ورود ارز از طریق سرمایه‌گذاری خارجی یا گردشگری.
وقتی ارز وارد کشور نشود یا کم شود، عرضه پایین می‌آید و قیمت بالا می‌رود.

۳. تورم بالا در داخل کشور
وقتی تورم در داخل بیشتر از کشورهای دیگر باشد، ارزش پول ملی کاهش پیدا می‌کند و قیمت ارز بالا می‌رود. چون قدرت خرید ریال پایین‌تر می‌آید.

۴. چاپ پول بدون پشتوانه
اگر دولت برای جبران کسری بودجه، پول چاپ کند، پایه پولی افزایش می‌یابد و در نتیجه تورم و کاهش ارزش پول ملی رخ‌می‌دهد با افزایش نرخ ارز.

۵. تکانه‌های اقتصادی یا سیاسی
ناآرامی‌های سیاسی یا تنش‌های بین‌المللی (مثل تحریم‌ها).
نبود سیاست‌های مالی و پولی شفاف.
این شرایط باعث بی‌اعتمادی مردم به آینده اقتصاد و تبدیل سرمایه به ارز (دلار، یورو و...) می‌شود.

۶. انتظارات تورمی
وقتی مردم فکر می‌کنند قیمت‌ها در آینده بالا می‌رود، برای حفظ ارزش پول خود، دلار یا سایر ارزها را می‌خرند. همین تقاضای هیجانی باعث جهش نرخ ارز می‌شود.

۷. نرخ سود بانکی پایین
اگر نرخ سود بانکی واقعی (با در نظر گرفتن تورم) منفی باشد، مردم ترجیح می‌دهند سرمایه خود را به ارز یا طلا تبدیل کنند.

۸. دخالت ناکارآمد دولت در بازار ارز
عرضه ارز به صورت دستوری.
سیاست‌های موقتی مثل ارز ۴۲۰۰ تومانی یا سامانه‌های ناکارآمد.
این سیاست‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت نرخ را کنترل کنند اما در بلندمدت باعث بی‌ثباتی بیشتر می‌شوند.
اما مهمترین اقداماتی که می‌توان برای کنترل افزایش نرخ ارز صورت داد به ترتیب زیر است:
برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز، مجموعه‌ای از سیاست‌های اقتصادی، پولی، مالی و سیاسی باید همزمان و هماهنگ اجرا شود. کنترل نرخ ارز نیاز به برنامه‌ریزی بلندمدت، ثبات سیاسی و اعتماد عمومی دارد. در ادامه مهم‌ترین راهکارها را توضیح می‌دهم:

۱. افزایش درآمدهای ارزی کشور
افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی.
حمایت از تولیدکنندگان و صادرکنندگان.
تسهیل ورود ارز حاصل از صادرات به کشور.
جذب سرمایه‌گذاری خارجی و گردشگری.
وقتی کشور منابع ارزی کافی داشته باشد، می‌تواند عرضه ارز را کنترل کند و مانع از رشد ناگهانی قیمت شود.

۲. کنترل تورم
سیاست‌های پولی انضباطی (کنترل نقدینگی، عدم چاپ پول).
کاهش کسری بودجه دولت.
استقلال بانک مرکزی برای اجرای سیاست‌های ضدتورمی.
کاهش تورم = افزایش ارزش پول ملی = ثبات در نرخ ارز
۳. افزایش شفافیت در سیاست‌های ارزی
حذف رانت‌های ارزی (مثل ارز چند نرخی).
تعیین نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضای واقعی در بازار.
ایجاد بازار ارز شفاف مثل بازار متشکل ارزی یا بورس ارز.
بازار شفاف باعث کاهش تقاضای سفته‌بازانه و فساد می‌شود.

۴. افزایش اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی
ثبات سیاسی و جلوگیری از تنش‌های بین‌المللی.
اجتناب از تصمیمات لحظه‌ای یا شوک‌آور.
ارائه اطلاعات درست و به‌موقع به مردم.
اعتماد عمومی مانع تبدیل سرمایه ریالی به ارز یا طلا می‌شود.

۵. افزایش نرخ سود واقعی بانکی
اگر نرخ سود بانکی بیشتر از تورم باشد، مردم سرمایه خود را در بانک نگه می‌دارند و وارد بازار ارز نمی‌کنند.
کاهش تقاضای ارز = ثبات یا کاهش نرخ ارز

۶. کاهش قاچاق ارز و کنترل بازار غیررسمی
نظارت شدید بر صرافی‌ها و معاملات فردایی.
مبارزه با بازار سیاه ارز.
استفاده از سامانه‌های هوشمند برای رصد جریان ارز.

۷. تنوع‌بخشی به منابع ارزی
تجارت با کشورهای مختلف و با ارزهای متنوع (یوان چین، روبل، روپیه...).
استفاده از پیمان‌های پولی دوجانبه یا منطقه‌ای برای کاهش وابستگی به دلار.