۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۸

آنهایی که دستی بر آتش دارند و بر اساس داده‌های علمی و تجربیات عینی مطالعات خود را پیش می‌برند به خوبی می‌دانند که پدیده‌های طبیعی معمولا ارتباط عمیقی دارند.

آگاه: برخی برای این امر حتی به مسئله اثرپروانه‌ای هم اشاره می‌کنند که اعتقاد دارند بال زدن پروانه‌ها در گوشه‌ای از جو زمین می‌تواند موجب بروز طوفان‌های بزرگ در گوشه دیگر جهان شود. اما چرا به این مسئله پرداخته‌ایم؟ ادامه گزارش را بخوانید:

آنچه این روزها در محیط زیست کشور مشاهده می‌شود مشابه نوعی
به هم ریختگی و بی‌نظمی در طبیعت است که به نظر می‌رسد همچنان ادامه خواهد داشت و می‌تواند خسارت‌های بسیاری به زندگی و تمدن شهری ایران وارد کند. دست‌اندازی‌های مختلف در گوشه و کنار طبیعت این کشور، از جنگل‌ها و رودها گرفته تا بیابان‌ها و مناطق کویری موجب شده است تا آنچه این روزها شاهدش هستیم به وقوع بپیوندد. یکی از معضلات بزرگ و جدی طبیعت کشور که موجب تهدید استان‌ها و شهرهای بزرگ کشور شده، فرونشست زمین است. 
کارشناسان بارها به این مسئله اشاره کرده‌اند که برداشت‌های بی‌رویه از منابع آبی زیرزمینی در دو دهه اخیر و تغییرات اقلیمی که موجب کاهش بارش‌ها و خشکسالی رودها، تالاب‌ها و چشمه‌ها شده پدیده فرونشست زمین در ایران را به همراه داشته است که حالا موجب شده تا شهرهای بزرگی چون تهران و اصفهان به صورت جدی تهدید شوند. اما حالا رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی وزارت راه در گفت‌وگو با خبرگزاری «مهر» گفته است که «کاهش ۲.۵ متری سطح آب دریای خزر عاملی برای تشدید فرونشست زمین در شمال کشور است. از سوی دیگر وقوع زلزله در تهران نه‌تنها بحرانی ملی بلکه موضوعی فوق‌العاده بحرانی در سطح جهانی خواهد بود.»
علی بیت‌اللهی که این مطلب مهم را اعلام کرده درباره اهمیت مسئله کاهش آب دریای خزر گفته است: بر اساس مطالعات انجام‌شده در ۱۰ سال اخیر، سطح آب دریای خزر حدود ۲.۵ متر کاهش یافته است. نکته قابل توجه درباره دریای خزر این است که بخش‌های عمیق‌تر آن در سمت سواحل ایران قرار دارد. در نتیجه، اثرات کاهش تراز آب در برخی مناطق ساحلی کشور ما به‌صورت ملموس‌تری قابل مشاهده است. برای نمونه، در ساری، در محدوده‌ای که اسکله وجود داشت، براساس اندازه‌گیری‌ها مشخص شد که سطح آب دریا حدود ۱۷۵ متر عقب‌نشینی کرده است.
بیت‌اللهی گفت: البته بیشترین اثرات پس‌روی آب و خشکی بستر دریا در سواحل کشورهای آذربایجان، روسیه و قزاقستان قابل مشاهده است، اما در بخش‌هایی از سواحل شمالی ایران که دارای شیب ملایم و گودی طبیعی هستند، کاهش تراز آب به شکل محسوس نمایان می‌شود.

فرونشست زمین در استان‌های شمالی
رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در ادامه توضیحات خود بابت اثرات کاهش آب دریای خزر افزود: این پدیده ارتباط مستقیمی با موضوع فرونشست زمین دارد. در واقع، در خطوط ساحلی مانند قائمشهر، ساری، آمل و به‌ویژه به‌سمت شرق استان مازندران تا مناطق بهشهر، پایین رفتن سطح آب دریا موجب تشدید فرونشست زمین شده است. بیت‌اللهی ادامه داد: در نواحی شرقی استان مازندران، به‌ویژه تا محدوده گلوگاه، پهنه‌های فرونشستی با  دو تا چهار سانتی‌متر در سال قابل مشاهده هستند. این میزان هرچند نسبت به سایر مناطق کشور کمتر است، اما با توجه به ویژگی‌های زمین‌شناسی منطقه و بالا بودن سطح آب‌های زیرزمینی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

آینده شوم برای خطه سرسبز شمال
بیت‌اللهی تصریح کرد: پایین رفتن سطح آب دریای خزر نه‌تنها نشانه تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آبی است، بلکه خود به‌عنوان عاملی تشدیدکننده در بروز فرونشست زمین در زون‌های ساحلی شمال کشور عمل می‌کند. وی تاکید کرد: با توجه به افزایش مهاجرت جمعیت به استان مازندران و فشار بر منابع طبیعی و زیست‌محیطی این خطه، ساخت‌وساز در این مناطق باید به‌شدت کنترل شود. در غیر این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور با مشکلات جدی زیست‌محیطی، زمین‌شناسی و سکونتی مواجه خواهیم شد.

گسل‌های خاموش تهران فعالند
رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در ادامه به مسئله وقوع زلزله در تهران اشاره کرده و گفته است: هرگونه تلاش برای افزایش جمعیت‌پذیری کلانشهر تهران اقدامی نادرست و غیرکارشناسی است. تهران از نظر منابع آب، اقلیم و ظرفیت‌های زیست‌محیطی به نقطه‌ای کاملا جدی رسیده و بیش از این توان پاسخگویی به نیازهای طبیعی ساکنان خود را ندارد. وی افزود: تراکم‌فروشی‌ها و احداث مجتمع‌های مسکونی جدید در مناطق حاشیه‌ای، بار جمعیتی و نیاز آبی فراوانی را بر محیط طبیعی تهران و اطراف آن تحمیل می‌کند و می‌تواند آثار بسیار مخربی به‌همراه داشته باشد. از دیدگاه لرزه‌ای نیز تهران در شرایط حساسی قرار دارد. علاوه بر گسل‌های اصلی مانند گسل مشا، گسل شمال تهران، نیاوران، لویزان و گسل‌های شمال و جنوب ری، حدود ۲۷ گسل فرعی نیز در گستره پایتخت شناسایی شده است که همگی دلالت بر پویایی و خطر لرزه‌خیزی بالای این منطقه دارند.
بیت‌اللهی گفت: بررسی سوابق تاریخی نیز وقوع زمین‌لرزه در تهران را تایید می‌کند. از حدود یک‌میلیون و ۱۰۰ هزار پلاک ساختمانی موجود در کلان‌شهر تهران، نزدیک به ۲۵۰ هزار پلاک در بافت‌های فرسوده قرار دارند که از این میان، دست‌کم ۶۰ تا ۷۰ درصد سازه‌ها ناپایدار و کم‌مقاوم در برابر زلزله هستند. اگر این آمار را به‌صورت عددی در نظر بگیریم، به‌ازای میانگین سه نفر در هر واحد مسکونی، حدود یک‌میلیون نفر در اثر وقوع یک زلزله بزرگ در تهران در معرض آسیب مستقیم قرار خواهند گرفت؛ یعنی به‌صورت کشته یا زخمی. وی یادآور شد: وقوع یک زلزله بزرگ در تهران، نه‌تنها بحرانی ملی بلکه موضوعی فوق‌العاده بحرانی در سطح جهانی خواهد بود. بنابراین رویکرد مدیریتی باید در جهت کاهش میزان در معرض قرارگیری خطر باشد، نه تشویق به مهاجرت و افزایش جمعیت در پایتخت.

سوال تکراری، از تهران به کجا برویم؟
رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تاکید کرد: تهران هم‌اکنون با جمعیت ساکن بالا و حدود سه میلیون نفر جمعیت شناور روزانه مواجه است. این حجم از تردد، خطرپذیری شهر را در برابر زلزله به‌طور چشمگیری افزایش داده است. وی ادامه داد: در صورت وقوع حتی یک زمین‌لرزه متوسط در تهران، امدادرسانی به‌موقع امری بسیار دشوار خواهد بود. با توجه به وضعیت ترافیکی، معابر باریک و نفوذناپذیری بسیاری از مناطق شهری، در شرایط بحران، معابر دچار انسداد کامل خواهند شد و امکان دسترسی نیروهای امدادی به مناطق حادثه‌دیده به حداقل می‌رسد.
بیت‌اللهی بیان کرد: تمامی برنامه‌ریزی‌های شهری تهران باید بر مبنای توسعه پایدار و مدیریت ریسک باشد. متاسفانه ادامه روند فعلی می‌تواند به تشدید آسیب‌پذیری منجر شود. امیدوارم تصمیم‌گیران در سیاست‌گذاری‌های شهری به این نکات اساسی و بنیادین توجه ویژه داشته باشند. وی با اشاره به بحران فرونشست زمین خاطرنشان کرد: با وجود تاکید چندباره رئیس‌جمهور بر اهمیت این مسئله، کشور همچنان فاقد ضوابط و مقررات ملی برای کنترل پدیده فرونشست زمین است. تدوین و ابلاغ مقررات ملی فرونشست زمین از ضروری‌ترین اقدامات کشور به‌شمار می‌رود.
رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تاکید کرد: اگر این موضوع جدی گرفته نشود، با توجه به گستردگی و روند شتابان این پدیده، آثار آن به‌مراتب بحرانی‌تر از یک زلزله بزرگ خواهد بود. امید است با دستور مقامات عالی کشور، تدوین این مقررات در اسرع وقت آغاز و اجرایی شود، چرا که در حال حاضر کشور از این منظر کاملا رها شده است.