آگاه ـ علی جواهری- دبیر اجتماعی: فضای مجازی مثل یک اجتماع است که ویژگیهای فردی و جمعی دارد. از جمله ویژگیهای فضای مجازی این است که در این فضا هویت، اخلاق و امنیت نسبی است. بخشی از تحلیل این موضوع مربوط به اخلاق، رفتار و چیزهایی است که افراد در فضای مجازی از خود به جا میگذارند. ما در جامعه واقعی افرادی داریم که خودشیفته، دچار نارسیسیسم و عدم تعادل رفتاری هستند، این افراد در فضای مجازی هم حضور دارند، اما به عقیده جامعهشناسان فضای مجازی یک تفاوت مهم بین فضای مجازی و فضای واقعی در بروز و ظهور شخصیت افراد نامتعادل وجود دارد و آن هم این است که در فضای واقعی اگر فردی رفتاری نابهنجار بروز و ظهور بدهد، از آنجا که هویتش قابل شناسایی است، قدرت جمعی جلو او را میگیرد، حتی گاهی مردم او را طرد میکنند، از جانب آنها پذیرفته نمیشود، در نتیجه بروز و ظهور این رفتارها عمدتاً شخصی یا در محیطهای خاص است، اما یکی از قابلیتهای فضای مجازی قابلیت انتشار و قدرت نمایش و بازبینی توسط جمعی از افراد است.
آنچه در سالیان اخیر در اینستاگرام و به طور کلی فضای مجازی میبینیم این است که یک بچه را مورد آزار کلامی قرار میدهند یا دست میاندازند و فیلم آن را به اشتراک میگذارند، در حالی که اینها حتماً جنبههایی از آزار کودکان است. بر اساس کنوانسیونها و قوانین بینالمللی به هر نحوی که کودک را سر کار بگذارید و از کلام، رفتار، سادگی و دانش کم او سوءاستفاده کنید و این کار را در معرض دید دیگران قرار دهید، مرتکب کودکآزاری شدهاید. پدران و مادران نمیدانند که اگر ما قانون محکمی در این باره داشتیم و اگر قوانینی بود که از کودکان ایرانی حمایت میکرد، برای چنین اقداماتی مجازات میشدند.
گاهی اوقات در کشورهای خارجی همین صحنههای کودکآزاری که در ایران به آن شوخی و طنز گفته میشود، به تناسب جرم سه تا شش ماه زندان دارد و گاهی اوقات پلیس بچه را از پدر و مادر میگیرد به این دلیل که پدر و مادر صلاحیت نگهداری از او را ندارند. این رفتارها در کشور ما ناشی از این است که متاسفانه ایرانیان در مواجهه با فضای مجازی از رشد اجتماعی و رشد فرهنگی مناسبی برخوردار نیستند. نمایش هر نوع رفتار کودکان چه رفتاری که باعث گریه کودک میشود چه وادار کردن کودک به رقصیدن و چه تقلید صدای کودک از مصداقهای عینی کودکآزاری است. اما چون ما قوانین روشنی در این باره نداریم، شما اینها را تحت عنوان طنزهای اجتماعی میبینید و به وفور هم در شبکههای اجتماعی وجود دارند.
اگر قانون شفاف و روشنی داشته باشیم که با همه به یک نحو رفتار کند، مساله حل میشود. علاوه بر این اگر به خانوادهها و شهروندان آموزش بدهیم که از فضای مجازی چگونه استفاده کنند، بهتدریج جامعه میآموزد که در مواجهه با این نوع افراد و شخصیتها در فضای مجازی چه رفتاری داشته باشد. از ورود فضای مجازی به ایران نزدیک به بیش از دو دهه میگذرد، کدام مدارس و رسانهها به افراد آموزش داده که از این فضا چگونه استفاده کنند؟ چه درسی در دانشگاهها و مدارس داشتهایم که به ما اخلاق در فضای مجازی را آموزش دهد؟ نهادهای آموزشی نباید از پدیدههای اجتماعی که بعد منفی هم دارند، غافل شوند. این پدیدههای اجتماعی وقتی همهگیر میشود به آن بحران میگوییم. ما در آینده با رفتارهای ناهنجار و غیراجتماعی در فضای مجازی بحرانهای بسیار زیادی خواهیم داشت. بنابراین باید زودتر به این موضوع فکر کرد و رسانههای پرمخاطب مثل تلویزیون و مطبوعات باید افکار عمومی را آگاه کنند.