آگاه: مهدی صالحی، شهردار منطقه دو تهران با بیان اینکه پروژه با هدف بهحداقلرساندن اثرات زیستمحیطی ناشی از منابع آلاینده اجرا شد، افزود: این پروژه علاوه بر شناسایی منابع آلاینده زیستمحیطی رصد و نظارت منطقهای بر وضعیت منابع آلاینده، ارائه راه کارهای مدیریتی کاهش پیامدهای محیط زیستی، ایجاد بستری مناسب برای تصمیمگیری بهتر و ارتقای آگاهیهای عمومی در رابطه با مسائل زیستمحیطی را دنبال میکند. وی با بیان اینکه در این اطلس منابع آلاینده هوا، خاک، نور، انرژی، امواج و.. شناسایی شده است، افزود: در گام دوم بر اساس دادههای احصا شده، برنامهریزی برای بهحداقلرساندن آلودگی ناشی از مراکز آلاینده انجام میشود.
اما تاکنون چند اطلس منابع آلاینده در کشور تدوین شده است؟ در عرصههای دیگر کشور چقدر چنین اطلسی تدوین شده و چقدر به انجام آن اهتمام ورزیده میشود؟ لزوم انجام چنین پروژهای چیست؟
تدوین اطلس منابع آلاینده یکی از ابزارهای کلیدی در مدیریت و کاهش آلودگی محیطزیست محسوب میشود که با ارائه تصویری جامع و دقیق از کانونهای انتشار آلایندهها، امکان برنامهریزی موثرتر برای مقابله با تهدیدات زیستمحیطی را فراهم میکند. اهمیت این اطلس از آنجا ناشی میشود که آلودگیهای هوا، آبوخاک مرزهای جغرافیایی و سیاسی را درنوردیده و تاثیرات گستردهای بر سلامت انسان، اکوسیستمها و حتی اقتصاد کشورها میگذارند. در غیاب چنین سامانهای، اقدامات کاهش آلودگی اغلب به صورت پراکنده و واکنشی انجام میشود، در حالی که وجود یک پایگاهداده یکپارچه میتواند به رویکردی پیشگیرانه و نظاممند منجر شود. طراحی این اطلس ازآنجهت ضرورت دارد که در بسیاری از مناطق جهان، دادههای مربوط به آلایندهها یا پراکنده هستند یا با روشهای مختلفی جمعآوری میشوند که مقایسه و تحلیل آنها را دشوار میسازد. برخی صنایع نیز ممکن است به دلایل مختلف از گزارش دقیق میزان آلایندگی خود خودداری کنند. این در حالی است که قوانین بینالمللی مانند پروتکل کیوتو و موافقتنامه پاریس، کشورها را ملزم به پایش و گزارش انتشار گازهای گلخانهای و سایر آلایندهها کردهاند. بدون وجود یک سیستم جامع پایش، انجام چنین تعهداتی ناممکن خواهد بود. ارزش این اطلس را میتوان از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار داد. از نظر اقتصادی، هزینههای ناشی از آلودگی هوا تنها در اتحادیه اروپا سالانه به صدها میلیارد یورو میرسد که شامل هزینههای درمانی، کاهش بهرهوری نیروی کار و خسارات به بخش کشاورزی میشود. در کشورهای درحالتوسعه، این رقم میتواند سهم بزرگتری از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهد. اطلس منابع آلاینده با کمک به هدفمندکردن اقدامات کاهش آلودگی، میتواند به صرفهجویی قابلتوجهی در این هزینهها منجر شود. از منظر سلامت عمومی نیز مطالعات نشان دادهاند که قرارگرفتن در معرض آلایندههایی مانند ذرات معلق و دیاکسید نیتروژن با افزایش موارد بیماریهای تنفسی، قلبی- عروقی و حتی اختلالات رشد عصبی در کودکان مرتبط است. شناسایی دقیق منابع این آلایندهها میتواند به مداخلات موثرتر در مناطق پرخطر بینجامد.
در بعد اکولوژیکی، اطلس منابع آلاینده ابزاری حیاتی برای حفاظت از تنوع زیستی محسوب میشود. ورود آلایندهها به اکوسیستمهای آبی میتواند زنجیره غذایی را مختل کند و انقراض گونههای حساس را تسریع کند. بهعنوانمثال، نشت ترکیبات نیتروژندار به آبهای ساحلی موجب شکوفایی جلبکی و ایجاد مناطق مرده در دریاها شده است. در محیطهای خشکی نیز تجمع فلزات سنگین در خاک، حیات بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری را تهدید میکند. با نقشهبرداری از این منابع آلاینده، میتوان اقدامات اصلاحی را در مبدأ متمرکز کرد.
اشکالات و چالشهای متعددی نیز در مسیر طراحی و اجرای این اطلس وجود دارد. یکی از اصلیترین مشکلات، عدم یکسانسازی روشهای پایش و گزارشدهی است. در بسیاری از موارد، صنایع مختلف از پروتکلهای متفاوتی برای اندازهگیری آلایندهها استفاده میکنند که مقایسه دادهها را با مشکل مواجه میسازد. همچنین، برخی اندازهگیریها ممکن است در بازههای زمانی نامنظم انجام شود که تحلیل روندهای آلودگی را دشوار میکند. از سوی دیگر، مقاومت برخی ذینفعان در برابر شفافسازی اطلاعات میتواند به کیفیت دادههای جمعآوری شده لطمه بزند. این مقاومت گاهی ناشی از نگرانیهای اقتصادی است، چرا که افشای میزان واقعی آلایندگی یک واحد صنعتی ممکن است به تحمیل هزینههای اضافی برای نوسازی تجهیزات یا پرداخت جرایم بینجامد. مسائل فنی نیز از دیگر موانع پیشروی این پروژهها محسوب میشوند. یکپارچهسازی دادههای مربوط به آلایندههای مختلف هوا، آبوخاک که هر کدام با روشهای مختلفی اندازهگیری میشوند، نیازمند توسعه سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) پیشرفته و الگوریتمهای تحلیلی پیچیده است. هزینههای مربوط به تهیه و نگهداری چنین سامانهای میتواند برای برخی کشورها یا مناطق سنگین باشد. علاوه بر این، تفسیر دادههای جمعآوری شده به تخصصهای میانرشتهای نیاز دارد که ترکیبی از دانش محیطزیست، آمار، علوم جوی و مهندسی را در بر میگیرد. کمبود چنین نیروهای متخصصی در بسیاری از مناطق جهان محسوس است.
با وجود این چالشها، تجربیات موفق بینالمللی نشان میدهد که توسعه چنین اطلسهایی در بلندمدت میتواند به بهبود قابلتوجه کیفیت محیطزیست بینجامد. بهعنوانمثال، برنامههای پایش آلودگی هوا در ایالات متحده که از دهه ۱۹۷۰ آغاز شد، به کاهش چشمگیر غلظت آلایندههای کلیدی مانند مونوکسید کربن و ذرات معلق منجر شده است. در اروپا نیز سیستمهای یکپارچه پایش آلایندهها به کشورهای عضو کمک کرده تا به تعهدات خود تحت دستورالعملهای کیفیت هوا عمل کنند. این تجربیات نشان میدهند که بهرغم هزینههای اولیه بالا، بازدهی سرمایهگذاری در چنین سیستمهایی از نظر سلامت عمومی و حفظ محیطزیست کاملا توجیهپذیر است.
در نهایت، موفقیت اطلس منابع آلاینده به عواملی چند بستگی دارد: تعهد اجرایی بلندمدت، تامین منابع مالی پایدار، ایجاد چارچوبهای قانونی الزامآور برای گزارشدهی صنایع، توسعه ظرفیتهای فنی و نیروی انسانی متخصص و همچنین مشارکت فعال جامعه مدنی و رسانهها در نظارت بر اجرای این برنامه. ترکیب این عوامل میتواند به ایجاد سیستمی بینجامد که نهتنها به شناسایی و پایش منابع آلودگی بپردازد، بلکه به ابزاری کارآمد برای ارزیابی اثربخشی سیاستهای کاهش آلودگی تبدیل شود. در این صورت، اطلس منابع آلاینده میتواند سهم قابلتوجهی در حرکت به سمت توسعه پایدار و حفظ محیطزیست برای نسلهای آینده داشته باشد.
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۱
اطلس جامع منابع آلاینده منطقه دو تهران، همزمان با آئین تجلیل از تلاشگران طرح نوماند رونمایی شد.