۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۷

سجاد فعال، آگاه مسائل سیاسی : طعم شیرین دولت مردمی و ایران قوی، هنوز زیر زبان اقشار مختلف جامعه محسوس است. دولتی که سهم هر سلیقه و فکری را کنار گذاشته بود.

آگاه: دولتی که امید مرده مردم را دوباره احیا کرد. البته منکر نقاط ضعف آن نمی‌شویم؛ اما با همه مناقشاتی که وجود داشت، دولتی بود که توانست معنای واقعی «حل‌شدن مشکلات امکان دارد» را محقق کند. اما سخن درباره داغ است که به دل ماند! کسی که ازهرجهت در قله بود! سخن از کسی است که برای درد مردم حاضر بود از جان خود بگذرد. کسی که برای درد مردم سیل و گردوخاک و گرمای هوا نمی‌شناخت. کسی که حاضر نبود مخاطبش را گرسنه به گفت‌وگو وا دارد! کسی که حاضر نبود از پشت شیشه دودی ماشین‌های تشریفات مردم را نظاره کند! کسی که از مردم بود و مردم را می‌شناخت. سخن از شهید رئیسی عزیز است. کسی که ولی‌فقیه درباره او گفت: دلم برای رئیسی سوخت! شاید بتوان شهید رئیسی عزیز را به‌عنوان یک رییس‌جمهور تراز حکومت اسلامی معرفی کرد. چرا که او در تمامی شاخصه‌های یک رییس‌جمهور تراز در فاصله‌ای بسیار از رقبای خود بود. از متانت و صبر و تحمل در برابر توهین‌ها و بازی‌های رسانه گرفته، تا جمعه‌های بدون تعطیلی و حضور در محروم‌ترین مناطق ایران. سفره مردم خطر قرمزش بود، هیچگاه حاضر نبود رفاه مردم را فدای مسائل دیگر کند! کرامت مردم برایش اهمیت بسیاری داشت، به چیزی اجازه نمی‌داد تا فاصله‌ای میان مردم و خودش باشد! جمعه‌هایش میان مردم و مسئولان شهرهای کوچک و بزرگ می‌گذشت. اگر امروز شعار وفاق به گوشمان می‌خورد، شهید رئیسی عزیز وفاق را محقق کرد! در کابینه او از سلایق مختلف حضور داشتند، مدیران دولت را در سطوح کلان بر اساس سلیقه و جبهه و رای سیاسی مختلف تعیین نمی‌کرد، بر اساس میزان شایستگی‌ها عمل می‌کرد. اهل نمایش نبود، اگر نگران وعده ظهر کارگری بود، واقعا نگران بود، نگرانی تصنعی و نمایشی نبود، اگر لباده را بالا می‌زد و در گل‌ولای پا می‌گذاشت، واقعا برای درد مردم قدم بر می‌داشت، نمایش نبود! اگر با یتیمان در لحظه افطار یا با سربازان در لحظه سال تحویل همنشین می‌شد، از اعماق جان به آنها محبت دارد، نه برای تامین خوراک رسانه‌ها.  او یک شخصیت جهادی به معنای واقعی داشت، برای کسب مقام و درآمد و... این منصب را قبول نکرده بود، او برای حل مشکلات و تحقق منویات ولی فقیه برای هموارسازی عرصه ظهور آمده بود. استراحتش در مسیرهای رفت‌وبرگشت به کشورها و استان‌ها به‌خاطر کمبود وقت بود نه چیز دیگر. برایش پشت میز و کف میدان یکی بود هر کجا لازم بود برای حل مشکلات حاضر بود. اعتقاد به توان داخل و استعدادها و ظرفیت‌های نهفته در دل کشور داشت و چشم به دست آن‌سوی آبی‌ها ندوخته بود، اگر بنا بود مذاکره‌ای کند برای استیفای حق ملتش بود نه چیز دیگر.  به دنبال رشد و اعتلای عزت ملی بود، احیای روابط بین‌المللی در سطح بالا از موضع قدرت، جز فعالیت‌هایی است که نمی‌شود آن را نادیده گرفت. برای بیان تقوای او، اشاره به شهادتش کافی است، دیگر بماند که بر خود نادرست می‌دانست که زیر باران دیگری برایش چتر بگیرد، بماند که نماز شب خواندن او را به سخره گرفتند. بماند که تنها یک نمازش در کاخ کرملین باعث معرفی اسلام به جهانیان شد. برای تقوای او همین بس که مادرش از او راضی بود. مادری که تا قبل از شهادت اگر دیده می‌شد کسی باور نمی‌کرد که ایشان مادر یک رییس‌جمهور باشد. شهید رئیسی عزیز یک رییس‌جمهور تراز بود، قلم قاصر است و ویژگی‌های ممتاز و مثبت او تمام نمی‌شود؛ اما مگر رئیسی چه داشت که توانست در مدتی کوتاه به‌گونه‌ای عمل کند که هنوز شیرینی وجودش به کام و حسرت نبودش به دل ما بماند؟ راز رسیدن او به این قله چه بود؟ اگر شهید رئیسی عزیز به جایی رسید که از فقدانش دل نایب امام‌زمان (عج) به رنج آمد، از مسیری جز خودساختگی نرسیده بود. او فردی خودساخته بود، در مسیری حرکت می‌کرد که انبیا برایش مشخص کرده بودند، در مسیری قدم بر می‌داشت که اهل‌بیت برایش ترسیم کرده بودند، تمام تلاشش این بود که رهبرش، یعنی ولی‌فقیه را از خودش راضی نگه دارد، چرا که او را نایب امام‌زمان عج می‌دانست. شهید جمهور فردی خودساخته بود؛ یعنی دنیا در نظرش از آب دهان بی‌ارزش‌تر بود، مانند مولایش علی (علیه‌السلام). شهید رئیسی از دنیا گذر کرده بود، همین باعث شد تا از آبرویش برای اسلام و انقلاب اسلامی هزینه کند، همین باعث شد تا زخم‌زبان‌ها را به جان بخرد. همین باعث شد تا تعطیلی جمعه‌ها را بر خودش ناروا بداند و امروزه بیش‌ازپیش به حضور چنین مردانی در میدان عمل نیازمندیم،