۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۸

موضوع مدرک‌گرایی در میان برخی مدیران و مسئولان و البته چهره‌های مشهور (ازجمله ورزشکاران) در ایران، پدیده‌ای شناخته شده و مورد انتقاد است که نمونه‌های متعددی مانند پرونده‌های جنجالی مدرک تحصیلی برخی مدیران یا ورزشکاران را در اذهان ثبت کرده است.

آگاه: علیرضا بیرانوند (دروازه‌بان تیم تراکتور) و صحبت‌های اخیرش درباره تحصیل در مقطع دکترا، بار دیگر این مسئله را برجسته کرد. صحبت‌های او درباره تحصیل در مقطع دکترا، با توجه به سابقه حاشیه‌سازی‌هایش (مانند ماجرای استوری اینستاگرامی علیه برانکو، حواشی مالی و...) طبیعی است که با شک و واکنش عمومی مواجه شود. جامعه ممکن است این اقدام را بیشتر نمایشی یا در راستای ساختن تصویر جدیدی از خود ببیند.

مدرک‌گرایی در میان مسئولان و ورزشکاران، نشانه‌ای از چالش عمیق‌تر در نظام ارزش‌گذاری اجتماعی و آموزشی ایران است. تا زمانی که مدرک به‌عنوان نماد جایگاه تلقی شود و سازوکارهای شفاف و سخت‌گیرانه برای احراز صلاحیت علمی وجود نداشته باشد، این پدیده و حاشیه‌های آن ادامه خواهدداشت. مورد بیرانوند نیز صرفا نماد جدیدی از یک مسئله کهنه است.

واقعیت افت تحصیلی در ایران
آنچه درباره دکترا خواندن بیرانوند حاشیه‌ساز شده است، بیش از هر چیز به موقعیت این دروازه‌بان مشهور بازمی‌گردد وگرنه کیست که از انواع‌واقسام انتقادهای وارد به افت کیفیت تحصیلی در ایران به‌خصوص در مقاطع تکمیلی خبر نداشته باشد؟ سال‌هاست بسیاری از صاحب‌نظران آموزش عالی در ایران در این زمینه اظهار نگرانی می‌کنند و البته گاهی به‌جای توضیح این مسائل شاید ذکر مثال‌هایی روشنگرتر باشد.
چند روز پیش میانگین معدل دانش‌آموزان ایرانی در امتحانات نهایی اعلام شد که دود از کله بسیاری بلند کرد. البته وقتی قرار باشد همین دانش‌آموزان به دانشگاه‌ها راه پیدا کنند هم وضع چندان متفاوت نخواهد بود. نشانه‌ای از این مسائل را می‌توان در نظام رتبه‌بندی تایمز مشاهده کرد که در جدیدترین نسخه خود فهرستی از دانشگاه‌های برتر آسیا در سال ۲۰۲۵ میلادی منتشر کرد و طبق آن می‌توان گفت، در مقایسه با تایمز ۲۰۲۴، ۳۳ دانشگاه زیرمجموعه وزارت علوم با افت جایگاه روبه‌رو شده‌اند و در مجموع به‌جز ۶ دانشگاهی که رشد را تجربه کرده‌اند، وضعیت ۴۳ دانشگاه کشور نزولی بوده است.
در مثالی دیگر هم می‌توان به اتفاقی اشاره کرد که پاییز سال پیش در دانشگاه صنعتی شریف رخ داد و طی آن معدل دانشجویانی که در این دانشگاه درس «ریاضی عمومی دو» را انتخاب کرده بودند، به ۵/۲۳ رسید. در این درس ۷۴۰ دانشجو ثبت‌نام کرده بودند اما در روزهای پایانی‌ترم، ۹۰ نفر از این جمع درس را حذف کردند و در نهایت ۶۵۰ نفر در آزمون پایان ترم حاضر شدند. میانگین نمره این ۶۵۰ نفر شد همان عددی که خواندید.

تب مدرک‌گرایی
تردیدی نیست که البته بخشی از مشکل ازدحام جمعیت در مقاطع تحصیلی و به‌موازات آن کاهش تعداد دانشجویان باانگیزه، به واقعیتی بازمی‌گردد که دهه‌هاست با اصطلاح تب مدرک توضیح داده می‌شود؛ امری که باعث شده افراد بدون توجه به نیازهای خود فقط برای به‌دست‌آوردن مدرکی دانشگاهی و احتمالا برای پزدادن و عقب نماندن از دیگران می‌کوشند به هر طریقی شده به دانشگاه وارد شوند و هر جور شده ولو با سفارش نوشتن پایان‌نامه به دیگران و... مدرکی دانشگاهی را در رزومه خود قرار دهند.
این امر البته از همان نیم‌قرن پیش که تحصیلات دانشگاهی در ایران فراگیر شد به‌عنوان معضلی جدی شناسایی شده بود چنان‌که در خاطرات سیدحسین نصر از این سخن به میان آمده که او البته به طنز پیشنهاد داده بود، برای تعدیل تب هجوم مردم به رقابتی چون کنکور، اداره ثبت‌احوال مکلف شود پیش از ثبت‌نام نوزادان ایرانی عنوان «مهندس» یا «دکتر» را نیز برای آنها در شناسنامه درج کند.
دسته‌ای دیگر از این تب مدرک اما در دهه‌های اخیر به مدیران و سیاسیونی بازمی‌گردد که برای ارتقای شغلی به این مسیر وارد می‌شوند. نمونه‌ای از این جعل‌ها را در ماجرای کردانیسم در دوران احمدی‌نژاد دیدیم و پیامدهای منفی این امر البته بر آگاهان پوشیده نیست. شاید به همین دلیل است که چندسال پیش ۱۰۰‌نفر از اساتید دانشگاه صنعتی شریف در بیانیه‌ای به این معضل پرداختند: «جامعه ما به آن درجه از پختگی رسیده است که عناوین واقعی را از عناوین ظاهری در هر حرفه‌ای ازجمله در دانشگاه، تشخیص دهد... در هیچ کجای جهان نیز دولتمردان خود را مفتخر به داشتن عناوین دانشگاهی نمی‌دانند، بلکه افتخار آنان کارآمدی و تجربه است. توهم عالم‌شدن در یک موضوع علمی یا فنی، با اخذ یک مدرک دکترا نیز تصوری اشتباه و پرخطاست. به این امر توجه کنید که استفاده از نفوذ سیاسی برای کسب چنین مدارکی، یک عمل غیراخلاقی و غیراصولی است. ما از شما می‌خواهیم به جایگاه اصلی خود بازگردید و به کار و تلاش خالصانه برای آبادی میهن بپردازید.»

معضلی به نام سربازی
بر همه این مصائب باید به پرونده بیرانوند در تحصیلات عالی از منظری دیگر هم نگریست و آن هم معضل سربازی است؛ امری که البته فقط مختص او نیز نیست و کم نیستند جوانان ایرانی که برای نرفتن به سربازی ترجیح می‌دهند وقت و پولشان را در دانشگاه‌هایی ولو بی‌کیفیت خرج کنند. این درباره بیرانوند البته معامله پرسودی است و پولی که او بابت دانشگاه می‌پردازد، قابل‌مقایسه با رقم‌های نجومی که در فوتبال دریافت می‌کند، نیست. بااین‌همه چنین معادله سودمندی درباره اکثر جوانان ایرانی که چنین راهی را انتخاب می‌کنند، مصداق پیدا نمی‌کند.

آفات مدرک‌گرایی

یک جامعه‌شناس با اشاره به آفات متعدد مدرک‌گرایی در کشورمان و اینکه ایران بیشترین مراکز آموزش عالی در دنیا را نسبت به جمعیتش دارد گفت: آمار اتحادیه بنگاه‌داران کشور نشان می‌دهد، بیش از ۱۷۰۰ پزشک داریم که بنگاه معاملات ملکی باز کرده‌اند!
دکتر امیرمحمود حریرچی با اشاره به فشار آزمون کنکور و اثرات مخرب این آزمون بر نظام آموزشی کشور، اظهار کرد: کشورهایی مثل ایران فقط از طریق کنکور دانشجو جذب می‌کنند اما در کشورهای دیگر بر مبنای عملکرد در سال‌های آخر دبیرستان، علایق و استعدادهایی که دارند، پذیرش شده و ادامه تحصیل می‌دهند. وی افزود: مدرک‌گرایی شدیدا در ایران افزایش داشته است، تعداد فارغ‌التحصیلان در کشور بسیار زیاد است یعنی از ۸۳ میلیون جمعیت ایران ۲۲‌میلیون زیر ۱۸ سال هستند و ۲۰ میلیون بالای ۱۸ ساله‌ها نیز مدرک دانشگاهی دارند. حریرچی ادامه داد: این موضوع خیلی برای ما نامتناسب و مضر است، زیرا دانش و مهارت لازم و به‌روز را به این نفرات نداده‌ایم؛ این افراد تنها مدرک دانشگاهی دارند و از طرفی شغلی برای این فارغ‌التحصیلان به تناسب تحصیلی که داشته‌اند، وجود ندارد؛ به‌نظرم کودکان ما یا کودکان کار هستند یا کارنامه و برنامه‌ای برای آنها نداریم.
این جامعه‌شناس متذکر شد: چهار میلیون کودک در جامعه داریم که بین ۶‌تا ۱۵ سال سن دارند، اما به جهت نیاز خانواده به کار کردنشان، مجبور به ترک تحصیل شده‌اند؛ کودکانی نیز وجود دارند که در نقطه مقابل قرار دارند مثلا والدینشان سالی ۲۰ میلیون تومان برای مدرسه غیرانتفاعی هزینه می‌کنند تا بتوانند در آینده به تحصیلات عالی بپردازند. وی تصریح کرد: متاسفانه دوران کودکی و نوجوانی را از جوانان‌مان به‌ویژه دانشجویان گرفته‌ایم که فقط برای گرفتن مدرک دانشگاهی تلاش کنند؛ ایران بیشترین مراکز آموزش عالی در دنیا را نسبت به جمعیتش دارد؛ همان‌طور که می‌دانید ۲۸۰۰ مرکز آموزش عالی در کشور وجود دارد اما کشوری مثل ژاپن که جمعیتی حدود ۱۲۰ میلیون دارد تعداد مراکز آموزش عالی آنها حدود ۶۰۰ مرکز است؛ متاسفانه چون کار نداشتیم، راه دانشگاه را باز کردیم و همین‌طور فقط مدرک داده‌ایم و در نهایت در نهایت آموزش امروزه تبدیل به کالا شده است.
حریرچی به ایسکانیوز گفت: حدود ۱۰۰ هزار فارغ‌التحصیل مقطع پی‌اچ‌دی داریم که جذب نشده و در ایران بیکار هستند و ۱۷ هزار پزشک که حتی به نظام پزشکی هم مراجعه نکرده‌اند و به کارهای آزاد روی آورده‌اند تا درآمد بیشتری داشته باشند؛ آمار اتحادیه بنگاه‌داران کشور نشان می‌دهد که بالای ۱۷۰۰ پزشک داریم که مشغول فعالیت معاملات ملکی هستند!
وی خاطرنشان کرد: آن‌قدر کودکی و نوجوانی جوانان‌مان را درگیر کلاس درس و انواع کلاس‌های مرتبط با ادامه تحصیل کرده‌ایم و به جوان فشار می‌آوریم که از این دوره‌ها چیزی نمی‌فهمند و در آخر به تفریحات دیگری روی می‌آورند و همین باعث می‌شود تا استعمال دخانیات و مواد مخدر بین جوانان رایج شود؛ خانواده‌ها فقط به دنبال این هستند تا فرزندشان مدرک بگیرند و کاری به روحیات، تمایلات و استعدادهای فرزندشان ندارند؛ با این حساب نباید توقع داشت که همان جوان از روی فشار به دنبال تفریح سالم برود.