۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۱
کد خبر: ۱۲٬۳۳۷

«در اصل قضیه که نظام آموزشی دانشگاه‌ها باید اصلاح شود و این مکان‌ها از عناصر وابسته تصفیه شود، اختلاف‌نظری نبود؛ به همین دلیل بحث بیشتر بر روی شکل و چگونگی انجام این کار بود که سرانجام با تایید امام، قرار شد مهلت سه‌روزه‌ای به گروه‌های سیاسی داده شود که ستادهای عملیاتی خود را از دانشگاه‌ها برچینند و مسئولان دانشگاه‌ها هم ترتیبی دهند که امتحانات تا ۱۴ خرداد پایان یابد و بعد از آن برنامه‌هایی برای تهیه نظام آموزشی جدید بر پایه معیارهای اسلامی و انقلابی تدوین شود و همچنین هرگونه استخدام در دانشگاه‌ها متوقف و بعدا نیز پذیرش دانشجو بر اساس موازین جدید صورت گیرد.» آنچه خواندید بخشی از کتاب خاطرات زندگی مرحوم علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی در توصیف درگیری‌ها و نتایج بعد از اولین وقایع انقلاب فرهنگی ایران بود. هر چند سخنرانی امام خمینی (ره) در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۹ نقشی کلیدی در شتاب گرفتن روند انقلاب فرهنگی داشت اما این ماجرا از چند روز قبل آغاز شده بود.

دانشگاه باید اسلامی و برای مردم باشد

آگاه: ۲۶ فروردین سال ۵۹ بود که حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی رفسنجانی عضو وقت شورای انقلاب، برای ایراد چند سخنرانی به تبریز رفت و در سالن دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز به سخنرانی پرداخت. پس از پایان سخنرانی قرار شد او مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه به پرسش‌های دانشجویان پاسخ دهد ولی اجتماع دانشجویان به تشنج کشیده شد و هاشمی رفسنجانی به دلیل آشفته شدن جلسه، بدون شرکت در جلسه سخنرانی بعدی دانشگاه تبریز را ترک کرد. در پی وقوع این حادثه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در تبریز به ساختمان مرکزی دانشگاه رفتند و مسئولان و کارکنان ساختمان مرکزی را بیرون کرده و آنجا را به تصرف خود درآوردند. دانشجویان اعلام کردند تا زمانی که انقلاب فرهنگی انجام نشود و پاک‌سازی در سطوح دانشجویی، اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه صورت نگیرد ساختمان مرکزی را ترک نمی‌کنند. 

نقطه آغاز انقلاب فرهنگی ایران
بنیان‌گذار نظام جدید سیاسی کشور، حدود ۳۸ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پیامی با ۱۳ بند صادر کردند و طی آن، چارچوب و نقشه مسیر حرکت مسئولان جدید کشور را مشخص کردند. امام خمینی (ره) در بند ۱۱ این پیام ضمن اشاره به سیاست‌های ضددینی پهلوی دوم در عرصه آموزش و فرهنگ، خواستار جلوگیری از استمرار بدآموزی‌های به‌جامانده از آن رژیم در دانشگاه‌ها و تصفیه استادان وابسته به شرق و غرب از دانشگاه‌ها شدند.  رهبر فقید انقلاب اسلامی در بند ۱۱ این پیام که در اولین روز فروردین ۱۳۵۸ صادر شد، تاکید کردند: «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به وجود آید و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی. باید از بدآموزی‌های رژیم سابق در دانشگاه‌های سراسر ایران شدیدا جلوگیری کرد؛ زیرا تمام بدبختی جامعه ایران در طول سلطنت این پدر و پسر از این بدآموزی‌ها به وجود آمده است.» ایشان یادآور شدند: «اگر ما ترتیبی اصولی در دانشگاه‌ها داشتیم، هرگز طبقه روشنفکران دانشگاهی‌ای نداشتیم که در بحرانی‌ترین اوضاع ایران در نزاع و چنددستگی با خودشان باشند و از مردم بریده باشند و از آنچه که بر مردم می‌گذرد چنان آسان گذرند که گویی در ایران نیستند. تمام عقب‌ماندگی‌های ما به خاطر عدم شناخت صحیح اکثر روشنفکران دانشگاهی از جامعه اسلامی ایران بود و متاسفانه هم اکنون هم هست. اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاه رفته‌ای که همیشه خود را بزرگ می‌دیدند و می‌بینند و تنها حرف‌هایی می‌زدند و می‌زنند که دوست به‌اصطلاح روشنفکر دیگرش بفهمد و اگر مردم هیچ نفهمند، نفهمند. زیرا دیگر چیزی که مطرح نیست مردم‌اند و تمام چیزی که مطرح است خود اوست، برای اینکه بدآموزی‌های دانشگاهی زمان شاه، روشنفکر دانشگاهی را طوری بار می‌آورد که اصولا ارزشی برای خلق مستضعف قائل نبود و متاسفانه هم اکنون هم نیست.‏»
 امام (ره) در ادامه در توصیه‌ای دلسوزانه خطاب به روشنفکران متعهد دانشگاهی، گفتند: «روشنفکران متعهد و مسئول، بیایید تفرقه و تشتت را کنار گذارید و به مردم فکر کنید و برای نجات این قهرمانان شهید داده، خود را از شر «ایسم» و «ایست» شرق و غرب نجات دهید. روی پای خود بایستید و از تکیه به اجانب بپرهیزید.»
آیت‌الله خمینی (ره) با مخاطب قراردادن طلاب حوزه‌های دینی و دانشجویان دانشگاه‌های کشور یادآور شدند: «طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید دقیقا روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروه‌های منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج‌اندیشی‌ها کنند. این دو دسته باید بدانند اسلام، خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به‌ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمره تلخ این نوع تفکر در سال‌های آینده روشن می‌شود. با کمال تاسف گاهی دیده می‌شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده‌اند و معجونی به وجود آورده‌اند که به‌هیچ‌وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست. دانشجویان عزیز راه اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیرمتعهد را نروید و از مردم خود را جدا نسازید.» (صحیفه امام - ج۱۲ - ص۲۰۷ و ۲۰۸)

ایجاد ستاد انقلاب فرهنگی
 به دنبال ملاقات شورای انقلاب با امام خمینی (ره) بیانیه‌ای در ۲۹ فروردین ۱۳۵۹ به این مضمون صادر شد: دانشگاه باید از حالت ستاد عملیاتی گروه‌های گوناگون خارج شود ازاین‌رو، سه روز مهلت داده می‌شود تا دفاتر و تشکیلات گروه‌ها در دانشگاه‌ها برچیده شود. امتحانات دانشگاهی باید تا ۱۴خرداد به پایان برسد و از ۱۵خرداد دانشگاه‌ها تعطیل شود و هرگونه اقدام استخدامی و مانند آن در دانشگاه متوقف شود و نظام آموزشی کشور بر اساس موازین انقلابی و اسلامی طرح‌ریزی شود.
یک ماه بعد از تعطیلی رسمی دانشگاه‌ها در اردیبهشت ۱۳۵۹، امام خمینی در ۲۳ خرداد در پیامی، فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کردند. در متن فرمان رهبر انقلاب اسلامی آمد: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی و خواست ملت مسلمان است، اعلام شده و تاکنون اقدام موثری انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوصا دانشجویان با ایمان متعهد نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئه‌گران که هم اکنون گاه‌گاه آثارش نمایان می‌‏شود و ملت مسلمان و پایبند به اسلام خوف آن دارند که خدای‌نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتی انجام نگیرد و فرهنگ همان باشد که در طول مدت سلطه رژیم فاسد کارفرمایان بی‌فرهنگ، این مرکز مهم اساسی را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند.» 
بنیان‌گذار انقلاب اسلامی در این فرمان آقایان محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آل‌احمد، جلال‌الدین فارسی و علی شریعتمداری را به عنوان اعضای ستاد انقلاب فرهنگی انتخاب کردند و به آنان ماموریت دادند «از افراد صاحب‌نظر متعهد، از بین استادان مسلمان و کارکنان متعهد با ایمان و دیگر قشرهای تحصیل‌کرده، متعهد و مومن به جمهوری اسلامی» دعوت کنند تا «شورایی تشکیل دهند و برای برنامه‏‌ریزی رشته‏‌های مختلف و خط‌مشی فرهنگی آینده دانشگاه‌ها، براساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده‌سازی استادان شایسته، متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام کنند.» امام (ره) همچنین به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی ماموریت دادند تا «دبیرستان‌ها و دیگر مراکز آموزشی که در رژیم سابق با آموزش و پرورشی انحرافی و استعماری اداره می‌شد، تحت رسیدگی دقیق قرار گیرد تا فرزندان عزیزم از آسیب و انحراف مصون شوند.»

رفع یک ابهام عمومی
تعطیلی دانشگاه و تاکید امام بر انقلاب فرهنگی برای بسیاری از مردم ایجاد ابهام کرد که منظور از اسلامی کردن دانشگاه‌ها چیست؟ امام خمینی در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۹ با حضور در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه‌ها و سازمان‌های دانشجویی مسلمان سراسر کشور، روند انقلاب فرهنگی را تشریح و منظورشان از اسلامی‌شدن دانشگاه‌ها را به‌تفصیل تبیین کردند. ایشان در این سخنان گفتند: 
«لازم است که یک تذکر به شما بدهم که بدانید مقصود ما از اصلاح دانشگاه‌ها چیست؟ بعضی گمان کردند که کسانی که اصلاح دانشگاه‌ها را می‌خواهند و می‌خواهند دانشگاه‌ها اسلامی باشد این است که گمان کردند که- این اشخاص توهم کردند که- علوم دو قسم است: هر علمی دو قسم است. علم هندسه یکی اسلامی است، یکی غیراسلامی. علم فیزیک یکی اسلامی است، یکی غیراسلامی. ازاین‌جهت اعتراض کردند به اینکه علم، اسلامی و غیراسلامی ندارد و بعضی توهم کردند که اینها که قائل‌اند به اینکه باید دانشگاه‌ها اسلامی بشود؛ یعنی فقط علم فقه و تفسیر و اصول در آنجا باشد. یعنی همان شانی را که مدارس قدیم دارند باید در دانشگاه‌ها هم همان تدریس بشود.» ایشان ادامه دادند: «اینها اشتباهاتی است که بعضی می‌کنند، یا خودشان را به اشتباه می‌اندازند. آنچه که ما می‌خواهیم بگوییم این است که دانشگاه‌های ما، دانشگاه‌های وابسته است. دانشگاه‌های ما دانشگاه‌های استعماری است. دانشگاه‌های ما اشخاصی را که تربیت می‌کنند، تعلیم می‌کنند، اشخاصی هستند که غرب‌زده هستند. معلمان، بسیاری‌شان غرب‌زده هستند و جوان‌های ما را غرب‌زده بار می‌آورند. ما می‌گوییم که دانشگاه‌های ما یک دانشگاه‌هایی که برای ملت ما مفید باشد، نیست. ما بیشتر از پنجاه سال است که دانشگاه داریم، با بودجه‌های هنگفت کمرشکن که از دسترنج همین ملت حاصل می‌شود و در این ۵۰سال نتوانستیم در علومی که در دانشگاه‌ها کسب می‌شود خودکفا باشیم. ما بعد از ۵۰ سال اگر بخواهیم یک مریضی را معالجه کنیم، اطبای ما بعضی‌هایشان یا بسیاری‌شان می‌گویند این باید برود به انگلستان؛ پنجاه سال دانشگاه داشتیم و طبیبی که بتواند کفایت از ملت بکند، از احتیاج ملت بکند، به‌حسب اقرار خودشان نداریم.»
 امام در ادامه افزودند: «ما دانشگاه داشتیم و داریم و برای تمام شئونی که یک ملت زنده لازم دارد احتیاج به غرب داریم. ما که می‌گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آنجا تدریس کنند. [...] ما می‌گوییم که دانشگاه‌های ما مانع از ترقی فرزندان این آب‌وخاک است. ما می‌گوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتی. ما می‌گوییم که جوان‌های ما اگر علم هم پیدا کردند، مربی به تربیت اسلامی نیستند.» 
صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۴۸-۲۵۲ 
حاصل انقلاب فرهنگی در سال‌های اولیه
تعطیلی دانشگاه‌ها در سال ۱۳۵۹ و آغاز فعالیت‌های ستاد انقلاب فرهنگی موجب اجرایی شدن طرح‌ها و برنامه‌های مختلفی مانند تشکیل جهاد دانشگاهی، تدوین برنامه‌های آموزشی جدید، ادغام و انحلال برخی دانشگاه‌ها، انتصاب مدیران متعهد در دانشگاه‌ها، تدوین لایحه تربیت‌مدرس، تامین گزینش استاد، تشکیل مرکز نشر دانشگاهی، تشکیل کمیته اسلامی کردن دانشگاه‌ها، طرح اعزام محصل به خارج و طرح تقسیم مناطق آموزشی و هماهنگی با تقسیمات کشوری شد.  بنابر تاکید بنیان‌گذار انقلاب اسلامی، ستاد انقلاب فرهنگی با دعوت از صاحب‌نظران گروه‌های برنامه‌ریزی در رشته‌های پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، علوم‌انسانی و هنر تشکیل شد، همچنین کمیته اسلامی کردن دانشگاه در ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد تا برای ایجاد تغییر در مدیریت دانشگاه‌ها، تغییر سازمان دانشگاه‌ها و اسلامی کردن محیط دانشگاه‌ها برنامه‌ریزی کند.

مرحله اول ارتقای ستاد انقلاب فرهنگی
بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها، آیت‌الله خامنه‌ای که آن زمان رییس‌جمهور وقت کشورمان بودند، در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۶۲ در نامه‌ای به رهبر انقلاب اسلامی بر لزوم ایجاد تحرک مضاعف در روند پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی و رفع مشکلات باقی‌مانده تاکید و در نامه‌ای به امام خمینی (ره) خواستار ترمیم و تکمیل اعضای ستاد انقلاب فرهنگی شدند. مشروح درخواست رییس‌جمهور وقت در سال ۱۳۶۲ به این شرح است: «با نزدیک شدن زمان بازگشایی دانشگاه‌ها و باتوجه‌به اهتمامی که آن حضرت همواره نسبت به دانشگاه و دانشگاهیان ابراز فرموده‌اید لزوم تحرک مضاعف برای آمادگی هرچه بیشتر دانشگاه جهت‌پذیرش دانشجویان احساس می‌شود، با تقدیر و احترام نسبت به کلیه تلاش‌هایی که از سوی اعضای محترم ستاد انقلاب فرهنگی و همه استادان و محققان و دانشجویان دست‌اندرکار امور دانشگاهی مخلصانه مبذول شده است، ترمیم و تکمیل ستاد انقلاب فرهنگی استدعا و ترکیب جدید آن به ترتیب زیر پیشنهاد می‌گردد: نخست‌وزیر محترم، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، وزیر ارشاد اسلامی، آقای دکتر شریعتمداری، آقای دکتر احمدی، آقای دکتر سروش، آقای دکتر معین و دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی. امیدوار است با توجه ویژه امام بزرگوار بازگشائی دانشگاه با حرکتی اسلامی و با توفیقی الهی قرین باشد.» 
امام نیز با درخواست ایشان موافقت کردند و در پاسخ به درخواست نوشتند: «با تشکر از زحمات اعضای محترم ستاد انقلاب فرهنگی و تمام کسانی که برای اسلامی و انسانی‌ساختن دروس و محیط دانشگاه‌ها زحمت کشیده‌اند، امید است با ترمیم ستاد محترم و کوشش دانشجویان عزیز و متعهد و هماهنگی اساتید محترم و تلاش تمامی دست‌اندرکاران مومن و پشتیبانی ملت معظم، این پایگاه اسلامی- ملی که سرنوشت کشور در آتیه دور و نزدیک به آن پیوستگی دارد، با استقلال و شایستگی به خدمت خود ادامه دهد و امروز که کشور از استقلال شایسته برخوردار است و قیدوبند غرب و شرق و غرب‌زدگان و شرق‌زدگان از کشور و دانشگاه گسسته شده است، جوانان عزیز دانشگاهی هرچه بیشتر در کسب علوم و فنون در اعتلای کشور معظم خود کوشش کنند و از نفوذ عناصر منحرف و وابسته به چپ و راست قاطعانه جلوگیری کنند و نگذارند محیط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب شود.» (صحیفه امام - جلد۱۸ - ص ۸۳ و ۸۴)

دومین ارتقا و ایجاد شورای عالی انقلاب فرهنگی 
در ادامه فعالیت دانشگاه‌ها در نظام سیاسی جدید، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ بار دیگر بر ضرورت توسعه و اصلاح مراکز آموزشی و انقلاب فرهنگی تاکید کردند و با انتصاب اعضای جدید به ستاد انقلاب فرهنگی، هم بستر دستیابی ۱۰۰درصدی به این هدف و سایر اهداف ترسیم شده را به وجود آوردند و هم با تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی موافقت کردند. در پیامی که امام (ره) خطاب به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی صادر کردند، نوشتند: «اکنون که با تاییدات خداوند متعال و عنایت و دعای حضرت بقیه‌الله- روحی لمقدمه الفداء- دانشگاه‌ها و مدارس عالی کشور کار خود را در سطح وسیعی شروع کرده‌اند و حرکت سازندگی با تمام ابعادش در کشور اسلام رو به گسترش است و مغزهای متعهد و متخصص به فعالیت‌های پرارج خود ادامه می‌دهند، با اخراج کارشناسان خائن اجنبی و فرار کارشناسان غرب و شرق‌زده که کشور را وابسته به خارج در تمام ابعاد کرده بودند، نیاز مبرم به متخصصان متعهد و اسلام‌شناسان متخصص و مغزهای متفکر وطن‌خواه و نیروهای فعال ماهر و اساتید و مربیان و معلمان معتقد به اسلام و استقلال کشور در تمام کشور محسوس و در علوم دانشگاهی و فرهنگ مترقی محسوس‌تر است و ضرورت توسعه و اصلاح مراکز آموزشی و انقلاب فرهنگی به معنای واقعی هر روز روشن‌تر می‌شود.» ایشان ادامه دادند: «به حمدالله ستاد انقلاب فرهنگی در مدت کوتاهی که از عمرش گذشته خدمت‌های ارزنده و گام‌های مفید و موثری در این امر حیاتی برداشته؛ و مورد تقدیر و تشکر است ولی خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین‌شدن فرهنگ آموزنده اسلامی- ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه‌ها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و بانفوذ عمیق ریشه‌دار غرب مبارزه کرد و ما می‌دانیم که اگر با دقت ریشه‌یابی کنیم، آنچه بر ملت ما گذشته و اکنون می‌گذرد حتی جنگ تحمیلی، سرچشمه از دانشگاه غرب‌زده و متخصصان غیرمتعهد و وابسته گرفته است.»
رهبر فقید انقلاب اسلامی در این نامه با انتصاب مجدد اعضای ستاد فرهنگی و رؤسای سه قوه، حجج‌اسلام آقایان خامنه‌ای، موسوی اردبیلی و رفسنجانی و مهدوی کنی و سیدکاظم اکرمی، وزیر آموزش و پرورش، سیدرضا داوری، نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی را به عضویت ستاد در آوردند. پس از صدور این فرمان، محمدعلی انصاری از اعضای دفتر در نامه‌ای به امام خمینی (ره) پیشنهاد داد: آیا لازم است در خبر، نام ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر داده شود؟ امام (ره) نیز در پاسخ مرقوم کردند: «لزومی ندارد، ولی مانعی ندارد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.