آگاه: مردی که اصالتا از شهر «بهار» استان همدان بود، اما در سال ۱۲۸۴ در ناحیه بازار عباسآباد تهران متولد شد و سالها بعد از تولدش، نویدبخش ظهور هنرمندی را به فرهنگ و هنر ایرانزمین داد و توانست از معتبرترین مردان موسیقی ایران نام بگیرد و تا زمانی که پرچم فرهنگ و هنر کشورمان سرفرازانه در دنیا افراشته است، نام او نیز بر تارک موسیقی ایرانزمین میدرخشد.
هنرمندی که اگرچه سیسال است از درگذشتش میگذرد، اما همه اهالی واقعی موسیقی کلاسیک ایرانی میدانند چه نقش ارزشمندی در توسعه و ترویج این جلوه از موسیقی به همراه دیگر هنرمندان پیشگام این عرصه ایفا کرده است. بزرگمردی که گویی ساز کمانچه بخشی از وجود و فطرتش شده بود و آنچنان زخمههای این ساز را نوازش میکرد که روح هر شنوندهای با شنیدنش به ملکوت میرفت به شکلی که این احساس دلانگیز را فقط در نوازندگی او و تعدادی اندک از هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی میتوان یافت.
فعالیت موسیقایی در شرایط زندگی خیلی سخت
زندهیاد علیاصغر بهاری، سال ۱۲۸۴ متولد شد. پدرش نایب محمدتقی خان تا سن ۱۳ سالگی، تربیت او را به عهده گرفت اما پس از آن که ورشکسته شد. شرایط ناگزیر به سمتی رفت که مادرش گوهرخانم فرزند میرزاعلی خان نوازنده ماهر کمانچه با خانواده به خانه پدری پناه برد. در این دوران بود که علیاصغر با موسیقی دوست و به کمانچه پدربزرگش علاقهمند شد. بهاری به درخواست مادرش تا دو سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت چهار سال در مکتب سه دایی خود به نامهای رضاخان، اکبرخان و حسن خان که در آن روزگار نامی برای خود در موسیقی داشتند، به تکمیل تجربیاتش در نوازندگی کمانچه پرداخت.
بهاری در ۱۸ سالگی بود که پس از فراگیری آموزشهای مقدماتی موسیقی در ارکستر هنرمندی به نام ابراهیمخان منصوری شرکت و در آنجا با نوازندگی خود غوغایی به پا کرد که توجه بسیاری از هنرمندان و مخاطبان آن سالهای موسیقی به سمت نوازندگی او جلب شد. فضایی که بعدها او را بهعنوان هنرمندی معرفی کرد که با تسلط و آگاهی مثالزدنی در نواختن گوشههای ایرانی مهارت ویژهای دارد. علیاصغر بهاری در این دوران که با مرگ پدرش نیز همراه شد، اداره امور خانواده را نیز به عهده گرفت اما همچنان تلاش میکرد تا در این مسیر سخت موسیقی را نیز رها نکند.
آقای بهاری شهریه برای شما رایگان است!
از نکات جالبتوجهی که میتوان در این دوره فعالیتهای هنری بهاری به آن اشاره کرد، فراگیری نوازندگی ویولن در زمانی بود که نوازندگی این ساز به همراه ساز پیانو رواج بسیاری پیدا کرده بود. شرایطی که منجر شد این هنرمند به تکمیل آموختههای خود نزد هنرمندی چون رضا محجوبی از هنرمندان پیشگام و تراز اول آن دوران بپردازد. شرایط هم به شکلی پیش رفت که روایت است بعد از اتمام دورههای آموزشی، استاد بهقدری از کار شاگرد راضی بود که تمام شهریه پرداخت شده از سوی علیاصغر را یک جا به او برگرداند.
مدتی میگذرد و جالب آنکه بهاری در مشهد کارگاه آموزش موسیقی افتتاح میکند و نزدیک به یک سال همراه با حبیب سُماعی یکی از متفاوتترین هنرمندان آن سالهای موسیقی در عرصه سنتورنوازی، شاگردان متعددی را هم تعلیم میدهد. او پس از عبور از این مقطع زمانی بود که توسط روحالله خالقی یکی از هنرمندان بسیار مهم عرصه موسیقی به هنرستان موسیقی دعوت و در آنجا همکاری خود را آغاز کرد. روزهایی که مصادف با گشایش رادیو بود و شرایطی را مهیا ساخت تا به واسطه این حضور آموزشی از علیاصغر بهاری برای همکاری در رادیو دعوت شود.
آغاز یک فصل جدید برای کمانچه؛ این ساز فراموششده
در سال ۱۳۳۲ بود که علیاصغر بهاری بهعنوان هنرمندی که دیگر بسیاری از فعالان موسیقی با ساز و شیوه نوازندگیاش آشنا بودند، پس از سالها دوری از ساز کمانچه آن را دوباره به دست گرفته و دیگر رهایش نکرد. مسیری که منجر شد این ساز فراموششده دوباره در گوش شنیداری مخاطبان جان بگیرد و معنای مهمتری پیدا کند. مسیری که بیتردید علیاصغر بهاری و همنسلانش در توسعه آن نقش به سزایی ایفا کردند و بهقدری به این ساز و نوازندگی ارجوقرب دادند که بعدها مجموعههای معتبر علمی چون دانشگاه تهران از او و تعدادی دیگر از هنرمندان برای تدریس دعوت کرد. فضایی که حتی هنر علیاصغر بهاری بهعنوان یک استاد تمامعیار موسیقی را به خارج از مرزهای ایران برد و در زمانی که خبری از فضای مجازی و رسانههای امروزی نبود، شرایطی را مهیا ساخت تا در سان دلاویل پاریس که به دعوت رادیو فرانسه تدارک دیده شده بود، در مقابل چشمان چند هزار بیننده نوای روحانگیز کمانچه را طنینانداز کند.
مرحوم بهاری، در اوج دورانی که در آسمان موسیقی ایران میدرخشید، علاوهبر تولید قطعههای ضربی مشتمل بر پیشدرآمد و رنگ بر ردیف موسیقی ایرانی و تسلط کامل روی آثار هنرمندان پیشگام تاریخ موسیقی ایران، همکاریهایی نیز با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران بهعنوان یکی از پایگاههای مهم موسیقی این سرزمین انجام داد. شرایطی که منجر به تربیت و تعلیم شاگردان معتبری شد که بسیاری از آنها در ردیف بهترینهای عرصه نوازندگی کمانچه قرار گرفتند. او علاوه بر اینها نقش بسیار مهم در روایت تصانیف و نغمههای فراموششده و موسیقی ایرانی داشت و باید این هنرمند را در ردیف مهمترینهای این حوزه قرار داد.
این در حالی است که همکاری با هنرمندانی چون فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد اسماعیلی، سید محمد موسوی، محمدرضا شجریان و حضور در مجموعههایی چون «گروه اساتید موسیقی ایران» ازجمله فعالیتهایی است که میتوان در کارنامه این هنرمند ممتاز موسیقی ایران مشاهده کرد. ضمن اینکه «نغمههای جانسوز»، «حاصل عمر»، «تبسم بهار»، «آوای جان»، «سنتور و کمانچه»، «آوای بهاری»، «مجموعه ردیفنوازی و بداههنوازی» ازجمله آثاری هستند که هم اکنون در قالب بستههای صوتی مختلف پیش روی مخاطبان قرار گرفتهاند. زندهیاد علیاصغر بهاری سرانجام در روز بیستم خرداد سال ۱۳۷۴ در ۹۰ سالگی دار فانی را وداع گفت و پیکر وی را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. هنرمندی که بر اساس آنچه بزرگان و هنرمندان مطرح این حوزه معتقد هستند، ازجمله نوازندگانی بوده که نقش بسیار مهمی در بهتر شنیده و شناختهشدن ساز کمانچه و اساسا موسیقی کلاسیک ایرانی ایفا کرده است و بهدرستی میتوان او را بهعنوان یکی از پیشگامان این عرصه توصیف کرد.
قصه کوتاه کیهان کلهر درباره مرحوم بهاری
کیهان کلهر چندیپیش بود که در یکی از برنامههای نکوداشت استاد بهاری گفت: وقتی پنجساله بودم استاد را در تلویزیون در حال نواختن کمانچه میدیدم اما هرگز فرصت نشد تا از او درس بگیرم، ولی باید بگویم که او باعث شد که من از صدای کمانچه خوشم بیاید. نسل ما درهرحال مدیون این مرد بزرگ است. چه آنها که شاگردش بودند و چه آنها که مثل من چنین توفیقی را پیدا نکردند. من در تلویزیون ملی ایران برنامهای از یکی از اساتید قدیمی کمانچه به نام استاد علیاصغر بهاری دیدم که فکر میکنم در آن زمان مشهورترین استاد کمانچه بود. کمانچه آن زمان سازی مهجور بود و کسی به آن علاقهای نداشت. صدای این ساز توجه من را جلب کرد و میخواستم که نواختن آن را شروع کنم اما آن روزها پیداکردن این ساز سخت بود و همچنین پیداکردن استاد بهاری و نشستن سر کلاس ایشان کار راحتی نبود.
به هر ترتیب هر آنچه درباره علیاصغر بهاری و نقش کمنظیرش در تاریخ موسیقی ایران بنویسیم، بیتردید در گزارههای رسانهای اینچنین نمیتواند بیانکننده نقش بیبدیل آرشههای عاشق نوازندهای را توصیف کند که الحق و الانصاف به همراه همنسلانش هر چه در توان داشت، انجام داد تا موسیقی کلاسیک ایرانی بتواند به واسطه مهارت، خلاقیت و نبوغ ذاتی آنها در عرصه نوازندگی، همچنان به حیات خود تا امروز ادامه دهد.
مسیری که در برگیرنده فراز و نشیبهای زیادی بود اما به واسطه نسل طلایی که زندهیاد بهاری در آن زیست میکرد، در جادهای قرار گرفت که هنرمندان نسل بعد این عرصه با اتکا به این میراث ارجمند و گرانمایه و با وجود همه بیمهریهایی که در فرآیند اقتصادی این حوزه وجود دارد، بتوانند وارثان ارزندهای برای نسل پیشگام این عرصه ازجمله زندهیاد علیاصغر بهاری باشند.