آگاه: تنها راه این است که مطمئن باشیم سیاستها و اقدامات و تصمیمات نهایی و مرجع و عالی ما برای نحوه مواجهه با شرایط کنونی بر مبنای عقل سیاسی و علم صحیح دیپلماسی پیش میرود:
۱. مسئولیت اخلاقی به این معناست که همه افراد انسانی نسبت به عملکردشان مسئولاند. کسی که به مال و جان و حیثیت لطمه میزند، مطمئنا مسئولیت اخلاقی دارد، عملی زشت انجام میدهد و قابل نکوهش جدی است، مورد تقبیح وجدانهای بیدار قرار میگیرد و بازخواست میشود. هرچه حقوق گروههای بزرگی از افراد و خصوصا یک جامعه به میان میآید، ابعاد این مسئولیت بیشتر میشود.
۲. نتانیاهو و حاکمان اسرائیل که واژه جنایت علیه بشریت نیز درباره آنها اندک است، تاکنون به خاطر اعمالشان در حق ملت فلسطین و لبنان و ساکنان کرانهها و مناطق اشغالی و انبوه کودکان وزنان و مردانی که بیرحمانه کشته شدند یا اکنون از زخمها و آوارگی و گرسنگی و بیکسی و بیخانمانی و ترس و نگرانی وبیپناهیهای خویش رنج میکشند، مطمئنا مورد تقبیح وجدانهای بیدار جهان کنونی هستند و برای همیشه تاریخ بشر و نسلهای آتی نیز همواره از آنها به زشتی و نکوهش و نفرت یاد خواهد شد. حلقه اخیر سرکشیها و قانونشکنیهای اسرائیل، شبیخون به ایران عزیز همزمان با مذاکرات دیپلماتیک مسئولان دولت است.
۳. از مهمترین قلمروهای مسئولیت اخلاقی، حکمرانی است. حکمرانان در قبال تصمیمات، سیاستها و اعمال خود و آنچه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با حقوق زندگی و رفاه و توسعه یک ملت و حال و آینده یک ملت میکنند، مسئولاند. این ازجمله عرصههای جدیِ مسؤولیت اخلاقیِ در خصوص تصمیمگیری نسبت به منافع و حقوق عمومی است.
۴. چگونه میتوان اطمینان یافت که حکمرانان به مسؤولیت اخلاقی خود در «تصمیمگیری مربوط به منافع و حقوق عمومی» بهدرستی عمل میکنند؟ یک معیار و محک مطمئن، «عقلانیت و علم و دانش معتبر» است. هرچه تصمیم بر مبنای عقل و علم موثقی اتخاذ بشود، به همان مقدار وجاهت اخلاقی خواهد داشت. برای مثال هنگامی پزشک برای مراجعهکننده خویش توصیه به جراحی بزرگی میکند، تنها توجیه اخلاقیاش این است که نسخهاش برمبنای دانش واجد اعتباری باشد.
۵. همه تصمیمات حکمرانان خصوصا سیاستهای مهمی که با منافع و حقوق عمومی در ابعاد بزرگتری ارتباط دارند، مانند جنگ و صلح، تنها وقتی میتوانند به لحاظ اخلاقی مجاز و معتبر و موجه و اخلاقی باشند که برمبنای «خردورزی و علم و دانش کافی و موثق» اتخاذ بشوند.
۶. اما سوال جدیتر این است که آیا چنین مسیری بهدرستی و بهقدر کفایت و موجه طی میشود؟ کارشناسان و متخصصانی هستند که باوجود کاهش درجه آزادی ما برای انتخاب سناریوهای ممکن (براثر سیاستهای نادرست قبلیمان)، هنوز نیز امیدوارند بلکه بتوانیم برای استفاده از معدود ابزارهای باقیمانده دیپلماسی در منطقه، از طریق کشورهایی مثل ترکیه و دولتهای عربی و نهادهای بینالمللی، راهی باز بکنیم تا ملت و سرزمین عزیزمان از افتادن به یک وضعیت پرمخاطرهتر مصون بماند. اما آیا دانش ملی و توصیههای علمی، راهی موثر به مراجع عالی تصمیمگیری پیدا میکنند؟
۷. نگرانی وقتی افزایش پیدا میکند که خیلی اوقات شاهدیم دو چیز در ایران بهسادگی جای «علم معتبر و دانش موثق» میگیرد؛ یکی «ناعلم» است و دیگری «شبهعلم». نویسنده بهنوبه خود و در جای دیگر در این زمینه بحث کرده است. امیدواریم این نگرانیهای بسیار مهیب در کشورمان رفع بشود و ملت - دولت ایران از این ورطه با سربلندی عبور بکند.