۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۳

در جنگ اخیر که رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران به راه انداخت، علاوه بر آنکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با اقتدار و درخشندگی پاسخ کوبنده‌ای به این رژیم کودک‌کش و نسل‌کش دادند، اتفاقی مبارک و بزرگ‌تر نیز رخ داد و آن شکل‌گیری انسجام و اتحاد ملی در میان مردم ایران بود.

آگاه: دنیا دید که ملت ایران، ملتی ریشه‌دار، بزرگ و سرافراز است. در پی این نبرد، ملت ایران همچون مشتی گره‌کرده و ۹۰ میلیونی ظاهر شد و بدون اغراق و شعار، نقشه‌ها و محاسبات دشمن را نقش بر آب کرد. آنچه دشمن با امید به آن طراحی کرده بود و تصور می‌کرد که به‌سرعت به نفعش تغییر خواهد کرد، محقق نشد. در عوض، ملت ایران با وحدت و همدلی چنان انسجامی از خود نشان داد که تحسین دوست و دشمن را برانگیخت. این اتفاق مبارک، نقطه عطفی مهم است و نباید به‌سادگی از کنار آن گذشت. بلکه باید درباره‌اش تامل گفت‌وگو و تحلیل بیشتری صورت گیرد. اما در این میان باید به نسبت میان انقلابی‌گری و انسجام و اتحاد ملی نیز پرداخت. آنچه در جریان این تقابل نظامی شکل گرفت، حاصل دو ضلع اصلی بود: اول همبستگی و وحدت ملی ملت ایران که در بزنگاه‌ها و بحران‌ها چون یدی واحد ظاهر می‌شود. دوم روحیه دینی و عاشورایی مردم ایران؛ ملتی که حقیقتا ملت امام حسین (ع) است و همواره در مسیر عزت حرکت کرده و از ذلت دوری جسته است. بر این اساس اگر بخواهیم مفهوم انقلابی‌گری را در شرایط امروز بازتعریف کنیم، باید آن را حاصل‌جمع این دو ضلع بدانیم: همبستگی ملی به‌علاوه روحیه دینی و عاشورایی.
انقلابی‌گری امروز، تنها در میدان نظامی معنا نمی‌شود. شاخص‌های انقلابی‌گری در زمانه ما، شناخت دقیق زمانه، درک محاسبات، معادلات و سناریوهای دشمن و توان ایستادگی در برابر آن است. باید دانست که ایران و اسلام در کنار هم هستند. ایران امروز با تکیه بر توان درونی و توکل به خدا، مدل حکمرانی‌ای را ارائه کرده است که تسلیم‌ناپذیر است؛ مدلی که نمی‌ترسد، دچار یأس و استیصال نمی‌شود و با حفظ وحدت ملی می‌تواند محاسبات دشمن را برهم بزند.
درنتیجه انقلابی‌گری فقط در میدان جنگ معنا نمی‌شود، باید در متن زندگی مردم معنا یابد. امروز انقلابی واقعی کسی است که گره‌گشای مشکلات مردم است، برای ناترازی‌ها و نابه‌سامانی‌ها برنامه و تدبیر دارد و با رویکرد حل مسئله به میدان آمده است. انقلابی کسی است که برای تقویت وحدت ملی می‌کوشد، از دوقطبی‌سازی‌ها و حواشی بی‌فایده پرهیز می‌کند و برای ارتقای کرامت انسانی تلاش می‌ورزد.
انقلابی‌گری یعنی برهم‌زدن محاسبات دشمن، حل مسائل داخلی، پرهیز از حاشیه‌سازی و پیونددادن آرمان‌های انقلاب اسلامی با زندگی واقعی مردم. مردم نیز باید باور کنند که این آرمان‌ها در برای احقاق حقوق آنان، حفظ کرامتشان و ایستادگی در برابر ظلم طراحی شده‌اند.
البته باید از دو انحراف مهم در این مسیر پرهیز کرد: نخست نگاه متحجرانه‌ای که انقلابی‌گری را به مسائل خاص محدود و محصور می‌سازد و از ورود آن به عرصه زندگی روزمره مردم ناتوان است؛ این نگاه، مردم و مشکلات واقعی‌شان را نمی‌بیند.
دوم جریان تحریف‌گری که با وارونه‌نمایی واقعیت‌ها، به مردم آدرس غلط می‌دهد و آرمان‌ها و اصول انقلاب را دچار خدشه می‌سازد. هر دو نگاه، چه تحجر و چه تحریف، مضر و مردودند.
در نهایت دال مرکزی انقلابی‌گری در زمانه ما «عقلانیت» است؛ عقلانیتی که می‌تواند انسجام ملی را حفظ کند، روحیه عاشورایی مردم را تقویت کند و درنهایت برای ایران قدرت و منزلت جهانی تولید کند. عقلانیتی که راه پیشرفت، استقلال و عزت را هموار می‌سازد و ایران را در قامت یک کشور قدرتمند و مستقل حفظ می‌کند که در برابر دشمن زانو نمی‌زند و یک الگوی حکمرانی پیشرفته به دنیا نشان دهد و به جهانیان عرضه کند.