آگاه: توافق اخیر میان رافائل گروسی، مدیرکل آژانس و مقامات ایرانی در حاشیه نشست قاهره - که بهعنوان یکگام دیپلماتیک برای کاهش تنشها توصیف شده - نمیتواند سایه سنگین بیاعتمادی را از روابط دوجانبه بردارد. این توافق هرچند ظاهرا بر همکاری فنی تاکید دارد، اما در باطن نمیتواند نقش مخرب گروسی و آژانس را در فراهمکردن بهانه برای حملات احتمالی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای صلحآمیز ایران فراموش کند. توافق قاهره که در روزهای اخیر بهعنوان یک «پیشرفت» از سوی رسانههای غربی تبلیغ شده، شامل تعهداتی برای نظارت بیشتر بر فعالیتهای هستهای ایران است. اما از دیدگاه مقامات ایرانی، این گام تنها یک تاکتیک برای خرید زمان توسط غرب است، درحالیکه برنامه هستهای ایران - که کاملا صلحآمیز و در چارچوب معاهده NPT است - همچنان تحتفشارهای ناعادلانه قرار دارد. آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر انقلاب بارها تاکید کردهاند که «اعتماد به غرب، مانند اعتماد به گرگ است» و این توافق نیز نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد.
نقش گروسی در گزارشهای مغرضانه علیه ایران
رافائل گروسی که از سال ۲۰۱۹ سکان آژانس را در دست دارد، سابقهای طولانی در انتشار گزارشهایی دارد که ایران را به عدمهمکاری متهم میکند. این گزارشها، اغلب براساس اطلاعات جعلی ارائهشده توسط رژیم صهیونیستی و سرویسهای جاسوسی غربی، بهعنوان ابزاری برای فشار بر تهران استفاده شدهاند. برای مثال، گزارشهای گروسی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ که ادعای «ذرات اورانیوم غنیشده» در سایتهای ایرانی را مطرح کرد، مستقیما بهانهای برای تشدید تحریمها و تهدیدهای نظامی شد. یادآوری میشود که گروسی در مصاحبههای متعدد خود، ازجمله در کنفرانسهای وین، ایران را به «عدمشفافیت» متهم کرده، درحالیکه آژانس هیچگاه به نقش اسرائیل در برنامه هستهای غیرقانونی و بدون نظارت این رژیم اشارهای نکرده است. این دوگانگی استاندارد، نشاندهنده نفوذ قدرتهای غربی در آژانس است. مقامات ایرانی، ازجمله محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، بارها تاکید کردهاند که «آژانس به جای نقش فنی، به ابزاری سیاسی تبدیل شده» و گروسی شخصا در این روند نقش کلیدی ایفا کرده است.
بهانهسازی برای حملات آمریکا و اسرائیل
شاید تلخترین بخش ماجرا، استفاده از گزارشهای گروسی بهعنوان توجیهی برای تهدیدهای نظامی باشد. ایالات متحده و رژیم صهیونیستی که سابقهای طولانی در حملات سایبری (مانند ویروس استاکسنت) و ترور دانشمندان هستهای ایرانی (ازجمله شهید محسن فخریزاده) دارند، گزارشهای آژانس را بهعنوان «مدرک» برای توجیه حملات احتمالی به مراکز هستهای ایران مانند نطنز و فردو استفاده کردهاند. در سال ۲۰۲۴، پس از یکی از گزارشهای گروسی، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی، در مجمع عمومی سازمان ملل، ایران را به «تهدید هستهای» متهم کرد و خواستار «اقدام پیشگیرانه» شد - عبارتی که در ادبیات غربی، کد حمله نظامی است. این در حالی است که ایران، بهعنوان یکی از قربانیان اصلی سلاحهای کشتارجمعی (مانند حملات شیمیایی صدام با حمایت غرب در جنگ تحمیلی)، هرگز به سمت سلاح هستهای نرفته و فتوای رهبر انقلاب مبنی بر حرام بودن آن، سند محکمی بر این ادعاست. با این حال گروسی و آژانس، با چشمپوشی از برنامههای هستهای اسرائیل (که بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد) تمرکز خود را بر ایران گذاشتهاند که این امر تنها به تقویت بیاعتمادی دامن میزند.
هوشیاری در برابر توطئهها
توافق قاهره، هرچند ممکن است در کوتاهمدت تنشها را کاهش دهد، اما نمیتواند سابقه سیاه گروسی و آژانس را پاک کند. جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر توان داخلی و دیپلماسی فعال، باید هوشیارانه عمل کند تا از تکرار سناریوهای گذشته جلوگیری شود. مردم ایران که همیشه پشتیبان برنامه هستهای صلحآمیز خود بودهاند، انتظار دارند که مقامات با قاطعیت در برابر فشارهای خارجی ایستادگی کنند. درنهایت اعتماد تنها زمانی بازسازی میشود که آژانس از نفوذ سیاسی رها شود و به نقش فنی خود بازشود - چیزی که با وجود گروسی، بعید بهنظر میرسد.