آگاه: اما سوال مهم این است: آیا این دستیار هوشمند، همیشه همچون دوستی در کنار ما خواهد ماند یا روزی به اربابی تبدیل میشود که بر زندگی ما حکمرانی میکند؟ تصور کنید با همکار، خواهر یا همسرتان دچار مشکل شدهاید و نمیدانید با چه کسی درد دل کنید. دفعه قبل که با دوستتان صحبت کردید، با بیاعتنایی به حرفهایتان گوش داد و در نهایت شما را مقصر دانست. این بار، ترجیح میدهید سراغ چت جیپیتی بروید؛ جایی که میتوانید بدون سانسور حرف بزنید، مطمئن باشید رازتان حفظ میشود، قضاوت نمیشوید و حتی ممکن است حق به شما داده شود. چه چیزی بهتر از این؟ یا زمانی که ناگهان دلپیچه میگیرید، بلافاصله سراغ هوش مصنوعی میروید و علت و درمان آن را جویا میشوید. هوش مصنوعی با جزییات پاسخ میدهد: «عرق نعناع بخورید» یا «فلان دارو را از داروخانه تهیه کنید» و در پایان حتی پیشنهاد میدهد: «میخواهید طرز تهیه عرق نعناع را هم آموزش ببینید؟» حتی وقتی کسی تولدتان را تبریک میگوید، متن تبریک را به چتجیپیتی میسپارید تا پاسخ مناسبی بنویسد یا عکس خود را در اختیارش میگذارید و میپرسید چه مدل مو یا چه رنگ لباسی به شما میآید. بهاینترتیب، روزبهروز بیشترِ انتخابها، اختیارات، علایق و سلیقههای خود را به دستان هوش مصنوعی میسپاریم.
چرا اینقدر به هوش مصنوعی تکیه میکنیم؟
موسسه بروکینگز نیز پیشبینی کرده که تا سال ۲۰۳۰، هوش مصنوعی میتواند اقتصاد جهانی را بهشدت متحول کند و میلیاردها دلار سود به همراه آورد. اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا این دستیار هوشمند همیشه در خدمت ما خواهد بود یا روزی کنترل زندگی ما را به دست خواهد گرفت؟ زندگی مدرن با سرعتی سرسامآور در حرکت است. حجم کارهای عقبافتاده، استرس روزافزون و کمبود وقت، ما را به سمت راهحلهای سریع و آماده سوق میدهد. در چنین شرایطی، هوش مصنوعی همان میانبری است که با یک سوال ساده، پاسخی فوری و در دسترس ارائه میدهد. پژوهشی منتشرشده نشان داده است دانشجویانی که زیاد به هوش مصنوعی برای انجام تکالیف تکیه میکنند، بهمرور قدرت تفکر مستقلشان کاهش مییابد. وقتی مغز بداند همیشه پاسخی آماده وجود دارد، انگیزهای برای تلاش و خلاقیت باقی نمیماند. این وابستگی فقط در حوزه درس و کار نیست. مطالعاتی نشان داده که نوجوانان چینی در زمان تنهایی یا غم، به گفتوگو با برنامههای هوش مصنوعی پناه میبرند. نزدیک به یکچهارم آنها معتقد بودند این فناوری میتواند جای خالی دوستان یا خانواده را پر کند. اما روانشناسان هشدار میدهند این نوع ارتباط تنها مُسکن موقت است و در بلندمدت میتواند به افزایش اضطراب و افسردگی منجر شود.
راحتی خوشایند یا وابستگی پنهان؟
هوش مصنوعی درست مانند فستفود است: سریع و لذتبخش، اما اگر بیمحابا به آن تکیه کنیم، پیامدهای ناخوشایندی خواهد داشت. مثلا استفاده بیش از حد از این فناوری در آموزش، توانایی حل مسئله و خلاقیت را تضعیف میکند. دانشآموزان و دانشجویان، با بهکارگیری افراطی این تکنولوژی به جای یادگیری واقعی، فقط تبدیل به یک دستگاه تکثیر میشوند. از منظر روانی هم، وابستگی بیش از حد به هوش مصنوعی میتواند احساس تنهایی را تشدید کند. پژوهشی در روانشناسی و مدیریت رفتار بیان میکند نوجوانانی که ساعات زیادی با چتباتها گفتوگو میکنند، بیش از دیگران دچار اضطراب و ناامنی عاطفی میشوند. آنها به امید یافتن همدمی هوشمند به سراغ ماشینها میروند، اما این رابطه مصنوعی جایگزین دوستی واقعی نمیشود.
چالش عدالت و قدرت
یک بعد مهم ماجرا، عدالت اجتماعی است. این روزها در شبکههای اجتماعی حجم زیادی از داده تولید میکنیم، اما بیشتر این دادهها به نفع شرکتهای بزرگ استفاده میشوند و خود ما سهمی از آن نداریم. برخی کارشناسان این وضعیت را «بردهداری هوش مصنوعی» مینامند؛ جایی که انسانها بدون اینکه بدانند، در خدمت این سیستمها قرار میگیرند. حتی الگوریتمهایی که در دادگاهها یا سیستمهای امنیتی به کار میروند، میتوانند علیه برخی گروهها تبعیض ایجاد کنند. صندوق بینالمللی پول هم هشدار داده که ورود گسترده هوش مصنوعی به بازار کار میتواند میلیونها شغل را تغییر دهد و وابستگی اقتصادی به این فناوری را بیشتر کند. مسئله دیگر این است که این سیستم آنقدر پیچیده و درهمتنیده هستند که کاربران معمولی نمیدانند چگونه به تصمیم میرسند. به همین دلیل، خیلیها تصمیمهای این سیستمها را بدون پرسش میپذیرند، مثل اطاعت از یک رئیس نامرئی.
کنترل ازدسترفته!
اما همهچیز دست ماست. اگر طراحان هوش مصنوعی شفاف و پاسخگو باشند، کاربران میتوانند بفهمند چرا یک تصمیم گرفته شده و چه کسی مسئول پیامدهای اشتباه است. در آموزش هم میتوان هوش مصنوعی را ابزار کمکی دانست، نه جایگزین فکر کردن. مدارس و دانشگاهها میتوانند با آموزش سواد دیجیتال به دانشآموزان نشان دهند که این فناوری یک ابزار است، نه ارباب. دولتها هم در این مسیر نباید بیکار بمانند، همانطور که اتحادیه اروپا قوانینی برای کنترل فناوریهای پرخطر وضع کرده و شرکتهایی مثل گوگل به دنبال توسعه سیستمهای امنتر هستند. اگر هوش مصنوعی هم توضیح دهد چرا چنین پاسخی ارائه داده، اعتماد کورکورانه کاربران کاهش مییابد و آنها فعالتر و درستتر تصمیم میگیرند.
انتخاب با ماست
هوش مصنوعی هم میتواند دوستی باهوش باشد که زندگی را سادهتر میکند و هم میتواند اربابی خاموش باشد که آرامآرام تصمیمهایمان را به دست میگیرد. تحقیقات متعدد نشان دادهاند تکیه بیچونوچرا بر این فناوری میتواند خلاقیت، استقلال فکری و سلامت روان را تهدید کند. اما آینده هنوز در دستان ماست. با قوانین درست، آموزش مناسب و کمی دقت در انتخابها، میتوانیم هوش مصنوعی را به خدمت بگیریم، نه اینکه برده آن شویم.