آگاه: نوشتن خاطرات ایام جنگ از دیرباز در میان همه اقوام رواج داشته و همواره هم جزو ژانرهای محبوب مطالعه در میان مردم بوده است. چنانکه با گذشت بیش از ۱۵۰ سال از انتشار رمان جنگ و صلح تولستوی که به شرح مقاومت روسها در برابر حمله ارتش فرانسه به رهبری ناپلئون بناپارت میپردازد، این اثر همچنان جزو پرفروشترین کتابهای دنیاست. در کشور ما هم نوشتن خاطرات جنگ از گذشته رواج داشته و همیشه هم برای نسلهای بعدی خواندن این خاطرات جالب بوده است، اما از دهه هشتاد به بعد، نوعی تحول در حوزه ادبیات پایداری پدید آمد، علاوه بر اینکه تعداد آثار چاپ شده در این زمینه افزایش پیدا کرد، به میزان مخاطبان این ژانر هم اضافه شد و شکل روایتگری هم تغییر کرد. همزمان با این تغییرات، توجه رهبری هم به این آثار دوچندان شد و ایشان روی کتابهای بسیاری شروع به تقریظ نوشتن کردند و همین کار هم خود باعث اقبال به نوشتن و خواندن این کتابها شد. البته ایشان در دهه هفتاد هم حاشیههایی بر کتب مختلف مینوشتند، اما از اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میزان تقریظنویسی و توجه ایشان به کتابهای حوزه دفاع مقدس، زیاد یا شاید بهتر باشد بگوییم ویژهتر شد، خواندن این آثار رونق بیشتری گرفت. نویسندگان هم همزمان با این تغییرات سعی کردند زبان ادبی خود در روایت داستان را خواندنیتر و روانتر کنند و دست از روایتگری صرف بردارند.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به معروفترین آثاری که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده است. اگر چه تعداد این آثار چندین برابر تعدادی است که ما معرفی کردیم، اما آنچه در ادامه میخوانید گلچینی است از آنچه در این سالها منتشر شده است :
«همپای صاعقه» نوشته گلعلی بابایی و حسین بهزاد
کتاب «همپای صاعقه» نوشته گلعلی بابایی و حسین بهزاد جزو اولین آثاری بود که رهبری پس از خواندن ویراست دوم آن در سال ۱۳۸۶ بر آن تقریظ نوشتند. چاپ اول این کتاب مربوط به سال ۱۳۷۹ بود.
«همپای صاعقه» کارنامهای تاریخی و مستند از شکلگیری لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) است، روایتی از یک مقطع زمانی ششماهه از جنگ تحمیلی (از ابتدای دیماه ۱۳۶۰ تا اواخر تیرماه گرم سال ۶۱) است. نویسندگان کتاب که خود از رزمندگان لشکر بیست و هفتم محمد رسولالله (ص) بوده و هستند. بیآنکه خود به روایت ماجرا بپردازند، از زبان و بیان فرماندهان مفقود و شهید تیپ به روایتگری قصه جنگ پرداختهاند.
بهزاد و بابایی در یک تلاش مشترک چهارساله، نخستین کتاب از مجموعه پژوهشی تاریخی خود، با عنوان اصلی «حماسه۲۷» را به بازشناسی دوران فرمانده زندهیاد حاج احمد متوسلیان اختصاص دادهاند. متن روایی و داستانی کتاب و کنار هم قرارگرفتن اسناد در دل حوادث، مخاطب را مشتاقانه به صفحات بعد راهنمایی میکند. «همپای صاعقه» در ۱۴ فصل غیر از موارد پیشگفته اسناد و عکسهایی را هم بهضمیمه خود دارد.
«دا» نوشته سیده زهرا حسینی و سیده اعظم حسینی
کتاب «دا» که خاطرات سیده زهرا حسینی از روزهای اول جنگ و حمله ارتش بعثی عراق به خرمشهر است، توسط سیده زهرا حسینی و سیده اعظم حسینی نوشته شده و خیلی زود توانست نگاه اقشار مختلف جامعه را به خود جلب کند و تجدید چاپ شود. پس از استقبال از «دا» کتاب در ایران، خیلی زود این اثر به زبانهای خارجی هم ترجمه و در آنسوی مرزها هم منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت.
سال ۱۳۹۳ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده، تقریظ نوشتند و در متن این تقریظ آوردند: «دا» یک رگه ارزشمند است که در معدن پیدا کردید، این راه را ادامه دهید. سیده زهرا حسینی، در دا زندگی دختری را روایت میکند که در زمان جنگ ۱۷ سال داشت. این اثر سه بخش اصلی دارد. بخش نخست کتاب، روایت زندگی حسینی در عراق و مهاجرت اجباری آنها به ایران تحت فشار نیروهای عراقی است. بخش دوم کتاب داستان زندگی حسینی در طی جنگ ایران و عراق در خرمشهر است و بخش آخر به زندگی شخصی نویسنده، دیدار با امام و ازدواج او پرداخته شده است.
«دختر شینا» بهناز ضرابی زاده
اما نمیتوان از کتابهای دوران دفاع مقدس حرف زد و از «دختر شینا» نام نبرد. این اثر هم همانند دا زندگینامه دختری است به نام «قدم خیر». اسم او را بهخاطر قدم خوشی که داشت، قدم خیر گذاشتند. قدم خیر عزیزدردانه پدر و مادرش بود، کسی که دختران روستا آرزو داشتند به جای او باشند. پدر و مادرش او را به مدرسه نفرستادند و او بیسواد ماند، اما بهخاطر ایمان قوی که داشت، بارها افتاد و دوباره ایستاد و ثابت کرد جهاد یک زن تربیت درست فرزندانش و حمایت او از همسرش است و در نهایت زندگی او با جنگ رقم خورد و نامش به عنوان همسر شهید در سرزمینش ماندگار شد.
«دختر شینا» عاشقانهای از دوران جنگ است که بهناز ضرابیزاده آن را از خاطرات قدم خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر گردآوری و به صورت رمان به نگارش درآورده است.
این کتاب سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد و رهبری سال ۱۳۹۵ بر آن تقریظ نوشتند.
«روزهای بیآینه» نوشته گلستان جعفریان
سال ۱۳۹۵ کتاب زندگینامه دیگری منتشر شد به نام «روزهای بیآینه» که روایتگر خاطرات منیژه لشکری، همسر حسین لشکری است و گلستان جعفریان آن را نوشته و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
«روزهای بیآینه» حاصل گفتوگوهای مستند و جامع گلستان جعفریان با منیژه لشگری، همسر سرلشکر خلبان حسین لشگری است که بیش از ۱۸ سال در انتظار بازگشت همسر اسیرش به سر برد. منیژه که تنها ۱۷ سال داشت و زندگی مشترکش تازه آغاز شده بود، ناگهان در آستانه تولد فرزندشان، همسرش را در جنگ از دست میدهد. اما حقیقت تلختر از مرگ است؛ حسین لشگری به اسارت نیروهای عراقی درآمده و سالها خبری از او نیست. منیژه ۱۸ سال انتظار میکشد؛ ۱۸ سالی پر از بیخبری، دلتنگی، سختی و ایستادگی که در نهایت به بازگشت همسرش منجر میشود.
کتاب از زبان منیژه روایت میشود و به خاطر این روایت اولشخص، بسیار صمیمی و موثر است. این کتاب میزان صبوری، مقاومت و پایداری منیژه لشگری را نشان میدهد. زنی که در غیاب همسر، نه فقط همسر بلکه ستون خانواده و جامعه بود و بار سنگین مدیریت خانواده، مسائل مالی و مشکلات روانی ناشی از جدایی را بهتنهایی به دوش کشید و هرگز از امید به بازگشت همسرش دست نکشید. کتاب در عین سادگی روایت، پیچیدگیهای عاطفی و تجربیات واقعی یک زن در جنگ را به شکل زنده و مستند به مخاطب منتقل میکند. زبان روایت مستقیم و بیواسطه است و به همین دلیل، حس همذاتپنداری عمیقی ایجاد میکند.
«پایی که جا ماند» سیدناصر حسینیپور
کتاب «پایی که جا ماند» نوشته سیدناصر حسینیپور مقاومتِ صد و نوزده شهید را در یک محاصره و جنگ تمامعیار در جزیره مجنون نشان میدهد و در واقع اثر فوق تصویری است از سرگذشت یک نیروی اطلاعات و عملیات که لو رفته است و گوشهای از سرگذشتنامه اسرای مجروح ایرانی است در زندانهای مخفی عراق و در بیمارستان الرشید بغداد.
آنچه از کتاب «پایی که جا ماند» بر میآید، روایت صادقانه سیدناصر حسینیپور است که هیچ ادعایی در نویسندگی ندارد. از رفقا شنیدم که به شوخی از سید ناصر پرسیدهاند چرا شهید نشده است و او رندانه جواب داده بود: چون به دو چیز دل بسته بودم؛ یکی دوربین دیدهبانیم و دیگری یادداشتهای روزانهام. این کتاب هشتصد صفحهای خاطرات روزانه یک اسیر قطع عضو ایرانی است.
این کتاب سال ۱۳۹۱ منتشر شد و رهبر انقلاب اسلامی در همان سال انتشار کتاب، تقریظی بر این اثر نوشتند به این شرح: تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را آن چنانکه در این کتاب است، به تصویر کشیده باشد! این یک روایت استثنایی از حوادث تکاندهندهای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را جزء به جزء و کلمه به کلمه، در برابر چشم و دل خواننده میگذارد و او را مبهوت میکند. احساس خواننده از یک سو، شگفتی و تحسین و احساس عزت است و از سویی دیگر، غم و خشم و نفرت...