۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲

مستندسازی در حوزه دفاع مقدس، فراتر از یک فعالیت هنری یا رسانه‌ای، رسالتی فرهنگی و تاریخی است؛ تلاشی برای بازخوانی جنگی که اگرچه دهه‌ها از پایانش می‌گذرد، اما زخم‌ها، خاطرات و قهرمانانش هنوز زنده‌اند. در این مسیر، مستندساز نه‌تنها باید با چالش‌هایی چون کمبود منابع، سانسور و دشواری دسترسی به سوژه‌های ناب مواجه شود، بلکه باید میان روایت‌گری واقعی و وفاداری به حقیقت تاریخی، تعادل برقرار کند. جنگ، اگرچه به‌ظاهر تمام شده، اما لایه‌های پنهان آن، همچنان نیازمند روایت‌های صادقانه و انسانی‌اند؛ روایت‌هایی که تنها از دل پژوهش، همدلی و نگاه خلاق مستندسازانه بیرون می‌آیند.

آگاه: مستندسازی در حوزه دفاع مقدس، به عملی جدی برای حفظ حافظه‌ ملی و انتقال تجربه‌ای عمیق از رنج، مقاومت و فداکاری تبدیل می‌شود؛ روایت‌هایی که اگر امروز ثبت نشوند، فردا شاید برای همیشه فراموش شوند. مستندهای متعددی درباره دفاع مقدس ساخته شده است، مستند «۷ سال اینجا» به کارگردانی سید مصطفی سیدالحسینی یکی از مستندهایی است که زندگی سیدرسول موسوی، یکی از رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس را روایت می‌کند؛ مردی عراقی‌تبار که با آغاز جنگ، به ایران پناه آورد و پس از حضور در مأموریت‌های شناسایی، به‌دست رژیم بعث اسیر شد. هفت سال شکنجه، سکوت و مقاومت، قصه‌ای است که سیدالحسینی تلاش کرده نه‌فقط با تصویر، بلکه با عمق روایت، آن را به مخاطب منتقل کند. در این مصاحبه، به‌بهانه ساخت این مستند، با او درباره لایه‌های ناپیدای مستندسازی در حوزه دفاع مقدس، کم‌توجهی به سوژه‌های مغفول و ضرورت بازآفرینی روایت‌های انسانی از دل جنگ گفت‌وگو کرده‌ایم.

سفری به عمق باورهای یک رزمنده عراقی
سید مصطفی سیدالحسینی درباره نحوه آشنایی با سیدرسول موسوی و دلایل پرداختن به این سوژه خاص گفت: ماجرا به سال ۱۳۹۴ بازمی‌شود؛ زمانی که پروژه‌ای در زمینه تاریخ شفاهی با موضوع روایت‌هایی از اسرای عملیات خیبر در حوزه هنری خراسان جنوبی در حال انجام بود. در همان پروژه، دوستانی که در این حوزه فعالیت داشتند، شخصیت سیدرسول موسوی را معرفی کردند. نکته مهم این بود که او یک اسیر ایرانی نبود، بلکه رزمنده‌ای عراقی بود که از سوی نیروهای ایرانی در جبهه حضور داشت و در جریان عملیات، به اسارت نیروهای بعثی درآمد. همین ویژگی منحصربه‌فرد باعث شد توجه ما به این شخصیت جلب شود. همان زمان، مستندی کوتاه با عنوان مجنون ساختیم که ترکیبی از روایت آقای موسوی و یکی دیگر از اسرای عملیات خیبر بود که این اثر در همان سال به جشنواره فیلم عمار نیز راه یافت. این روایت کوتاه، تنها بخشی از ظرفیت‌های نهفته در زندگی این شخصیت را نشان داد. وی در ادامه افزود: بعد از ساخت مستند کوتاه، این سوژه همیشه در ذهن من بود. احساس می‌کردم این شخصیت، ظرفیت‌های بیشتری برای روایت دارد و باید به شکل جدی‌تری به آن پرداخته شود. حدود سال‌های ۱۴۰۰ یا ۱۴۰۱ بود که تصمیم گرفتم به‌طور جدی وارد این پروژه شوم. از مرحله پیش‌تولید تا اتمام فرآیند تولید مستند، حدود یک سال و نیم زمان صرف شد.
اما آنچه این مستند را از سایر آثار مشابه متمایز می‌کند، نه صرفاً روایت یک اسیر جنگی، بلکه نقش‌آفرینی پیام انقلاب اسلامی در فرای مرزهای ایران است. این مستندساز در این باره گفت: «در مورد اسرا آثار زیادی تولید شده، اما چیزی که در این مستند اهمیت دارد، عمق باور و انتخاب آگاهانه شخصیت اصلی آن است. شهید موسوی تنها یک اسیر نیست؛ او نمونه‌ای است از تأثیرگذاری پیام انقلاب اسلامی و شخصیت امام خمینی بر مردمانی که در سرزمین‌های دیگر زندگی می‌کنند. وقتی کسی از سرزمین دیگری، تحت تأثیر پیام مقاومت، عدالت‌خواهی و آرمان‌گرایی انقلاب اسلامی قرار می‌گیرد، به ایران می‌آید و در کنار رزمندگان ایرانی می‌جنگد، این فقط یک روایت جنگی نیست، بلکه سندی زنده از گسترش معنوی انقلاب اسلامی است. جذابیت اصلی مستند، نه در رنج اسارت که در شکوه انتخاب نهفته است؛ انتخابی که سیدرسول موسوی را از دل میدان نبرد، به قلب روایت‌های ماندگار مقاومت رسانده است.»

ضرورت نگاهی نو به تاریخ هشت سال جنگ تحمیلی
یکی از مهم‌ترین چالش‌های امروز در حوزه ساخت آثار مرتبط با دفاع مقدس، فاصله نسلی است. سیدالحسینی در این باره گفت: ساخت مستند در حوزه دفاع مقدس همواره چالش‌های خاص خود را دارد. یکی از مهم‌ترین مشکلات، فاصله نسلی است. نسل امروز که عمدتاً جوانان هستند، با مسئله هشت سال جنگ تحمیلی فاصله بسیار زیادی پیدا کرده‌اند و درک عمیقی از آن ندارند. در سوی دیگر، نسل‌های قبل، به دلیل حجم گسترده آثار ساخته شده، نوعی اشباع ذهنی را تجربه می‌کنند. این چالش حتی در میان تصمیم‌گیرندگان حوزه رسانه نیز دیده می‌شود. هرگاه موضوع دفاع مقدس مطرح می‌شود، این پرسش پیش می‌آید که دیگرچه می‌توان گفت؟ آیا هنوز جای روایت جدیدی باقی‌مانده است یا خیر. برای نسل جدید، به ویژه جوانان دهه هشتادی، ارتباط گرفتن با مسئله هشت سال جنگ تحمیلی نیازمند نگاهی نو و متفاوت است. نگاه و رویکردی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به شهدا و رزمندگان وجود داشت، دیگر پاسخگوی ذائقه امروز نیست و با همان زاویه نمی‌توان اثری ساخت که نسل جدید را جذب کند. او افزود: این تغییر نگاه و سبک روایت، ممکن است مورد پسند نسل‌های قدیمی‌تر نباشد و حتی گاهی به این آثار برچسب ضدجنگ زده شود. اما باید درک کرد که فیلم‌های امروز فقط برای بزرگ‌ترها ساخته نمی‌شوند تا خاطرات‌شان زنده شود، بلکه هدف اصلی، آشنایی نسل جوان با تاریخ، قهرمانان و اتفاقات آن دوران است. نسل امروز دیگر نمی‌تواند با آن تصویر آرمانی و دست‌نیافتنی که در دهه‌های گذشته از شهدا و رزمندگان ساخته شده، ارتباط برقرار کند. این نسل نیازمند روایت‌هایی ملموس‌تر، واقع‌گرایانه‌تر و متناسب با زبان و دغدغه‌های خودش است. وی در پاسخ به این پرسش که راهکارهای موجود برای حل این چالش‌ها چیست، بیان کرد: رهبر انقلاب هر سال در هفته دفاع مقدس بر تولید آثار هنری با کیفیت تأکید می‌کنند. اما لازم است این تلاش‌ها محدود به ایام هفته دفاع مقدس نباشد و برنامه‌ریزی مدون و مستمری برای ساخت و پخش آثار دفاع مقدسی در طول سال انجام شود. این آثار باید به‌گونه‌ای تولید شوند که مخاطب بتواند با آنها ارتباط عمیق برقرار کند و صرفاً به خاطر انجام کار، مجموعه‌های طولانی و کم‌کیفیت ساخته نشود. همچنین باید نیازسنجی دقیقی از نسل جدید انجام گیرد تا محتوای تولیدی با ذائقه و دغدغه‌های آنان همخوانی داشته باشد.

چالش‌های فراموش‌شده در مستندسازی
کارگردان مستند «۷ سال اینجا» تأکید کرد: دفاع مقدس نباید صرفا یک موضوع تاریخی تلقی شود؛ بلکه باید به‌عنوان مسئله‌ای روز و زنده به آن نگاه کرد. همچنین لازم است سیاست‌گذاری منسجمی در تمامی نهادها و سازمان‌های مسئول ساخت آثار فرهنگی و هنری صورت گیرد تا این مهم به صورت یکپارچه و با کیفیت دنبال شود. دفاع مقدس بخشی از تاریخ معاصر ماست و باید به آن به‌عنوان بخشی از هویت ملی و فرهنگی توجه ویژه شود. تولید مستندها و آثار هنری در این زمینه نه‌تنها باعث حفظ و انتقال این میراث به نسل‌های آینده می‌شود، بلکه نسل جوان را برای مواجهه با چالش‌های آینده نیز آماده می‌کند.
این مستندساز با اشاره به وضعیت تولید آثار در دو دهه اخیر گفت: اگر دقیق نگاه کنیم، آثار مرتبط با دفاع مقدس در این مدت چندان زیاد نبوده‌اند. هنوز کمتر از چهار دهه از پایان جنگ می‌گذرد و به‌نظر من، تنها بخش کوچکی (حدود ۲۰درصد) از ظرفیت‌ها و روایت‌های این واقعه بزرگ به تصویر کشیده شده است.
سیدالحسینی با تاکید بر لزوم تدوین طرح‌های جامع برای تولید آثار تازه در این حوزه گفت: البته تصویب و اجرای چنین طرح‌هایی، مسیر دشواری دارد، اما بدون شک ضروری است تا روایت‌های ناپیدا و نشنیده دفاع مقدس به نسل‌های آینده منتقل شود. او همچنین با بیان اینکه یکی دیگر از مسائل بسیار مهم و چالش‌برانگیز در مسیر ساخت مستند در حوزه دفاع مقدس دسترسی به آرشیوها و اسناد مرتبط با رزمندگان و خانواده‌های شهدا است، توضیح داد: متأسفانه در طول سه، چهار دهه پس از پایان جنگ، گروه‌ها و سازمان‌های مختلف بارها به سراغ رزمندگان و خانواده‌های شهدا رفته‌اند، اما در بسیاری موارد، دو آسیب جدی به این منابع وارد شده است. اول اینکه بسیاری از اسناد و آرشیوهای خانوادگی توسط این گروه‌ها گرفته شده و تاکنون به صاحبان اصلی بازگردانده نشده‌اند. وقتی ما امروز برای تکمیل این مستند به سراغ همین خانواده‌ها می‌رویم، با سوژه‌هایی مواجه می‌شویم که فاقد آرشیو و حتی عکس‌های مربوط به دوران دفاع مقدس هستند. این فقدان منابع تصویری و مستند، روند کار ما را به شدت دشوار می‌کند. این کارگردان افزود: موضوع مهم دیگری که با آن مواجه هستیم، خستگی و دلسردی خانواده‌ها است. آنها بارها در قالب تاریخ شفاهی، مصاحبه یا مستند با گروه‌های مختلف همکاری کرده‌اند، اما خروجی ملموسی ندیده‌اند. این موضوع باعث شده اعتمادشان به گروه‌های مستندساز کم شود و دوباره جلب اعتماد آنها بسیار دشوار است.او تأکید کرد: نکته اساسی این است که باید بدانیم چه بر سر این اسناد آمده، چرا نگهداری نشده‌اند و چه کسی مسئول این وضعیت است. در بسیاری موارد، وقتی سراغ خانواده‌های شهدا می‌رویم، متوجه می‌شویم که عکس‌ها و اسنادشان توسط نهادهای مختلف، مانند بنیاد شهید یا گروه‌های مستندساز، گرفته شده و دیگر بازنگشته است. برخی گروه‌ها عکس‌های خانواده‌ها را برای اسکن یا مستندسازی برده‌اند، اما پس از مدت‌ها آنها را بازنگردانده‌اند. این روند باعث شده بسیاری از خانواده‌ها فقط چند قطعه عکس کم‌رنگ و پراکنده داشته باشند یا حتی برخی هیچ تصویری از دوران جنگ در اختیار نداشته باشند. این اسناد شاید در آرشیوهایی وجود داشته باشد، اما مشخص نیست کجا هستند و پیگیری‌های لازم انجام نشده است. بسیاری از والدین شهدا که امروز در سن بالایی هستند، حتی از سرنوشت این اسناد و عکس‌ها بی‌اطلاع‌اند و نمی‌دانند چه کسی آنها را گرفته و چه بر سرشان آمده است.

فرصتی نو در بستر دفاع مقدس
سیدالحسینی درباره ظرفیت‌های مستندسازی درباره جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بیان کرد: قطعا حرف‌ها و روایت‌های ناگفته زیادی در این زمینه وجود دارد و این ظرفیت برای ساخت مستندهای جذاب و قابل تأمل فراهم است. در حال حاضر دوستان و همکاران ما مشغول ساخت آثاری درباره این جنگ هستند که امیدواریم به‌زودی به خروجی برسد و در جشنواره‌ها یا تلویزیون به نمایش درآید. این نشان می‌دهد که فضای ساخت چنین آثاری وجود دارد و جای کار بسیار دارد. البته موانعی نیز وجود دارد که باید توسط فیلمسازان درک و پذیرفته شود. هنوز نگاه و چشم‌انداز نهادهای امنیتی و نظامی کشور به‌گونه‌ای نیست که به راحتی اجازه دهند مستندسازان مورد اعتماد، دسترسی کامل داشته باشند و به سوالات و مسائل حساس بپردازند. او در پایان گفت: یکی از مهم‌ترین اقداماتی که می‌تواند در این حوزه صورت گیرد، ساخت مستندهای پرتره است. برای نمونه، در جنگ اخیر، بیش از هزار شهید تقدیم شده است و ما می‌توانیم از این تعداد، حداقل ۱۰۰ تا ۱۵۰پرتره مستند بسازیم که هرکدام روایت‌گر قصه‌ای متفاوت و تاثیرگذار باشند. با استفاده از این ظرفیت عظیم، می‌توان بخش‌های مغفول‌مانده و جنبه‌های کمتر دیده شده این جنگ را به تصویر کشید و نسلی جدید را با این بخش از تاریخ آشنا کرد. نگرانی من این است که به محض نزدیک شدن به سالگردها، نهادهای متولی به دنبال شروع سریع ساخت مستندها باشند؛ این امر موجب تولید آثاری کم‌عمق و ناقص خواهد شد که به کیفیت و عمق کار آسیب می‌زند.