آگاه: در تقویم ملی کشورمان، ۲۶ مهرماه روز ورزش و تربیت بدنی است و از این تاریخ تا دوم آبانماه هم به عنوان هفته تربیت بدنی در ایران نامیده شده است. الگوی ورزش کردن در سالهای اخیر مثل خیلی چیزهای دیگر تغییر کرده و تحت تاثیر جامعه مصرفی، مد و شبکههای اجتماعی قرار گرفته است و معیارهای تعریف شده براساس جامعه مصرفگرا کار را برای خیلی از ورزشدوستان سخت کرده است چون بسیارند کسانی که اهل ورزشاند و همیشه هم ورزش میکردند اما این روزها که در شبکههای اجتماعی یا حتی باشگاهها امکانات ورزشی لوکس را میبینند انگیزه یا شاید اعتماد به نفس ورزش کردنشان از بین میرود و برخلاف میل باطنی عطای ورزش کردن را به لقای آن میبخشند.
در دنیای امروز ورزش هم مثل خیلی از موضوعات دیگر که در گذشته یک فعالیت ساده بوده تحت تاثیر صنعت و جامعه سرمایهداری قرار گرفته است و ورزش به مثابه ورزش جای خود را به ورزش به مثابه «ادا» داده است به بیان دیگر امروزه برای ورزش کردن آنقدر همه چیز پیچیده شده و تهیه لوازم و وسایل آن سخت شده که دیگر اصل موضوع فراموش شده است؛ اینکه اصلا همه این لوازم و وسایل برای چه بوده است!
شاید بتوان گفت در این موضوع هم پای شبکههای اجتماعی در میان است. خیلیها با به اشتراک گذاشتن تصاویر ورزشی خود مثل حضور در یک باشگاه لوکس یا استفاده از لوازم و وسایل ورزشی یک مارک خاص، ذهن مخاطب را گمراه میکنند و بیننده با خودش فکر میکند برای ورزش کردن باید فلان ساعت یا قمقمه و کفش را داشته باشد و با توجه به شرایط اقتصادی فعلی تهیه این لوازم برای همه مقدور نیست.
تاریخچه ورزش در ایران
ورزش در ایران تنها یک فعالیت بدنی ساده نیست؛ ریشه در فرهنگ، تاریخ و روح جمعی مردم این سرزمین دارد. از آیینهای کهن پهلوانی در زورخانهها تا ورزشهای مدرن و همگانی امروز، تحولات گستردهای در نگرش مردم نسبت به ورزش رخ داده است. پیشینه ورزش در ایران چند هزار ساله است. در دوران باستان، ایرانیان برای آمادگی جسمی و رزمی، ورزشهایی مانند تیراندازی، سوارکاری، کشتی، نیزهداری و شمشیرزنی را انجام میدادند. در اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، نیز به اهمیت توان بدنی و تندرستی اشاره شده است. در دوران هخامنشی و ساسانی، آموزشهای رزمی بخشی از نظام تربیتی شاهزادگان و سپاهیان بود.
اما شاید نمادترین میراث ورزشی ایرانیان، ورزش زورخانهای باشد. زورخانهها که در قرون میانه شکل گرفتند، ترکیبی از ورزش، آیین، موسیقی و اخلاق پهلوانی را در خود جای دادهاند. پهلوانان نه تنها قهرمانان جسمانی، بلکه الگوهای اخلاقی جامعه محسوب میشدند. مفاهیمی چون مروت، جوانمردی، وفاداری و احترام به پیشکسوت در دل این آیین جای داشت.
در دوران قاجار، با نفوذ فرهنگ غربی و سفر ایرانیان به اروپا، شکل تازهای از ورزش وارد ایران شد. ورزشهایی چون فوتبال، دوچرخهسواری و ژیمناستیک ابتدا در مدارس دارالفنون و بعد در دیگر نهادهای آموزشی معرفی شدند. در همین دوران بود که نخستین زمینهای ورزشی و باشگاهها به سبک مدرن در تهران و برخی شهرها شکل گرفتند.
ورزش در دوران معاصر
با آغاز دوران پهلوی اول، دولت تلاش کرد تا ورزش را به عنوان یکی از ارکان نوسازی کشور مطرح کند. مدارس موظف به برگزاری کلاسهای ورزش شدند و ساخت استادیومها در دستور کار قرار گرفت. در دهه ۱۳۲۰، نخستین فدراسیونهای ورزشی تاسیس شدند و ایران در سال ۱۳۲۷ (۱۹۴۸ میلادی) برای اولینبار در بازیهای المپیک لندن شرکت کرد.
دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ را میتوان دوران طلایی رشد ورزش ایران دانست. حضور قهرمانانی چون غلامرضا تختی، امامعلی حبیبی، محمود نامجو و محمد نصیری در عرصههای بینالمللی، جایگاه ایران را در جهان ورزش تثبیت کرد. ورزشهایی مثل کشتی، وزنهبرداری و فوتبال در میان مردم محبوبیت ویژهای یافتند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ورزش با تغییراتی در ساختار و اهداف مواجه شد. در سالهای نخست، توجه بیشتر بر ورزشهای بومی، رزمی و اسلامی بود، اما از دهه ۱۳۷۰ به بعد، سیاست ورزش همگانی و توسعه مشارکت مردمی دوباره در دستور کار قرار گرفت. در همین دوره، تیمهای ملی فوتبال و والیبال رشد قابل توجهی داشتند و زنان نیز به تدریج در عرصههای ورزشی حضور فعالتری یافتند.
تغییر فرهنگ ورزش کردن در جامعه ایران
در دهههای اخیر، ورزش از یک فعالیت قهرمانی و حرفهای، به بخشی از سبک زندگی روزمره ایرانیان تبدیل شده است. فرهنگ ورزش کردن دچار تحول بنیادین شده و مفاهیمی مانند سلامت جسم و روان، تناسب اندام و نشاط اجتماعی جایگزین نگاه سنتی به ورزش شدهاند. در گذشته، ورزش بیشتر جنبه آیینی و پهلوانی داشت، اما امروزه حضور در باشگاههای بدنسازی، سالنهای یوگا، زمینهای تنیس، پیستهای دوچرخهسواری و پارکهای ورزشی شهری به بخشی از زندگی شهری ایرانیان تبدیل شده است. توسعه زیرساختهای ورزشی، افزایش آگاهی عمومی درباره سلامت و رشد رسانههای اجتماعی نقش بزرگی در این تغییر داشتهاند.
با گسترش تلویزیون و سپس رسانههای دیجیتال، ورزش به موضوعی جذاب برای مصرف رسانهای مردم بدل شد. مسابقات فوتبال، برنامههای تحلیلی ورزشی و صفحات اینستاگرامی مربیان تناسب اندام، ذهن و سلیقه مردم را شکل دادهاند. امروزه بسیاری از جوانان از طریق فضای مجازی با مفاهیم جدیدی چون فیتنس، کراسفیت، تمرین در خانه و تغذیه سالم آشنا میشوند.
یکی از مهمترین تحولات فرهنگی در حوزه ورزش ایران، افزایش حضور زنان در فعالیتهای ورزشی است. اگرچه زنان در دهههای گذشته با محدودیتهایی روبهرو بودند، اما امروز تیمهای ملی بانوان در رشتههایی چون فوتبال، والیبال، بسکتبال، تیراندازی و تکواندو فعال هستند. همچنین استقبال از ورزشهای همگانی مانند پیادهروی و ایروبیک در میان زنان رشد چشمگیری داشته است. در دهه ۱۳۹۰ و پس از آن، با افزایش آمار چاقی، بیماریهای قلبی و سبک زندگی کمتحرک، نهادهایی مانند وزارت ورزش و شهرداریها برنامههای گستردهای برای ترویج ورزش همگانی آغاز کردند. احداث ایستگاههای ورزشی در پارکها، برگزاری همایشهای پیادهروی خانوادگی و برنامههایی چون «صبح و نشاط» در رسانه ملی، بخشی از این جریان فرهنگی هستند.
چالشهای ورزش در ایران
با وجود پیشرفتهای قابل توجه، ورزش در ایران همچنان با چالشهایی روبهروست:
۱. کمبود زیرساختهای مناسب:
در بسیاری از شهرهای کوچک و مناطق محروم، امکانات ورزشی کافی وجود ندارد. ورزش همچنان در برخی نقاط کشور کالایی لوکس محسوب میشود.
۲. مسائل اقتصادی و معیشتی:
افزایش هزینههای زندگی باعث شده ورزش در سبد هزینه خانوارها جایگاه ثابتی نداشته باشد. بسیاری از مردم ورزش را فعالیتی فرعی و نه ضروری تلقی میکنند.
۳. ضعف در تربیت بدنی مدارس:
در حالی که پایه فرهنگ ورزش باید از مدرسه آغاز شود، ساعات درس تربیت بدنی در مدارس کشور محدود و گاه غیرکارآمد است. نبود تجهیزات و مربیان متخصص این مشکل را تشدید میکند.
۴. تجاریسازی و مصرفگرایی در ورزش:
در سالهای اخیر، بخشی از فرهنگ ورزش به سمت ظاهرگرایی و رقابت در نمایش بدن یا لباس ورزشی گرایش یافته است. این مسئله بهویژه در فضای مجازی باعث شکلگیری الگوهای نادرست از «ورزش کردن» شده است.
ورزش و هویت ملی
ورزش در ایران همواره ابزاری برای تقویت هویت ملی و همبستگی اجتماعی بوده است. پیروزی تیم ملی فوتبال در جام ملتها یا موفقیت کشتیگیران در مسابقات جهانی، احساس غرور و وحدت ملی را در مردم برمیانگیزد. ورزشکاران محبوب، فراتر از قهرمانان ورزشی، به نمادهای اخلاق، تلاش و امید تبدیل میشوند. نمونه بارز آن، محبوبیت ماندگار غلامرضا تختی است؛ پهلوانی که نه تنها به خاطر مدالهایش، بلکه به دلیل رفتار انسانی و مردمداریاش، تا امروز در حافظه جمعی ایرانیان زنده است. این پیوند میان ورزش و اخلاق، همچنان یکی از ویژگیهای منحصربهفرد فرهنگ ورزشی ایرانی است.
آینده ورزش در ایران
با گسترش شهرنشینی، رشد فناوری و تغییر سبک زندگی، آینده ورزش در ایران نیز در حال دگرگونی است. استفاده از اپلیکیشنهای ورزشی، ساعتهای هوشمند و تمرینهای آنلاین روزبهروز بیشتر میشود. همچنین نسل جدیدی از مربیان و باشگاهها در حال شکلدادن به شیوهای تازه از ورزش هستند؛ ورزشی که هم فردی است هم اجتماعی، هم برای سلامت است و هم برای لذت. توسعه ورزش زنان، افزایش آموزشهای تخصصی برای کودکان و ورود بخش خصوصی به حوزه ورزش حرفهای میتواند ایران را به یکی از قدرتهای نوظهور منطقه در زمینه ورزش تبدیل کند.