ما ایستاده‌ایم و زندگی می‌کنیم

ملت امید

محمدرضا بابایی _ آگاه مسائل سیاسی
۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۷

در جهان امروز، جنگ‌ها دیگر لزوما با گلوله و موشک آغاز نمی‌شوند؛ اکنون آتش جنگ با یک تیتر، یک شایعه، یا یک ترس پنهان در ذهن‌ها افروخته می‌شود. دشمن برای ایران، دیگر به‌دنبال یک نبرد نظامی نیست؛ او می‌خواهد ما را در وضعیت «بی‌تصمیمی» نگه دارد، در همان مرزی که نه‌امیدی برای حرکت باقی می‌ماند و نه اراده‌ای برای مقاومت. این همان «نه جنگ، نه صلح» است؛ وضعیتی که ظاهرش آرام است، اما در باطن، همه‌چیز را می‌پوساند.

آگاه: رهبر انقلاب در دیدار اخیر با اعضای دولت، پرده از همین نقشه برداشتند و فرمودند: «منتظر تحولات بیرونی نباشیم... روحیه‌ کار و تلاش را غلبه بدهیم بر حالت نه جنگ، نه صلح که دشمن می‌خواهد بر ما تحمیل کند.» این جمله از آن جهت حائز اهمیت است که جامعه‌ای که در انتظار تغییرات بیرونی بماند دیر یا زود به درون خود بی‌اعتماد می‌شود و همین آغاز فروپاشی آرام روحیه ملی است.
نگاه کنیم به فضای عمومی کشور؛ بخش‌هایی از جامعه در تعلیق روانی گرفتار شده‌اند. هر تصمیمی را به «اگر»‌های بیرونی گره می‌زنند، اگر تحریم‌ها برداشته شود، اگر روابط بهتر شود، اگر جنگ نشود... این «اگرها» سم خاموش ملت‌هاست. آنها اراده را می‌خورند و به‌جای عمل، ذهن را به خیال‌پردازی و انتظار می‌کشانند. دشمن این را خوب می‌داند و برای همین به جای جنگ نظامی، به جنگ روانی و رسانه‌ای رو آورده است.
در چنین فضایی، بازسازی روحیه ملی تنها با یک اقدام جمعی ممکن است؛ با احیای ایمان به توان خود. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ.» این آیه یعنی هیچ ملتی از تعلیق بیرون نمی‌آید، مگر آنکه خودش تصمیم بگیرد برخیزد. امید و عمل نه شعار، که دو سلاح واقعی‌اند؛ سلاح‌هایی که اگر در میدان اندیشه و تلاش به‌کار گرفته شوند، دشمن را از ادامه‌ بازی «نه جنگ، نه صلح» مأیوس خواهند کرد.
برای خروج از این وضعیت، باید جبهه‌ رسانه، جبهه‌ تولید و جبهه امید اجتماعی را همزمان فعال کرد. رسانه باید از بازتاب ناامیدی فاصله بگیرد و روایت تازه‌ای بسازد؛ روایتی از اقدام، از توان، از ایستادگی. تولید باید به نماد اقتدار ملی بدل شود؛ هر کارخانه‌ای که از تعطیلی نجات می‌یابد، یعنی یک سنگر از دست دشمن بازپس گرفته‌ایم و امید اجتماعی، باید به‌جای وعده‌های بیرونی، بر تجربه‌های درونی این ملت تکیه کند؛ مانند تجربه بازسازی پس از جنگ، سازندگی از دل ویرانی و ایستادگی در برابر فشار.
اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد، نقش نخبگان و خواص است. آنان اگر در تحلیل‌ها و گفتارهای خود، ناخواسته به تعلیق ذهنی مردم دامن بزنند، در واقع به دست دشمن بازی کرده‌اند. نخبگان باید دوباره «نقشه‌ساز» شوند، نه صرفا منتقد. باید به مردم بیاموزند که انتظار، دشمن‌ترین چهره آرامش است.
از این‌رو عبور از وضعیت نه جنگ، نه صلح، یعنی عبور از ترس. یعنی اینکه بپذیریم کشور ما، حتی در سخت‌ترین تحریم‌ها، توان ایستادگی و رشد را دارد. همان‌گونه که رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند، ما ملتی بن‌بست‌شکن هستیم. این جمله را باید بر سردر هر اداره، دانشگاه و کارخانه نوشت؛ زیرا این باور، مهم‌ترین سلاح ماست.
ایران نه در آستانه جنگ است و نه در انتظار صلح؛ در آستانه یک بیداری است. بیداری‌ای که اگر به‌موقع فرا برسد،
نه تنها توطئه دشمن را خنثی می‌کند، بلکه آغازگر مرحله تازه‌ای از بلوغ تمدنی ملت ایران خواهد بود؛ مرحله‌ای که در آن، امید، نه واکنش به بیرون، بلکه تصمیمی برای درون است.