۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۸

ساعاتی پس از تسخیر کامل سفارت آمریکا در عصر روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ چند دانشجوی جوان در یکی از اتاق‌های سفارت مقابل خبرنگاران نشستند و پس از آنکه تعدادی از سلاح‌های آمریکایی را به آنها نشان دادند به قرائت بیانیه اول و دوم تسخیرکنندگان پرداختند. 

آگاه: این دانشجویان وقتی در برابر این سوال قرار گرفتند که نام شما چیست؟ پاسخ دادند: دانشجویان پیرو خط امام و اینگونه بود که در تمام نشست‌های خبری، سخنرانی‌ها و اعلام مواضع تلویزیونی نامی از این دانشجویان به میان نمی‌آمد و آنها با عنوان «یکی از دانشجویان خط امام» معرفی می‌شدند، حتی معصومه ابتکار مترجم و سخنگوی انگلیسی‌زبان نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های غربی خود را «مری» معرفی می‌کرد و اینگونه به «خواهر مری» معروف شد.
ابراهیم اصغرزاده، رضا سیف‌اللهی، محسن میردامادی، حبیب‌الله بیطرف و رحیم باطنی شورای مرکزی دانشجویان را تشکیل می‌دادند. در کنار شورای مرکزی، شورایی به عنوان بازو وجود داشت. گفته می‌شود علی‌اصغر زحمتکش، عباس عبدی، سیدمحمد هاشمی‌اصفهانی، اکبر رفان، محمدرضا خاتمی، محسن امین‌زاده، رحمان دادمان، شمس‌الدین وهابی، وفا تابش، محمد نعیمی‌پور، حسین شیخ‌الاسلام و فروز رجایی‌فر اعضای این شورا بودند.
محمدرضا خاتمی، محسن امین‌زاده، نعیمی‌پور و معصومه ابتکار در واحد روابط‌ عمومی بودند که مهندس احمد حسینی بر کار آنها نظارت می‌کرد. حسین کمالی مسئول تبلیغات بود. وفا تابش، حسین شیخ‌الاسلام و فروز رجایی‌فر نیز در کار بررسی اسناد لانه بودند. شیخ‌الاسلام و رجایی‌فر به دلیل تسلط به زبان عربی و انگلیسی گاهی نقش مترجم را هم بازی می‌کردند. فروز رجایی‌فر در روز ۱۳ آبان مسئول دفتر دانشجویان عملیات‌کننده بود.
کسانی که به دلیل تسلط به زبان انگلیسی می‌توانستند با رسانه‌های غربی تعامل کنند، حسین شیخ‌الاسلام، معصومه ابتکار، فروز رجایی‌فر و محسن وزوایی بودند. زمانی هم که قرار بود یکی از دانشجویان در نماز جمعه تهران سخنرانی یا بیانیه‌ای قرائت کند، مهدی رجب‌بیگی این مسئولیت را عهده‌دار می‌شد. وی از سال‌ها قبل با انتشار نشریه طنز به نام «جیغ و داد» به جنگ کمونیست‌ها رفته بود که بالاخره در مهر ۶۰ به دست منافقین در خیابان‌های تهران به شهادت رسید.
اما پس از اقدام متهورانه و شجاعانه دانشجویان پیرو خط امام، در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، عده‌ای از آنها به سبب کم‌عمق بودن انگیزه‌های انقلابی‌شان و عدم اتکای این انگیزه‌ها به یک زیرساخت و زیربنای محکم و مرصوص، از عمل صالح خود پشیمان و نادم شدند!
پشیمانی کسانی که در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران نقش داشتند، از همان شب ۱۳ آبان آغاز شد. در این شب، حاتم قادری و جواد مظفر دو دانشجوی دانشگاه ملی از لانه خارج شدند. سه روز بعد چند دانشجوی دیگر نیز با بیان اینکه هرچند تسخیر، یک حرکت ضدامپریالیستی است، اما این راه مبارزه با امپریالیسم نیست، از لانه خارج شدند.
عباس زریباف یکی دیگر از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی که از ابتدای سال ۵۸ وارد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) شده بود، بسیار به عوامل اطلاعات نخست‌وزیری مانند تقی محمدی و خسرو تهرانی نزدیک بود. او در سال ۶۰ به زندگی مخفی روی آورد و در سال ۶۱ از ایران خارج شد. زریباف در چهارمین روز عملیات مرصاد به هلاکت رسید.
اما در بین همه این پشیمانی‌ها، اظهار عذرخواهی از سوی ابراهیم اصغرزاده که عنصر اصلی تسخیر سفارت آمریکا محسوب می‌شد، بسیار قابل توجه است. ابراهیم اصغرزاده در مناظره‌ای که با حسین الله‌کرم در حزب اسلامی کار داشت تاکید کرده بود که بنده از اشغال سفارت آمریکا عذرخواهی می‌کنم؛ ما یک عمر برای عدالت سینه زدیم اما اشتباه کردیم چرا که متوجه شدیم با آزادی می‌توان به بهشت رفت. وی به علت پشیمانی خود از تسخیر سفارت سابق آمریکا در ایران اشاره و تصریح کرده بود که ما می‌خواستیم فقط ۴۸ ساعت سفارت را نگه داریم اما اینکه شما این مسئله را مقدس می‌کنید و فکر می‌کنید که ما باید تا ابد شعار مرگ بر آمریکا را بدهیم،قبول ندارم و من این نکته را از مجلس ششم قبول نداشتم.
اصغرزاده در همان مناظره امنیتی‌بودن اسناد موجود در سفارت آمریکا را رد نکرد و فقط نسبت به طولانی‌شدن اشغال سفارت آمریکا اعتراض کرد. اما فارغ از مبحث نادمان تسخیر لانه جاسوسی، یکی از مغالطه‌هایی که در مبحث تسخیر لانه جاسوسی می‎‌شود آن است که به دروغ می‌گویند داستان ما با آمریکا از آن  تسخیر شروع شد. این امر مصداق حرکت از پله دوم است؛ بدون اینکه بگویند پله اول چه بوده است؟ داستان ایران با کارتر شروع نمی‌شود. جالب است بدانید اولین «مرگ بر آمریکا» را دانشجویان گفتند. البته نه دانشجویان در ۱۳۵۸ شمسی بلکه در ۱۳۳۲ بعد از کودتای آمریکایی‌ها علیه نهضت ملی‌شدن نفت در ایران.