آگاه: رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۲ آبان ۱۴۰۴ با دانشجویان و دانشآموزان به مناسبت روز ملی استکبار (۱۳ آبان) تاکید داشتند که دشمنی ما با آمریکا ذاتی است و ربطی به شعار مرگ بر آمریکا یا حتی ربطی به تسخیر سفارت آمریکا هم ندارد. دشمنی ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شروع شده است.
اتفاقا در اسناد لانه جاسوسی دشمن همین را متوجه شده و برای آن برنامه داشته است. آمریکا بارها خواسته است خوی ضداستعماری مردم ایران را با نقشههای مختلف خنثی کند. از دیرباز شخصیتهایی همچون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، سید عبدالحسین موسویلاری، علامه نائینی، آیتالله کاشانی، سیدحسن مدرس و ... اقدامات زیادی برای بیدار کردن مردم داشتهاند.
وقتی که مرحوم آیتالله مرعشینجفی دید که عدهای دستنشانده غرب، کتب خطی و تک نسخه در علوم مختلف را کیلویی از مردم میخرند و به خارج از کشور میبرند تمام همتش را گذاشت که اولا این کتب را خریداری کند و ثانیا آنها را در یک کتابخانه بینظیر گردآوری تا از «استیلای علمی» دشمن جلوگیری کند. جالب است که این شخصیت فقید اهتمام داشت که هیچگاه لباس اجنبی به تنش نکند و حتی لباسش یک نخ و حتی دکمه غیرایرانی هم نداشت.
این اقدامات نامآشنا در زمان خود ولی گمنام در زمان ما، کم نیستند، مرحوم آخوند خراسانی که گاهی در حوزه امروز فقط به عنوان یک استاد فقه در گوشه حجره معرفی میشود در مقابل استبداد قاجار ایستاد و برای رهبری مشروطه از عراق راهی ایران شد که در بین راه با سم به شهادت رسید. نامهها و رسالههای سیاسی مرحوم آخوند خراسانی جایش در بین درسهای فقه و اصول حوزه علمیه امروز خالی است؛ نامههایی که به شاهان قاجار توصیه میکنند و هشدار میدهند که باید لباس تولید داخل مملکت را پوشید و تبلیغ کرد و «کهن جامه خویش پیراستن/ به از جامه عاریت خواستن»
سید عبدالحسین موسویلاری در بیثباتی مملکت و چپاولی که دشمنان با سوءاستفاده از شرایط کشور داشتند حکومت تشکیل داد و در مقابل انگلیس در جنوب کشور ایستادگی و فتوای جهاد علیه انگلیسیها صادر کرد: «من که مجتهد و جانشین پیغمبر اسلام هستم، به این وسیله فتوا میدهم که جهاد با این کفار حربی انگلیسیها واجب است.»
او برای حکومت لارستان که بر مبنای ولایت فقیه بنا شده بود سکه ضرب کرد، نیروی نظامی مخصوص تشکیل داد، قواعد شهرسازی و مرزها و ضوابط کشاورزی و آبیاری و ... را هم تدوین کرد. با این سابقه و سرگذشتی که بر یک ملت ریشهدار گذشته است دشمن خوب میداند که برای نفوذ و ضربه باید چه کند. اسناد لانه جاسوسی تا حدی پرده از نقشههای دشمن برداشته و تبیین آن همانطور که رهبر انقلاب بارها نسبت به کوتاهی در آن اعتراض داشتهاند یک وظیفه است. در یکی از اسناد که در خاتمه این متن میآید نوع مواجهه آمریکا با مسائل داخل ایران و طراحی راهحل برای نفوذ جالب توجه و درسآموز است:
سند شماره ۱۶ (کتاب اسناد لانه جاسوسی جلد ۱ صفحه ۲۲۵)
از: سفارت تهران
تاریخ: ۷۹ / آگوست / ۱۹ ۲۷/۵/۵۸
شماره سند: ۹۱۷۴
موضوع: ساختن پلهایی به شیعه اسلام
۱. (...) این بدون شک برای آمریکا بسیار مورد علاقه و مهم است که شروع به ساختن عملی و محتاطانه پلهایی به گروههایی بکند که به نظر میآید به طور حتم رُلهای بزرگی (نقشهای بزرگی) طی ۱۰سال آینده در ایران بازی کنند.
۲. تاریخ ایرانیان، حوادثی که منجر به رفتن شاه شد و موقعیت در حال حاضر همگی نشان میدهد که رهبران مذهبی شیعه به طور حتم یکی از گروههایی هستند که رل مهمی در ایران بازی میکنند، حتی بدون توجه به نوع حکومت و ساخت اجتماعی و اقتصادی جامعه.
۳. در عین حال که ثابت شده در ایران ریشههای عمیق و زنده وابستگی به شیعه اسلام را دارد و همین سبب شود که روحانیت تاثیر بسیار بزرگ و مداومی روی ایران داشته باشد. اما با این حال این نیز آشکار است که آمریکا در حال حاضر قدرت کمی دارد تا بتواند با این طبقه و قالب فکری علما آشنایی پیدا کند؛ ما نمیدانیم آنها از کجا آمدهاند؟ (...)
۴. بدبختانه راه حل سرعتی برای پر کردن شکاف بین آمریکاییها و روحانیت شیعه وجود ندارد. در این مورد، تمایل آمریکایی برای برنامههای شکننده و سریع به طور ناامیدانهای نامناسب است. دستپاچگی و دعوت یک ملا به ناهار، فرستادن نشریات ما برای روحانیت یا حتی فکر برنامههایی با آنها در مغز هم نه تنها مشکل را کاهش نمیدهد، بلکه وضع را بدتر میکند.
۵. انتقال و تبادلهای قراردادی با انستیتوها و مدارس مدرن ایرانی کار کمی در ایجاد ارتباط میان آمریکاییها و علما انجام میدهد. هزاران ایرانی در آمریکا یا اروپای غربی تحصیل کردهاند، اما وقتی که به ایران باز میگردند آرمانها و طرز زندگی آنها تاییدی بر نظرات و عقاید علما در قبال ارزشها و مفاهیم غربی است.(...)
۶. POST (سفارت) پیشنهاد یک تبادل شاگرد را کرده است. به طوری که تحت طرح فولبرایت یک یا دو شاگرد پیشرو و مترقی را از مدرسه فیضیه در قم جایی که بسیاری از رهبران مذهبی بسیار موثر در آنجا تربیت شده و درس دادهاند، شامل آیتاللّه خمینی به یک مدرسه مناسب آمریکاییمانند [۱] برای دو سال منتقل کنند. سال اول صرف میشود برای مطالعه زبان انگلیسی و کشف اندیشه غربی و سال دوم موقعیتی فراهم میکند برای بحثهای عمیق با آمریکاییان مجرب و ممکن است شامل بعضی تدریسهای رسمی نیز باشد. در همین موقع یک یا دو آمریکایی فارغالتحصیل یا دو پرفسور جوان از «یونیون» تئولوژیکان (دینشناسی) یا انستیتوها شبیه دیگر برای تحصیل خواهند آمد و گاهی اوقات هم در بحثهای دسته جمعی با سایر همشاگردیها در قم شرکت میکنند.
۷. پُست POST دریافته است که ایجاد تماس موثر با مدرسه فیضیه احتیاج به مقدار زیادی وقت، کوشش، شکیبایی و حضور ذهن دارد. موانع جلوی موفقیت بسیارند. اما پُست ارتباطهای دوستانهای با کسانی که فیضیه را میشناسند دارد و ممکن است به عنوان یک واسطه با احتیاط البته بدون مطرح کردن هیچ مأموریتی بتواند عمل کند. POST به عنوان اولین قدم پیشنهاد میکند که اگر طرح از لحاظ آژانس خوب است آژانس امکان تبادل را با نهادهای آمریکایی مشخص بررسی کند. (...)
پی نوشت :
[۱]: اتحادیه مدارس مذهبی - UNION THEOLO GICAL Seminary
به فراموشی سپردن تاریخ استکبارستیزی یک ملت
داستان ایستادگی در برابر زور
حمید اسماعیلزاده _ آگاه مسائل سیاسی
۱۴ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۰
به فراموشی سپردن مبارزات یک ملت با دشمنش، یکی از شگردهای همان دشمن است. دشمن وقتی بتواند تاریخچه مبارزه یک ملت با خودش را تحریف کند میتواند باز هم به آن ملت و کشور تجاوز و حمله کند. تاریخ ایران سراسر شاهد قیامها و خیزشهای استکبارستیزانه بوده است. حوزه علمیه شخصیتهای ضداستعماری زیادی را به خود دیده است اما به فراموشی سپردن این پیشینه حتی اگر غیرعمد توسط خود حوزه و حوزویان باشد طراحیاش از قبل توسط دشمن انجام شده است.