۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۹

به گزارش «آگاه»، تمام ایرانیان در کتب درسی خود در پنج دهه اخیر این گزاره را زیاد خوانده‌اند که «فلات ایران سرزمینی خشک و نیمه بیابانی است.» البته ایرانیان با این گزاره مهم از هزاران سال قبل آشنا بوده‌اند چه آنکه اختراع بزرگ و استراتژیکی چون قنات از یکسو و شیوه ساخت و ساز در بناهای به جا مانده از دوران ساسانیان در تخت جمشید به خوبی نشان می‌دهد که حتی با وجود بارش‌های بیشتر از دوران فعلی در هزاران سال قبل، اما آب، گوهر ارزشمندی بوده که به درستی از آن استفاده می‌شده است.

آگاه: اما گویا در دهه‌های اخیر مسئله خشک و نیمه بیابانی بودن ایران به طور کلی فراموش شده و مدیرانی که باید برای استفاده درست از منابع آبی با توجه به افزایش جمعیت از یکسو و تغییرات اقلیمی از سوی دیگر برنامه‌ریزی می‌کردند، به هیچ وجه به این مسئله توجه نکرده‌اند چراکه نه سیستم‌های کشاورزی در کشور، نوین و مکانیزه شده‌اند و نه الگوهای کشت در کشور تغییر کرده‌اند، به عبارت دیگر روال همچنان بر مدار دوران دور است. زمین‌های کشاورزی بر مبنای ساعت و سهمیه آب، به روش غرقابی سیراب می‌شوند، البته چند سالی است که دیگر آبی وجود ندارد.

با این غم کجا بریم؟
اما اظهارات رئیس‌جمهور در استان کردستان بابت کمبود منابع آب مورد نیاز پایتخت و احتمال تخلیه آن بازتاب گسترده‌ای بین افکارعمومی و نیز شبکه‌های اجتماعی داشت. طرفداران و حامیان دولت درباره سخنان اخیر مسعود پزشکیان می‌گویند: رئیس‌جمهور صادق است و می‌خواهد با صداقت همه مسائل را با مردم در میان بگذارد، از این رو به صراحت به آنها گفت اگر باران نبارید وضعیت ما ممکن است به تخلیه پایتخت منجر شود. این در حالی است که بخش دیگری از جامعه و فعالان مجازی اعتقاد دیگری دارند. آنها بر این امر تاکید دارند که: مردم از شنیدن جمله‌هایی مثل خالی کردن تهران و ناترازی‌ها خسته‌اند، پس به جای طرح این مسائل از تصمیم‌ها و طرح‌های واقعی برای حکمرانی خوب از جمله مدیریت آب بگوید. اما این تمام ماجرا نبود. مجمع فعالان اقتصادی در پیامی با تاکید براینکه دولت پزشکیان می‌تواند مدعی باشد، این وضعیت حاصل چند دهه «ندانم‌کاری» و سوءمدیریت است اما نمی‌تواند از امکان ناپذیری تخلیه تهران که به زبان رانده، شانه خالی کند، آورده است: آقای پزشکیان! تهران بزرگ‌ترین کلانشهر خاورمیانه است. تخلیه حتی موقت این شهر یعنی تامین مسکن آنها (ساکنان پایتخت) در نقاط دیگری از ایران! شغل این افراد چه خواهد شد؟ مدارس فرزندانشان کجاست؟ چگونه می‌خواهید حمل و نقل این افراد را تا شهرهای دیگر و در داخل همان شهر مدیریت کنید؟ چگونه می‌خواهید مایحتاج روزانه آنان و لجستیک این موضوع را مدیریت کنید؟ و از همه مهم‌تر از کجا می‌خواهید آب مصرفی این ۱۵ میلیون نفر را در شهر دیگری تامین کنید؟

زندگی بی‌آبی
در تابستان امسال مردم تجربه قطعی‌های برق را داشتند. زمستان سال قبل هم هر از گاهی گاز در گوشه و کنار کشور قطع می‌شد. حالا هم چند هفته‌ای است که به صورت جدی قطعی یا افت فشار آب در تهران و حتی دیگر شهرهای کشور تجربه شده است. این در حالی است که یکی از مخاطبان روزنامه «آگاه» می‌گوید: خانه ما در شرق تهران است. از حدود شهریور ماه بود که قطعی و افت شدید فشار آب برای ما شروع شده و حالا در 10 روز گذشته هر دو شب در میان آب قطع بوده است، از حدود 10 و 11 شب تا 6 صبح روز بعد. او در ادامه می‌گوید: حالا هم که شنیده‌ام رئیس‌جمهور محترم گفته‌اند اگر باران نیاید باید تهران را تخلیه کنیم. حالا سوال ما این است که تهران را تخلیه کنیم و کجا برویم؟ مگر وضعیت بارش در بقیه نقاط کشور خوب بوده است؟ زندگی و کار و بچه‌های مدرسه‌ای را چه باید بکنیم؟  شهروندی دیگر هم در پاسخ به خبرنگار روزنامه «آگاه» درباره صرفه‌جویی می‌گوید: دیگر چقدر باید صرفه‌جویی کنیم؟ برق را که کم مصرف کردیم، گاز هم همین‌طور. پارسال لباس بیشتر می‌پوشیدیم، حالا هم که آب. ضمن اینکه قیمت اینها را اینقدر بالا برده‌اند که حتی اگر کمبود هم نباشد دیگر جرات مصرف عادی نداریم و مدام در حال مصرف کمتر هستیم. 

ایراد کار کجاست؟ 
برگردیم به همان گزاره معروفی که کسی به آن توجه نکرده است؛ ایران سرزمینی خشک و نیمه‌بیابانی است. 
بر اساس آمار ثبت شده جهانی، میزان بارش در ایران از 199.18 میلی‌متر در سال 2023 به 235.19 میلی‌متر در سال 2024 افزایش یافت. با این وجود میانگین بارش در ایران از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۲۴ برابر با ۲۲۷.۸۰ میلی‌متر بوده است، که بیشترین مقدار آن ۳۴۴.۳۶ میلی‌متر در سال ۱۹۵۷ و کمترین مقدار آن ۱۲۸.۵۰ میلی‌متر در سال ۲۰۲۱ بوده است. البته به این مهم توجه کنید که این رقم میانگین مربوط به کل کشور است. یعنی به طور طبیعی در استان‌های شمالی کشور شامل مازندران، گیلان و گلستان میزان بارش‌ها بیشتر از استان‌های خشک و کویری مانند سیستان و بلوچستان، کرمان یا خراسان جنوبی است. با این حال باید مدیریت جامع منابع آبی برای کشور تهیه و تنظیم و اجرایی می‌شد که با توجه به شرایط فعلی کشور می‌توان ادعا کرد اگر برنامه‌ای هم وجود داشته اما به درستی اجرایی نشده است. شاهد این مدعا در سهمیه آب بخش‌های مختلف کشور است. 

اما حرف آخر
مقایسه آمار مربوط به بخش‌های مصرفی آب در کشور نشان می‌دهد که تنها با صرفه‌جویی در بخش خانگی نمی‌توان تمام کمبودهای آبی و مدیریت غلط منابع کشور را جبران کرد. در این مسیر باید به صورت جدی بخش کشاورزی و آب مصرفی آن مورد بازبینی جدی قرار گیرد. تغییر روش‌های آبیاری از سنتی به نوین (مانند آبیاری قطره‌ای و هوشمند)، اصلاح الگوی کشت به سمت محصولات کم‌آب‌بر، توسعه کشت گلخانه‌ای و هیدروپونیک و افزایش بهره‌وری آب در مزارع، اقدامات اساسی هستند که می‌توانند تاثیر چشمگیری بر تعادل منابع آبی کشور داشته باشند. 

کشاورزی و آبی که هدر می‌رود
برای محاسبه میزان آب مورد نیاز برای تولید محصولات کشاورزی، از مفهوم «آب مجازی» (Virtual Water) استفاده می‌شود. آب مجازی به مجموع آبی اطلاق می‌شود که برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت از ابتدا تا انتها مصرف شده است. این مقدار شامل آب باران (آب سبز)، آب آبیاری (آب آبی) و آب لازم برای رقیق‌سازی آلاینده‌ها (آب خاکستری) می‌شود. میزان آب مجازی برای تولید محصولات کشاورزی بسته به منطقه، شرایط آب و هوایی، نوع خاک، روش‌های کشت و آبیاری بسیار متفاوت است. ارقام زیر، میانگین‌های تقریبی و جهانی هستند که می‌توانند برای ایران نیز مورد استفاده قرار گیرند، البته با این توضیح که بازدهی پایین آبیاری در ایران، معمولا باعث افزایش آب مصرفی واقعی (آب آبی) در مزارع می‌شود.

سایر محصولات رایج

  برنج: حدود ۲۵۰۰ تا ۴۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم (در ایران حدود ۳۰۰۰ تا ۳۴۷۰ لیتر گزارش شده است). این رقم بسیار بالا است و نشان می‌دهد چرا کشت برنج در مناطق خشک ایران (استان‌های اصفهان یا فارس) یک چالش بزرگ آبی است.
  گندم: حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم (در ایران حدود ۱۳۵۰ تا ۱۴۷۰ لیتر گزارش شده است).
  ذرت: حدود ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم.
  شکر (قند از چغندرقند/نیشکر): حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم شکر.
  مرکبات (پرتقال، لیمو): حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم.
  سیب: حدود ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم.
  گوشت گاو: ۱۰۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم (به دلیل نیاز به آب برای تولید علوفه، نوشیدن دام و نظافت). در ایران ۱۵۴۹۰ لیتر گزارش شده است.
  گوشت مرغ: حدود ۳۵۰۰ تا ۴۵۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم (در ایران ۴۰۰۰ لیتر گزارش شده است).
شیر: حدود ۱۰۰۰ لیتر آب برای هر لیتر شیر.


سهمیه بخش‌های مختلف کشور از آب محدود
آمارهای رسمی نشان می‌دهند که توزیع آب در کشور و برای بخش‌های مختلف به شرح زیر است: 
   کشاورزی: بخش کشاورزی با حدود ۹۰ تا ۹۲ درصد از کل مصرف آب در ایران، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب است. این سهم در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته که سهم کشاورزی حدود ۳۰ درصد است، بسیار بالا و نگران‌کننده است. دلیل اصلی این امر، بازدهی پایین آبیاری (معمولا کمتر از ۴۰-۴۵ درصد و حتی در برخی گزارش‌ها کمتر از ۳۵ درصد) و استفاده گسترده از روش‌های سنتی و پرمصرف مانند آبیاری غرقابی است.
   شرب و خانگی: سهم مصرف آب شرب (شامل خانگی و غیرخانگی مانند تجاری، اداری، عمومی) حدود ۶ تا هشت درصد از کل مصرف آب کشور است. از این میزان، حدود ۷۹ درصد مربوط به مصارف خانگی و بقیه مربوط به مصارف غیرخانگی است.
   صنعت و معدن: بخش صنعت و معدن کمترین سهم را در مصرف آب دارد و حدود دو تا سه درصد از کل آب مصرفی کشور را به خود اختصاص می‌دهد. این سهم نیز در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته که سهم صنعت می‌تواند تا ۵۹ درصد باشد، بسیار پایین است که نشان‌دهنده توسعه‌نیافتگی نسبی صنعتی در ایران یا عدم استفاده از فناوری‌های آب‌بر در صنایع موجود است.

مقایسه مصرف آب برای تولید اقلام کشاورزی با میزان مصرف خانوار

برای این مقایسه، ابتدا میزان مصرف آب سرانه خانوار در ایران را مشخص می‌کنیم.
  سرانه مصرف آب خانگی در ایران: آمارهای منتشر شده نشان می‌دهد که سرانه مصرف آب خانگی (فقط مصارف خانگی) در ایران حدود ۱۹۰ تا ۱۹۵ لیتر به ازای هر نفر در شبانه‌روز است. سرانه مصرف کل آب شرب (شامل خانگی و غیرخانگی) حدود ۲۳۳ تا ۲۳۵ لیتر به ازای هر نفر در شبانه‌روز است.
فرض می‌کنیم یک خانواده متوسط ایرانی شامل چهار نفر باشد.
  مصرف آب خانگی یک خانواده چهارنفره در روز: چهار نفر×195 لیتر/نفر/روز=780 لیتر/روز
مقایسه با تولید سیفی‌جات (با فرض هندوانه ۳۰۰ لیتر/کیلوگرم):
  تولید یک کیلوگرم گوجه فرنگی: نیاز به حدود ۲۵۰ لیتر آب دارد.
 تولید یک کیلوگرم خیار: نیاز به حدود ۲۰۰ لیتر آب دارد.
  تولید یک کیلوگرم هندوانه: نیاز به حدود ۳۰۰ لیتر آب دارد.

برخی از اقلام کشاورزی رایج و میزان آب مورد نیاز برای تولید آن‌ها

  صیفی‌جات: صیفی‌جات از جمله محصولاتی هستند که نیاز آبی نسبتا بالایی دارند، به‌ویژه در روش‌های سنتی آبیاری.
 گوجه فرنگی: حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم (در شرایط بهینه)
 خیار: حدود ۱۵۰ تا ۲۵۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم (در شرایط بهینه)
 هندوانه و خربزه: حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم
 پیاز: حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم
 سیب‌زمینی: حدود ۱۰۰ تا ۲۵۰ لیتر آب برای هر کیلوگرم