آگاه: بازار گمانهزنی البته درباره چرایی مذاکرات با وجود موضع صریح رهبر عالی انقلاب در مخالفت با مذاکره داغ است! چنانکه درباره نتیجه و عاقبت مذاکرات نیز هرگروهی سخنی دارند. گروهی معتقدند این مذاکرات هم مانند گذشته بیثمر خواهد بود چون اساسا هدف طرف مقابل از مذاکره صرفا مذاکره است تا به دنیا اعلام کند ما توانستیم با فشار ایران را سر میز بنشانیم؛ برخی هم مذاکره را راهحل عمده مشکلات اقتصادی کشور میدانند. جالب است که هرگروه خود را واقعگرا و گروه مقابل را آرمانگرا تلقی میکند. نگارنده معتقد است باید ضمن آرمانگرایی، واقعبین بود و اساسا لازمه آرمانگرا بودن نفی واقعیت نیست؛ چنانچه نتیجهگرا بودن بهمعنای نفی انجام وظیفه نیست؛ مهم این است که با درنظرگرفتن تجربه گذشته، شرایط موجود و چشمانداز آینده به تحلیلی درست از واقعیت رسید و عدم توجه به هر یک از این مولفههای سهگانه مانع شناخت درست واقعیت خواهد بود بنابراین اجازه بدهید مرور مختصری بر این سهگانه
داشته باشیم.
تجربه گذشتهای که اکنون پیش روی ماست نشان داد که مسئله به این سادگی هم نیست و در تحلیل نتیجه صرف نشستن طرفین در دو طرف میز به معنای رسیدن به راهحل نیست؛ آن هم برای طرفی عهدشکن که بههیچوجه قابلپیشبینی نیست و هر لحظه ممکن است واکنش غیرمعهودی نشان دهد. البته منظور صرفا رییسجمهور کنونی آمریکا نیست و تجربه نشان داده که هیچ یک از دولتهای حاکم بر ایالات متحده در این حوزه قابلاعتماد نیستند و چه بسا سیاستهای کلی را نهاد بالاتری تعیین میکند. طبیعی است که در این فضا خوشبینی به چنین گفتوگوهایی واقعبینانه نیست و تصور اینکه با چند نشستوبرخاست و گرفتن عکس یادگاری و واگذاری برخی امتیازات مسئله قابلحل است، هوشمندانه نخواهد بود.
واقعیت این است که اساسا نزاع ما با نظام کنونی حاکم بر عالم نزاع تمدنی است و اگر کسی ماهیت نظام سلطه را نشناسد و معادلات حاکم بر نظم سیاسی موجود را نبیند؛ نخواهد توانست تحلیل عمیقی از حقیقت ماجرا ارائه دهد. چشمانداز نهایی انقلاب اسلامی که از همان ابتدا در سخنان رهبران انقلاب ما نمود یافت، بازگشت به قدرت دوران اوج تمدن اسلامی است و این چیزی است که نزاع را موجودیتی خواهد کرد زیرا پایهریزی مجدد تمدن اسلامی به معنای ایجاد نظم جدیدی در معادلات دنیاست که نظم موجود و همه نهادهای حاکمیتی مبتنی بر این نظم را به چالش خواهد کشید. از همین روست که نظام سلطه از همان ابتدای پیروزی انقلاب با گارد کاملا باز و با رهاکردن همه ادعاهای آزادیخواهانه و ژستهای حقوقبشری و با تحمیل ناجوانمردانهترین جنگها و شدیدترین تحریمهای اقتصادی و سیاسی به مقابله با نظام جمهوری اسلامی برخاست.
بر این اساس و با چنین چشماندازی سخن از معاهده دوجانبه و نشستن بر سر یک میز نه یک راهبرد که صرفا یک راهکار کوتاهمدت است و طرف مقابل که از طریق اعمال فشار نظامی و اقتصادی به خواستههای حداکثری خود نرسیده، به مذاکره نه به عنوان راهی برای کاهش اختلافات طرفین و رسیدن به توافق که به عنوان ابزاری برای سرکوب حریف، رسیدن به خواستههای حداکثری خود و تحمیل فشار بیشتر به طرف مقابل نگاه میکند. روشن است که در چنین فضایی آنچه مانع دستیابی حریف به این خواستههای قلدرمآبانه میشود و کسب مؤلفههای قدرت و رسیدن به سطحی از توانمندی است که تهدیدهای دشمن را بیاثر کند. اکنون که از تجربه گذشته و چشمانداز آینده و نگاه طرفین به مذاکره سخن رفت نوبت به تبیین شرایط موجود است تا بتوان به تبیین معقولانهتری به مذاکرات نگاه کرد. روشن است که در وضعیت کنونی و با عنایت به شرایط کشور، منطقه و جهان ما شاهد وضعیت پیچیدهای هستیم. از یکسو دولت جدید ایالات متحده که شرایط داخلی دشواری را تجربه میکند؛ هیچ چشماندازی برای تحمیل جنگ به ایران نمیبیند و تلاش میکند تا با استفاده از شرایط دولت جدید ایران و فشار اقتصادی، ایران را بر سر میز مذاکره بیاورد تا با القای ضعف ایران پس از وقایع اخیر منطقه، ضمن کسب امتیازاتی که به شکل معمول ممکن نیست، به جهانیان چنین القا کند که در مصاف با ایران ضعیف پیروز شده است. ایران نیز باتوجهبه رویکرد دولت جدید، فشارهای موجود و نیز فضای رسانهای که تلاش میکند ایران را در موضع یک بازیگر ماجراجو و جنگطلب به تصویر بکشد، تلاش میکند تا ضمن رعایت برخی چارچوبها با شکستن این فضای موجود، فشار اقتصادی را کاهش دهد.
اینجاست که باید به تفاوت میان مذاکره با مذاکره بیشتر اندیشید؛ مذاکره به عنوان یک راهبرد یا مذاکره به عنوان یک راهکار و تاکتیک. به نظر میرسد مذاکرهکنندگان ما با تجربههای متراکم چندساله؛ خوب میدانند که رویکرد طرف مقابل چیست و دولت محترم هم عنایت خواهد داشت که در این مصاف آنچه که میتواند دستان مذاکرهکنندگان ما را در برابر حریف زورگو پر کند تقویت نقاط قوت، استفاده از ظرفیتهای داخلی و ازمیانبردن نقاط ضعف است؛ تنها چیزی که دشمن را وادار به عقبنشینی از خواستههایی زیادهطلبانه خود خواهد کرد.
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۷
بالاخره پس از یک فاصله دوساله مذاکره در مسائل هستهای مجددا آغاز شد و این بار دو تیم مذاکرهکننده با حذف طرف اروپایی و به شکل غیرمستقیم به پای میز رفتند.