۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰

زهرا بذرافکن - خبرنگار گروه فرهنگ: در عصر ارتباطات دیجیتال و گسترش بی‌سابقه شبکه‌های اجتماعی، پدیده‌ای نوظهور و درعین‌حال ریشه‌دار، به نام «میم»، جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ جهانی و به تبع آن، فرهنگ ایرانی یافته است. «میم» را می‌توان به معنای واحدی از اطلاعات فرهنگی قابل‌تکثیر و انتشار سریع تعریف کرد که می‌تواند در قالب‌های مختلفی از جمله تصویر (همراه با متن) یا شفاهی (تکیه‌کلام‌ها و نقل‌قول‌ها) تولید و منتشر می‌شود. این واحدهای فرهنگی، چه به صورت آگاهانه و چه ناآگاهانه، به‌سرعت در میان افراد منتقل شده و بر شیوه‌های تفکر، گفتار و تعاملات اجتماعی تاثیر می‌گذارند. از سوی دیگر، فرهنگ به عنوان مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها، آداب و رسوم، زبان و اشکال هنری که توسط یک جامعه مشترک است، پیوسته در حال تحول و دگرگونی است. میم‌ها نه‌تنها بازتابی از فرهنگ معاصر هستند، بلکه در شکل‌گیری و هدایت آن نیز نقش فعالی ایفا می‌کنند. 

آگاه: واژه «میم» (Meme) برای اولین‌بار توسط زیست‌شناس تکاملی برجسته، «ریچارد داوکینز»، در کتاب تاثیرگذار خود «ژن خودخواه» (The Selfish Gene) در سال ۱۹۷۶ مطرح شد. داوکینز این واژه را به عنوان واحدی از اطلاعات فرهنگی تعریف کرد که می‌تواند از طریق تقلید، آموزش یا هر روش دیگری از فردی به فرد دیگر منتقل و تکثیر شود. او میم را مشابه ژن در حوزه زیست‌شناسی دانست؛ همان‌طور که ژن‌ها اطلاعات بیولوژیکی را حمل و منتقل می‌کنند، میم‌ها نیز حامل ایده‌ها، نمادها، و رفتارهای فرهنگی هستند که قابلیت تکثیر و بقا دارند. این مفهوم اولیه شامل عناصری چون آهنگ‌ها، ایده‌ها، شعارها، مدها و حتی تکنیک‌هایی مانند ساخت کوزه بود.
با ورود به عصر دیجیتال و گسترش بی‌سابقه اینترنت، مفهوم میم نیز دستخوش تحول و گسترش شد. این پدیده جدید به محتوای دیجیتالی اطلاق می‌شود که به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌ها و پلتفرم‌های ارتباطی منتشر شده و تکامل می‌یابد. «اینترنت میم‌ها» اغلب شامل تصاویر، ویدئوها، متن‌ها و صداها هستند که به دلیل جذابیت، طنز  یا قابلیت انعکاس یک ایده خاص، مورد توجه قرار گرفته و به صورت ویروسی پخش می‌شوند.

جریان میم‌ها در جغرافیاهای فرهنگی مختلف
میم پدیده‌ای جهانی است و نقش‌های متفاوتی را در فرهنگ‌های گوناگون ایفا می‌کند. در فرهنگ‌های غربی، به‌ویژه در آمریکا، میم‌ها به طور گسترده‌ای به عنوان ابزاری برای نقد سیاسی و اجتماعی به کار می‌روند. میم‌های سیاسی اغلب برای تمسخر سیاست‌مداران، برجسته کردن تناقضات، یا ایجاد همبستگی در جنبش‌های اجتماعی استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در طول انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، میم‌ها نقش مهمی در شکل‌دهی به افکار عمومی و انتشار سریع پیام‌ها، چه مثبت و چه منفی، ایفا کردند.
در مقابل، در فرهنگ‌های شرقی و به‌خصوص در برخی کشورهای آسیایی، میم‌ها ممکن است بیشتر بر موضوعات اجتماعی و روزمره، طنز خانوادگی یا پدیده‌های مربوط به سلبریتی‌ها تمرکز داشته باشند. در ژاپن، میم‌ها اغلب حول محور شخصیت‌های انیمه و مانگا یا پدیده‌های عجیب و غریب اینترنتی می‌چرخند. در کره جنوبی، میم‌ها معمولا به سبک زندگی، روابط دوستانه و شوخی‌های مربوط به گروه‌های موسیقی محبوب (K-Pop) می‌پردازند.
با این حال، شباهت‌های قابل‌توجهی نیز در تولید و مصرف میم‌ها در بستر فرهنگ‌های متفاوت وجود دارد. در تمام فرهنگ‌ها، میم‌ها به عنوان یک زبان مشترک برای بیان احساسات، به‌اشتراک‌گذاری تجربیات و ایجاد حس تعلق در جوامع آنلاین عمل می‌کنند. تفاوت‌ها بیشتر در محتوای خاص، سبک طنز و میزان استفاده از میم‌ها برای بیان مسائل حساس فرهنگی و سیاسی است. به عنوان مثال، در برخی فرهنگ‌ها به دلیل محدودیت‌های آزادی بیان، میم‌ها ممکن است به صورت کنایه‌آمیزتر و غیرمستقیم‌تر به مسائل سیاسی بپردازند، در حالی که در فرهنگ‌های دیگر، این ابزار به‌صراحت بیشتری استفاده می‌شود.

میم در بستر فرهنگ ایرانی
ورود و گسترش اینترنت و به تبع آن، شبکه‌های اجتماعی در ایران، نقطه عطفی در شکل‌گیری و تکامل میم‌های دیجیتالی بود. در اوایل دهه ۱۳۸۰، با ظهور اینترنت دایل‌آپ و بعد اینترنت پرسرعت‌تر و پس از آن با فراگیر شدن وبلاگ‌نویسی و سایت‌های اشتراک محتوا، بستر اولیه برای انتشار محتوای طنزآمیز و ویروسی فراهم شد. با ظهور شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ خورشیدی و سپس تلگرام و اینستاگرام، این پدیده به‌سرعت در میان کاربران ایرانی فراگیر شد. این پلتفرم‌ها به فضایی برای تولید، اشتراک‌گذاری و بازتولید میم‌ها تبدیل شدند و فرصتی بی‌سابقه برای بیان جمعی و طنزپردازی عمومی ایجاد کردند.

اولین میم‌های ایرانی
اولین میم‌های تصویری محبوب ایرانی اغلب ریشه‌های بومی داشتند یا از میم‌های جهانی با بومی‌سازی خاص اقتباس می‌شدند. از جمله نمونه‌های اولیه و به‌یادماندنی می‌توان به میم‌هایی با محوریت شخصیت‌های کارتونی نوستالژیک ایرانی، مانند شخصیت‌های مجموعه «شکرستان» یا حتی کاراکترهای برنامه‌های کودک دهه شصت، اشاره کرد. میم‌هایی مانند «اژدها وارد می‌شود» (با الهام از کلیشه‌های مربوط به حوادث غیرمنتظره و معمولا ناخوشایند) یا میم‌های مربوط به دیالوگ‌ها و صحنه‌های کمدی از فیلم‌ها و سریال‌های محبوب ایرانی، به‌سرعت در فضای مجازی دست به دست شدند.
نگاهی به عناصر بصری و متنی در این میم‌ها نشان می‌دهد که کاربران ایرانی اغلب تصاویر آشنا و از پیش موجود را با متونی که حاوی کنایه‌های اجتماعی، سیاسی و یا روزمره بودند، ترکیب کرده‌اند. این بومی‌سازی نه‌تنها در انتخاب تصاویر، بلکه در استفاده از لهجه‌ها، اصطلاحات عامیانه و ارجاعات فرهنگی خاص در متن میم‌ها مشهود بود. این امر موجب شد که میم‌ها برای مخاطب ایرانی ملموس‌تر و خنده‌دارتر باشند و ارتباط عمیق‌تری با زندگی روزمره آنها برقرار کنند.

میم‌های شفاهی و ریشه‌های فرهنگی آن
پدیده تکیه‌کلام‌ها، ضرب‌المثل‌ها و نقل‌قول‌های رایج که ماهیت میمیک دارند، در فرهنگ ایرانی ریشه‌ای عمیق و تاریخی دارد. طنز شفاهی و دهان‌به‌دهان همواره بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ و فولکلور ایرانی بوده. داستان‌هایی چون حکایات ملانصرالدین، بهلول دانا، یا اشعار طنزآمیز عبید زاکانی و ایرج میرزا، نمونه‌های تاریخی از انتشار ایده‌ها و شوخی‌ها به صورت شفاهی و انتقال آنها در طول زمان هستند که می‌توانند به عنوان پیش‌زمینه میم‌های شفاهی مدرن در نظر گرفته شوند. این حکایات و اشعار، اغلب با تکیه‌کلام‌ها و جملات قصار همراه بودند که به‌سرعت در میان مردم رواج می‌یافتند و به بخشی از گفتار روزمره تبدیل می‌شدند. 
در دوران معاصر، با ظهور رسانه‌های جمعی، این روند تکامل یافت؛ عبارات و دیالوگ‌های معروف فیلم‌ها و سریال‌های محبوب، به‌ویژه آثار کمدی، به‌سرعت به میم‌های شفاهی تبدیل شده و در میان مردم گسترش یافتند. دیالوگ‌هایی که دارای بار طنز، کنایه یا توانایی بیان یک موقعیت کلی بودند، به شکل دهان‌به‌دهان، پیامک‌ها و سپس شبکه‌های اجتماعی به‌سرعت پخش می‌شدند. به‌عنوان‌مثال، دیالوگ‌هایی از سریال‌های طنز دهه‌های اخیر یا فیلم‌های کمدی پرفروش، به دلیل تکرار و استفاده مکرر در موقعیت‌های مشابه، به بخشی از ادبیات گفتاری جوانان تبدیل شده‌اند. این میم‌های شفاهی نه‌تنها برای طنز، بلکه برای بیان اعتراضات، ابراز همدردی یا صرفا برای ارتباط موثرتر و سریع‌تر استفاده می‌شوند. در دوران اوج رسانه‌های سنتی مانند تلویزیون، در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ خورشیدی، بسیاری از تکیه‌کلام‌ها یا دیالوگ‌های کوتاه بودند که برای مدت‌ها در گفت‌وگوهای روزمره چرخیدند و همچنان ماندگارند. از آنها می‌توان به عبارت «مجید دلبندم...» برآمده از همین سریال به کارگردانی رضاعطاران، تکیه‌کلام‌های سریال «این چند نفر» که در سال ۱۳۷۸ از شبکه سه سیما پخش شد یا عبارت‌های بامزه «نه غلام؟!» و «بزنم تو مخت!» با بیان میمیک از سریال «زیر آسمان شهر» به کارگردانی مهران غفوریان که در سال ۱۳۸۰ از شبکه سوم سیما پخش می‌شد، اشاره کرد.  

رایج‌ها در میم‌های ایرانی
میم‌های ایرانی طیف وسیعی از موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی و فرهنگی را در بر می‌گیرند و به‌نوعی آینه‌ای از دغدغه‌ها و علایق جامعه محسوب می‌شوند. یکی از رایج‌ترین بسترها برای تولید میم، مسائل اقتصادی است. تورم، قیمت‌های بالا، بیکاری و مشکلات معیشتی به طور مداوم دست‌مایه تولید میم‌های طنزآمیز و تلخ می‌شوند که سعی در کاهش فشار روانی ناشی از این مسائل یا بیان اعتراض به آنها دارند. رویدادهای سیاسی و اجتماعی نیز به‌سرعت به سوژه‌ای برای میم‌ها تبدیل می‌شوند. از مناظرات انتخاباتی و اظهارنظرهای سیاست‌مداران گرفته تا رویدادهای اعتراضی یا حتی اتفاقات روزمره شهری، همه می‌توانند بستر مناسبی برای تولید میم‌های کنایه‌آمیز باشند. شخصیت‌های معروف، چه هنرمندان و ورزشکاران و چه افراد عادی که به دلایلی شهرت یافته‌اند، به طور مداوم سوژه میم‌های تصویری و شفاهی قرار می‌گیرند. این میم‌ها ممکن است به تمسخر، تحسین یا صرفا بیان ویژگی‌های بارز آن شخصیت بپردازند. چالش‌های روزمره زندگی ایرانیان نیز منبع غنی برای میم‌ها هستند؛ از مسائل مربوط به کنکور و دانشگاه گرفته تا ترافیک شهری، مشکلات ارتباطی و روابط خانوادگی. این میم‌ها نه‌تنها جنبه سرگرمی دارند، بلکه با ایجاد حس هم‌ذات‌پنداری، فضایی برای تخلیه هیجانی و ابراز جمعی تجربیات مشترک فراهم می‌کنند. همچنین، موضوعات فرهنگی مانند کلیشه‌های اجتماعی، تفاوت‌های نسلی و حتی شوخی با مراسم و آداب و رسوم خاص، به طور مداوم در میم‌های ایرانی به چشم می‌خورند و نشان‌دهنده پویایی و انعطاف‌پذیری طنز ایرانی در فضای مجازی است.

تعامل میم‌ها و فرهنگ ایرانی
میم‌ها در فرهنگ ایرانی، مانند هر پدیده اجتماعی دیگر، دارای ابعاد پیچیده و تاثیرات چندوجهی هستند. این تاثیرات را می‌توان از دو جنبه مثبت و منفی نگاه کرد. میم‌ها با وجود سادگی ظاهری، می‌توانند کارکردهای مهمی در جامعه داشته باشند. به‌عنوان‌مثال می‌توانند ابزاری برای بیان اجتماعی و سیاسی باشند. در جامعه‌ای که ممکن است شهروندان از لحاظ ادب و فرهنگ، در بیان منظور مستقیم دچار محدودیت باشند، میم‌ها به پلتفرمی قدرتمند برای انعکاس نارضایتی‌ها، شوخی با تابوها، یا ایجاد همبستگی در فضای مجازی تبدیل می‌شوند. در طول رویدادهای خاص اجتماعی یا سیاسی، میم‌ها به‌سرعت به ابزاری برای بیان دیدگاه‌های جمعی، ایده‌های نمادین و حتی یکپارچگی افکار عمومی تبدیل شده‌اند. آنها می‌توانند پیچیده‌ترین مسائل را به زبانی ساده و طنزآمیز برای طیف وسیعی از مخاطبان قابل‌فهم کنند. علاوه بر این، این پدیده به پویایی زبان و افزایش دایره لغات عامیانه نیز کمک می‌کند.
از سوی دیگر، میم‌ها قادرند پیام‌ها و احساسات را با سرعتی بی‌نظیر منتقل کنند. یک تصویر یا جمله ساده، گاهی اوقات بیش از یک مقاله طولانی می‌تواند همدلی عاطفی جمعی ایجاد کند و تجربه‌ای مشترک را به‌سرعت در میان افراد پخش کند. این ویژگی در زمان بحران‌ها یا اتفاقات مهم، نقش میم‌ها را در آگاهی‌رسانی و واکنش‌های سریع اجتماعی پررنگ‌تر می‌کند. یا می‌توان از قابلیتی برای پل ارتباطی بین نسل‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها نام برد. میم‌ها اغلب به زبانی مشترک تبدیل می‌شوند که افراد با سلیقه‌ها، سنین و پیشینه‌های متفاوت را گرد هم می‌آورند. جوانان، نوجوانان و حتی بزرگسالان از طریق به‌اشتراک‌گذاری و درک میم‌ها، می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و حس تعلق به یک جامعه آنلاین را تجربه کنند. این امر به‌ویژه در ایجاد ارتباط میان نسل‌ها و درک متقابل خرده‌فرهنگ‌های مختلف اهمیت دارد.

میم خطرناک
با وجود آنچه برشمردیم، میم‌ها می‌توانند چالش‌ها و تاثیرات منفی نیز به همراه داشته باشند که از آنها می‌توان سطحی‌نگری و ساده‌سازی مسائل پیچیده را نام برد. یکی از انتقادات اصلی به میم‌ها این است که آنها می‌توانند به تحلیل‌های سطحی از مسائل عمیق و پیچیده منجر شوند. با تقلیل یک موضوع چندوجهی به یک تصویر یا جمله طنزآمیز، میم‌ها ممکن است از عمق مسئله بکاهند و مانع از بحث‌های جدی و سازنده شوند. این پدیده می‌تواند به فقر تحلیل و برداشت‌های ناقص از واقعیت‌های اجتماعی دامن بزند.
از طرفی، سرعت بالای انتشار میم‌ها، می‌تواند آنها را به ابزاری خطرناک برای دامن‌زدن به اخبار دروغین (Fake News) و تحریف واقعیت تبدیل کند. یک میم با ظاهر طنزآمیز یا جذاب، می‌تواند حاوی اطلاعات کاملا غلط یا گمراه‌کننده باشد که به‌سرعت در جامعه پخش شده و به باور عمومی تبدیل شود، بدون اینکه فرصتی برای راستی‌آزمایی فراهم شود.
از ابعاد منفی میم‌ها که اشاره‌کردن به آن لازم است، فرهنگ‌سازی نادرست و ترویج کلیشه‌هاست. میم‌ها گاهی اوقات می‌توانند به تثبیت یا بازتولید کلیشه‌های منفی، تعصبات یا حتی تبعیض‌ها کمک کنند. میم‌هایی که گروه‌های خاص اجتماعی، قومی یا جنسیتی را هدف قرار می‌دهند، می‌توانند به صورت ناخودآگاه یا آگاهانه به نفرت‌پراکنی و تقویت دیدگاه‌های نادرست دامن بزنند. در کنار این موضوع، طنز مداوم و استفاده افراطی از میم‌ها در مورد مسائل جدی مانند بحران‌های اجتماعی، بلایای طبیعی یا حتی مرگ، می‌تواند از جدیت این موضوعات بکاهد و حساسیت عمومی را نسبت به آنها کاهش دهد. این پدیده می‌تواند به بی‌تفاوتی اجتماعی منجر شود و مانع از واکنش‌های مناسب در برابر مشکلات واقعی شود.
بدتر از همه اینکه، در برخی موارد، میم‌ها به سوژه قراردادن و آزار افراد حقیقی، از جمله افراد عادی، منجر می‌شوند. انتشار تصاویر یا اطلاعات شخصی افراد در قالب میم‌های طنزآمیز، می‌تواند حریم خصوصی آنها را نقض کرده و آسیب‌های روانی جدی به بار آورد. این مسئله لزوم افزایش آگاهی در مورد اخلاق دیجیتال و احترام به حریم شخصی را بیش از پیش یادآوری می‌کند.

از بازتاب تا بازتولید واقعیت
در نهایت، می‌توان گفت میم‌ها در فرهنگ ایرانی نه‌تنها آینه‌ای از دغدغه‌ها، شوخی‌ها و چالش‌های جامعه هستند، بلکه درعین‌حال، به طور فعال در ساخت و باز ساخت این فرهنگ مشارکت دارند. آنها با بازتاب و تقویت برخی نگرش‌ها، ارزش‌ها و هنجارها، به‌تدریج بر زبان، طنز و حتی تفکر جمعی ما اثر می‌گذارند. این رابطه دوطرفه، پیچیدگی و اهمیت تحلیل دقیق پدیده میم را ضرورت می‌بخشد.
پدیده میم، چه در قالب‌های تصویری و چه شفاهی، در عصر دیجیتال به عنوان یکی از مهم‌ترین و پویاترین اشکال ارتباطات فرهنگی و اجتماعی در فرهنگ ایرانی ظهور کرده است. این پدیده فرهنگی فراتر از سرگرمی‌های صرف، واحدهای اطلاعاتی قابل‌تکثیر و سازگاری هستند که ریشه‌هایی عمیق در تاریخ طنز شفاهی و بصری ایران دارند. از نخستین میم‌های بومی شده در فضای مجازی تا تکامل آنها به ابزاری برای بازتاب مسائل روزمره، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، میم‌ها به بخشی جدایی‌ناپذیر از تبادل اطلاعات در عرصه‌های عمومی تبدیل شده‌اند.
در نهایت، پدیده میم در فرهنگ ایرانی، همچون آینه‌ای پیچیده عمل می‌کند که نه‌تنها بازتاب‌دهنده واقعیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است، بلکه به طور فعال در شکل‌گیری و تحول این واقعیت‌ها نیز نقش دارد. ضرورت تحلیل چندوجهی این پدیده به این خاطر است که فهم دقیق میم‌ها، به درک عمیق‌تر از تحولات فرهنگی، الگوهای ارتباطی و سازوکارهای طنز در جامعه معاصر ایران کمک می‌کند.

 نگاهی کوتاه بر انواع میم

میم‌ها در فضای دیجیتال، اشکال گوناگونی به خود می‌گیرند که دو نوع اصلی و پرکاربرد آنها عبارت‌اند از میم‌های تصویری و میم‌های شفاهی/ متنی.
میم‌های تصویری/ (Image Macros): میم‌های تصویری، رایج‌ترین و شناخته‌شده‌ترین نوع میم‌ها هستند. ویژگی کلیدی این میم‌ها در ترکیب تصویر و متن نهفته است؛ تصویر به عنوان بستر معنایی عمل کرده و متن به آن بعد طنز، کنایه یا پیامی خاص می‌بخشد. مکانیسم‌های طنز در میم‌های تصویری متنوع است و می‌تواند شامل ارجاعات بینامتنی (مانند اشاره به فیلم‌ها، سریال‌ها یا رویدادهای معروف)، بازی با کلیشه‌ها (مانند استفاده از شخصیت‌های تیپیکال برای بیان موقعیت‌های عمومی)، یا شوخی‌های موقعیتی باشد.
میم‌های شفاهی/ متنی: این میم‌ها در مقابل میم‌های تصویری، بیشتر بر کلمات، عبارات و جملات تکیه دارند. این نوع از میم‌ها اغلب به صورت تکیه‌کلام‌ها، نقل‌قول‌های دستکاری شده یا الگوهای گفتاری خاص در فضای مجازی و گفتمان روزمره منتشر می‌شوند. نحوه انتشار آنها عمدتا از طریق کپی - پیست کردن، فوروارد کردن در پیام‌رسان‌ها یا استفاده مکرر در مکالمات روزمره است. این میم‌ها ممکن است از دل یک دیالوگ فیلم، یک اظهارنظر معروف، یا حتی یک غلط املایی طنزآمیز متولد شوند و به‌سرعت به بخشی از زبان محاوره تبدیل شوند. ویژگی اصلی میم‌های شفاهی، قابلیت انتشار و تغییرپذیری بالای آنها در بستر متنی است که به کاربران اجازه می‌دهد با تغییرات جزئی، معنای جدیدی به آنها ببخشند.