حمله آمریکا به ایران چرایی، درس‌ها، افق آینده

محمدرضا آتشین صدف _ آگاه مسائل اجتماعی
۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۸

در پی حمله‌ اخیر آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، جهان شاهد فصل جدیدی از تنش‌ها و چالش‌های ژئوپلیتیک در خاورمیانه است. درک اهداف راهبردی آمریکا در این اقدام، نه‌تنها برای تحلیل دقیق رویدادها ضروری است، بلکه می‌تواند به سیاست‌گذاران، تحلیلگران و افکار عمومی در درک پیامدها و طراحی واکنش‌های مناسب یاری کند.

آگاه: دانستن این اهداف همچنین می‌تواند به روشنگری افکار عمومی در برابر کژروایت‌ها منجر شود. در ادامه برخی  اهداف آمریکا در این حرکت شکست‌خورده را بررسی می‌کنیم:

 ۱. پیشگیری از تغییر توازن قدرت در منطقه
آمریکا به عنوان قدرت هژمونیک جهانی، همواره کوشیده است از تغییر توازن قدرت در خاورمیانه به نفع ایران، جلوگیری کند. آمریکا مدعی است که برنامه‌ی هسته‌ای ایران، تهدیدی برای امنیت منطقه‌ای و جهانی است و این حمله اقدامی پیش‌دستانه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای بوده است؛ اما در واقع این اقدام تلاشی است از سوی آمریکا برای حفظ برتری استراتژیک خود و متحدانش، به ویژه رژیم صهیونیستی؛ چراکه ایران با تکیه بر منابع طبیعی، موقعیت ژئوپلیتیک و نفوذ منطقه‌ای و دانش بومی ظرفیت تبدیل‌شدن به بازیگری کلیدی در معادلات جهانی را دارد و آمریکا با علم به این موضوع تلاش می‌کند با تضعیف زیرساخت‌های استراتژیک ایران این روند را متوقف کند.

۲. تضعیف محور مقاومت و نفوذ منطقه‌ای ایران
ایران ستون فقرات محور مقاومت در خاورمیانه است و با حمایت‌های خود نقش تعیین‌کننده‌ای در کنشگری موثر گروه‌هایی مانند حزب‌الله لبنان، مقاومت فلسطین، انصار الله یمن و نیروهای مقاومت در عراق و سوریه بازی کرده است. حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران می‌تواند به عنوان اقدامی برای تضعیف توان استراتژیک ایران و محدودسازی نفوذ آن در منطقه‌ای او تفسیر شود؛ به آن نشان که مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا (در دولت پیشین ترامپ) در مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد مادامی که آمریکا با «سرِ مار» در تهران قاطعانه برخورد نکند، منطقه و آمریکا روی آرامش نخواهد دید. (عصر ایران: ۱۲/۱/۱۴۰۳)

۳. تحمیل هزینه‌های اقتصادی و سیاسی
حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را می‌توان بخشی از راهبرد فشار حداکثری آمریکا بر ضد ایران تفسیر کرد؛ از نگاه او این اقدام برنامه هسته‌ای ایران را سال‌ها به تاخیر می‌اندازد و منابع مالی و انسانی کشور را به سمت بازسازی و بازیابی سوق می‌دهد و به تعبیری هدر می‌دهد؛ به این معنا که ایران مجبور خواهد شد با صرف میلیون‌ها و شاید میلیاردها دلار تازه به وضعیت پیش از حمله بازگردد و هنگامی که تحریم‌های به تعبیر آنها فلج‌کننده را نیز در محاسبات وارد کنیم؛ این بازسازی و بازتولید امری بسیار دشوار خواهد بود و چه بسا در این فاصله نیز اتفاقاتی رخ دهد که اساسا ایران فروبپاشد و اساسا صورت مسئله پاک شود.

۴. تقویت ائتلاف‌های ضد ایرانی
حمله به ایران پیامی قاطع به متحدان منطقه‌ای آمریکا، مانند رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، ارسال می‌کند مبنی بر اینکه آمریکا متعهد به امنیت آنهاست؛ در حقیقت آمریکایی‌ها، امیدوارند که چنین کنش‌هایی سبب شکل‌گیری یا تقویت ائتلاف‌های ضدایرانی و افزایش همبستگی میان آن کشورها شود؛ چنان که دیدیم کشورهای متعددی در منطقه و سطح جهان از این عمل آمریکا حمایت کردند؛ سهل است حتی در رهگیری پرتابه‌های ایرانی به اسرائیل، نیروی نیابتی او یاری رساندند؛ بگذریم از همکاری‌های مالی و اطلاعاتی و امنیتی.

۵. تضعیف مشروعیت داخلی نظام جمهوری اسلامی
آمریکا تلاش می‌کند با تضعیف برنامه هسته‌ای ایران که نمادی از پیشرفت تکنولوژیک و استقلال کشور است، مشروعیت داخلی نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرد؛ به تعبیری این گزاره را در پهنه اجتماعی ایران برجسته کند و ضریب دهد که «هزینه دستیابی به فناوری هسته‌ای و ایستادگی برای دفاع از این حق، از منافعی که در نهایت کسب می‌کنیم، بسیار بیشتر است؛ هم امنیت ما را به خطر می‌اندازد و هم مانع چرخیدند چرخ معیشت ما می‌شود» تا با فشار افکار عمومی موجی از مخالفت بر ضد جمهوری اسلامی شکل بگیرد. مقام رهبری در سال ۸۶ در جمع دانشجویان استان یزد، فرمودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هسته‌ای، هزینه‌ بدون سود است؛ چرا دارید این کار را می‌کنید؟ حالا تبلیغات جهانی که این مسئله را کاملا دنبال می‌کرد و هنوز هم می‌کند؛ اما در داخل کشور خودمان از اولی که این مسئله هسته‌ای مطرح شد، از ۶-۵ سال قبل از این تا حالا مرتبا این مطلب را گفته‌اند و تکرار کرده‌اند.» در یک کلام فاصله انداختن بین مردم و حاکمیت.

درس‌ها و بایسته‌ها و افق آینده
حمله اخیر آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، درس‌های راهبردی مهمی را برای جمهوری اسلامی و جامعه‌ بین‌المللی به همراه دارد. نخست، این اقدام نشان داد که آمریکا همچنان پیگیر سیاست‌های یک‌جانبه و مداخله‌جویانه در منطقه است. حتی اگر این سیاست‌ها با هنجارهای بین‌المللی و منشور ملل متحد در تعارض باشند. دوم این حمله، بار دیگر درستی بی‌اعتمادی عمیق ایران به آمریکا را اثبات کرد و نشان داد که مذاکره و توافق با کشوری که به تعهدات خود پایبند نیست، خطاست. سوم موضع قاطع جمهوری اسلامی و پاسخ شجاعانه و اثرگذار به آن نشان‌دهنده اراده ملی برای حفظ دستاوردهای هسته‌ای و مقابله با تهدیدهای خارجی بود؛ سرانجام این رویداد اهمیت تقویت توان دفاعی و خودکفایی تکنولوژیک را یادآور شد؛ زیرا اتکا به سازوکارهای بین‌المللی در برابر اقدامات یک‌جانبه قدرت‌های بزرگ، کافی نیست.
در افق آینده، جمهوری اسلامی باید با اتخاذ مدلی از استراتژی چندوجهی، هم به نیرومندترسازی اتحاد داخلی و هم به گسترش دیپلماسی فعال در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بپردازد. تقویت محور مقاومت و همکاری با کشورهای همسو می‌تواند به عنوان بازدارنده‌ای در برابر تهاجمات آینده عمل کند. همچنین ایران باید با استفاده از ظرفیت‌های حقوقی و سیاسی در مجامع بین‌المللی، آمریکا را در جایگاه متخاصم و ناقض حقوق بین‌الملل قرار دهد. از سوی دیگر، شتاب در پیشرفت‌های تکنولوژیک و هسته‌ای، با حفظ ماهیت صلح‌آمیز آن می‌تواند به عنوان ابزاری برای افزایش قدرت چانه‌زنی ایران در عرصه جهانی عمل کند. در نهایت جمهوری اسلامی باید با هوشمندی و انعطاف‌پذیری، هم آماده مقابله با تهدیدهای نظامی باشد و هم از فرصت‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش‌ها بهره ببرد تا منافع ملی خود را در شرایط پیچیده‌ کنونی پاسداری کند.