۸ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۱

تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران و در تبع آن جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، با تکیه بر تاکتیک‌های غافلگیرانه، نفوذ اطلاعاتی و هدف قراردادن هسته‌های دفاعی و علمی کشور، نه‌تنها اراده ملت را در هم نشکست، بلکه عزم ایران را برای بازسازی و تقویت بنیان‌های دفاعی خود بیش از پیش آشکار کرد.

آگاه: این نبرد کوتاه اما پرهزینه، تجربه‌ای راهبردی بود که ضرورت هوشیاری، تدبیر و بازدارندگی را به مردم و مسئولان گوشزد کرد. اکنون زمان آن است که با تحلیل دقیق گذشته، به ویژه اقدامات و کارهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی در سال‌ها و ماه‌های منتهی به جنگ ۱۲ روزه زره‌ای نوین برای دفاع از حریم ایران بسازیم. 
درس‌های راهبردی از جنگ ۱۲ روزه: هر نبرد، آینه‌ای است که نقاط قوت و ضعف ما را نمایان می‌کند. جنگ ۱۲ روزه‌ای که رژیم صهیونیستی به همراه آمریکا علیه ایران راه انداختند نیز درس‌هایی کلیدی به همراه داشت که باید چراغ راه آینده باشند:
۱. مدیریت بحران؛ انطباق در دل طوفان: با وجود ضربه اولیه دشمن، ایران توانست با فعال‌سازی سریع سیستم‌های پدافندی و مدیریت هوشمند صحنه، از تکمیل فاز نخست تهاجم جلوگیری کند. این واکنش نشان داد که در شرایط بحرانی، انطباق سریع و بازپس‌گیری ابتکار عمل، کلید موفقیت در نبرد و ممانعت از رسیدن دشمن به اهدافش است.
۲. نفوذ دشمن؛ زنگ خطری برای هوشیاری: در بررسی اولیه و حتی از نگاه مردم عادی که هیچ تخصص یا تجربه‌ای در حوزه سیاسی و نظامی ندارند، در این جنگ تحمیلی، جاسوسی و اقدامات پنهان دشمن، زمینه‌ساز ضربه آغازین بود. با این حال، هوشیاری نیروهای امنیتی و حمایت مردمی، شبکه نفوذ را خنثی کرد. این تجربه هشدار می‌دهد که در نبردهای آینده، دشمن با تاکتیک‌های سایبری و جنگ روانی پیچیده‌تری باز خواهد گشت و ما نیز باید متناسب با این فناوری‌ها و جنگ‌های پیچیده و چندبعدی آماده پاسخ و دفاع از کشور باشیم.
۳. بازدارندگی متوازن، دفاع و تهاجم در یک قاب: پاسخ موشکی و پهپادی ایران به تهاجم، پیامی روشن به دشمن فرستاد و روشن ساخت که بازدارندگی واقعی، تنها با سپر دفاعی ساخته نمی‌شود بلکه نیازمند توان تهاجمی قاطع و همزمان است. اما در بازسازی چارچوب دفاع ملی باید نکاتی را مدنظر داشت: برای تبدیل تهدید به فرصت، باید بازسازی دفاعی کشور را بر سه محور کلیدی متمرکز کنیم: حفاظت از نخبگان و مراکز حساس، ایجاد گارد امنیتی ویژه و سامانه‌های ضد نفوذ فیزیکی و سایبری برای دانشمندان و فرماندهان، تقویت پدافند هوایی، توسعه سامانه‌های چندلایه (مانند باور و سوم خرداد) و افزایش چابکی و تحرک این سامانه‌ها و سومین مورد آمادگی سایبری و جنگ نامرئی در این حوزه باید توسعه زیرساخت‌های دیجیتال موازی و سازمان‌دهی ارتش سایبری برای دفاع و تهاجم.
نکته بسیار مهم و هشدار راهبردی این است که در جنگ آینده، مراکز فرماندهی دیجیتال و زیرساخت‌های انرژی، هدف اصلی دشمن خواهند بود. غفلت از این حوزه‌ها، هزینه‌ای جبران‌ناپذیر به دنبال دارد.
هوشیاری عمومی مسئله دیگری است که باید به آن توجه کرد؛ جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد که پدافند غیرعامل و هوشیاری عمومی، خط مقدم دفاع از کشور است. مردم، به‌عنوان ستون اصلی این سپر، باید:
 مطالبه‌گر شفافیت باشند: رسانه‌ها موظف‌اند اطلاعات دقیق و به‌موقع ارائه دهند تا شایعات و عملیات روانی دشمن خنثی شود.
 متحد و مقاوم بمانند: در برابر جنگ روانی دشمن، انسجام ملی، بزرگ‌ترین سلاح ماست.
 رصدگر تهدیدات باشند: گزارش فعالیت‌های مشکوک به مسئولان، حلقه‌ای حیاتی در زنجیره دفاعی است. همکاری میان مردم و نهادهای مسئول، از نیروهای مسلح تا دولت، دیواری نفوذناپذیر در برابر هر تهدیدی خواهد ساخت.
  امروز، وظیفه‌ای سنگین بر دوش ماست: از درس‌های جنگ ۱۲ روزه بهره ببریم و با برنامه‌ریزی دقیق، آینده‌ای قدرتمند و امن برای ایران رقم بزنیم. این مهم، با اقداماتی فوری محقق می‌شود:
 مسئولان: تخصیص بودجه اضطراری برای مدرن‌سازی سامانه‌های پدافندی و سایبری.
 نیروهای مسلح: اجرای رزمایش‌های مشترک زمینی، هوایی و سایبری برای آمادگی همه‌جانبه.
 مردم: تشکیل حلقه‌های هوشیاری محلی برای رصد و واکنش سریع به تهدیدات.
اگر امروز زره دفاعی خود را مستحکم نکنیم، فردا آتش دشمن بر سرزمین‌مان خواهد بارید. پاسخ ما به هر تجاوز باید چنان کوبنده باشد که دشمن را برای همیشه از تکرار این اشتباه بازدارد.
 پایان سخن: ایران امروز، با تکیه بر تجربیات گذشته و عزم جمعی، آماده‌تر از همیشه ایستاده است. وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ (سوره انفال آیه ۶۰). این فرمان الهی، نقشه راه ماست: آماده باشیم، هوشیار بمانیم و متحد عمل کنیم. دشمن باید بداند که هر تجاوزی، پاسخی پشیمان‌کننده در پی خواهد داشت.