آگاه: نقش رهبر انقلاب اسلامی در شکلگیری این مسئله غیرقابلانکار است. این نقشآفرینی در رصد هوشمندانه عملکرد دشمنان آمریکایی و صهیونیستی و هماهنگسازی اضلاع مقاومت ترکیبی در برابر آن مشهود است. استناد معظمله به کلید واژگان جنگ ترکیبی و صلح ترکیبی، ترجمانی از مفهوم کلیدی «مقاومت ترکیبی» است. بدون شک آنچه اخیرا رخ داد، مصداق بارز پیروزی ترکیبی بر جنگ ترکیبی در سایه مدیریت، هدایت و قاطعیت و درایت رهبر انقلاب اسلامی بوده است. ترکیب قدرت سخت و نرم ایران سبب شد تا دشمن صهیونیستی و آمریکا با منظومهای پیچیده و استوار مواجه شوند و در نهایت جهت توقف جنگ دست به دامان واسطهگران شوند. در این خصوص مولفههایی وجود دارد که لازم است موردتوجه و تاکید قرار گیرد:
اعتقاد به اصل مقاومت ترکیبی
رهبر انقلاب از سالها قبل نسبت به شکلگیری جنگ ترکیبی دشمن علیه نظام و ملت ایران انذار و هشدار دادهاند. ایشان حتی به مهندسی پیچیده دشمنان در این عرصه اشاره فرمودهاند. یکی از رموز موفقیت نهایی جمهوری اسلامی ایران در نبرد اخیر با دشمن صهیونیستی و آمریکا، اعتقاد عمیق فرماندهی کل قوا به همین اصل مهم و سرنوشتساز است. این اعتقاد راسخ سبب شد تا از همان لحظه وقوع حمله اولیه رژیم صهیونیستی، ایشان معادلات فرامتنی و متنی نبرد را در بطن مقاومت ترکیبی هدایت فرمایند. متعاقب هشدارهایی که رهبر انقلاب از سالها قبل در خصوص تغییر روش دشمنان در عرصه نبرد میدانی و شناختی تبیین فرموده بودند، بسیاری از تحلیلگران و استراتژیستهای کشورمان بر ابعاد گوناگون جنگ ترکیبی، تلآویو علیه ملتهای منطقه و جهان متمرکز شدند. مقاومت ترکیبی جبهه مقاومت در برابر جنگ ترکیبی دشمن صهیونیستی، یک واقعیت محض است که اتفاقا در جریان عملیات طوفان الاقصی و حوادث پس از آن نیز کرد ویژهای پیدا کرد. در این مقاومت ترکیبی باید مراقب اضلاع گوناگون جنگ دشمن بود: از جنگ نظامی گرفته تا جنگ امنیتی و از جنگ اقتصادی تا جنگ فرهنگی - گفتمانی. این واقعیتی است که حتی برخی منابع و رسانههای صهیونیستی نیز نتوانستهاند، چشمان خود را روی آن ببندند. شکست ترکیبی صهیونیستها، عمق و دامنه وسیعی دارد و قطعا محدود به شرایط کنونی نیز نخواهد ماند. بخشی از نگرانیهایی که پس از وقوع عملیات غرورآفرین «بشارت فتح» در آمریکا و اراضی اشغالی ابراز میشود، معطوف به آینده است. امروز کمتر کسی در اراضی اشغالی پیدا میشود که در آیندهنگاری خود نسبت به وضعیت داخلی، منطقهای و امنیتی اراضی اشغالی، از ثبات و آرامش در این رژیم و سرزمینهای اشغال شده توسط آن سخنی به میان بیاورد. در این معادله، بودن یا نبودن نتانیاهو یا هر سیاستمدار دیگر صهیونیست اهمیتی ندارد! مهم، استیصال و درماندگی مفرطی است که ایران اسلامی در قالب عملیات و مقاومت ترکیبی خود به دشمن قسمخورده ملتهای منطقه، یعنی رژیم اشغالگر صهیونیستی تحمیل کرده است. اکنون صهیونیستها بیش از هر زمان دیگری متوجه «مهارناپذیربودن قدرت ایران» شدهاند! حقیقتی که روزبهروز مصادیق بیشتری پیدا میکند.
تفسیر دقیق جنگ اخیر در دوگانه «حق و باطل»
در منظومه فکری رهبر انقلاب، جنگ ۱۲ روزه اخیر و هرگونه تقابلی با دشمن نامشروع و منحوس صهیونیستی و آمریکا در دوگانه «حق - باطل» تعریف میشود. سال گذشته رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آستانه فرارسیدن روز سیزدهم آبانماه و در دیدار دانشآموزان و دانشجویان به نکته مهمی در تحلیل فرامتنی نبرد غزه اشاره فرمودند:
«مردم غزه با صبر خودشان توانستند وجدان بشری را به حرکت در بیاورند. الان شما ببینید در دنیا چه خبر است؟ در همین کشورهای غربی، مردم با جمعیتهای انبوه میآیند در خیابان علیه اسرائیل و در موارد بسیاری علیه آمریکا شعار میدهند... میدان، میدانِ غزه و اسرائیل نیست، میدانِ حق و باطل است.»
واقعیت امر این است که تقلیل دفاع مقدس ۱۲ روزه اخیر به یک محدوده جغرافیایی خاص و متعاقبا، تفسیر آن در بستری ژئوپلیتیکی، بدترین خطای محاسباتی و شناختی ممکن در قبال این نبرد تمامعیار محسوب میشود. ایران قوی، اکنون نماد «ایمان» است و در مقابل رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان غربی آن، نماد «استکبار» محسوب میشوند و دوگانه حق و باطل، بهوضوح در منطقه و نظام بینالملل شکل گرفته است. حمایت از حق و مواجهه با باطل، منبعث از فطرت انسانهاست و هر کس به این اصل مهم انسانی پشت کند یا در قبال آن منفعلانه عمل کند، به صورت خودکار به جزئی از جریان باطل تبدیل میشود. نگریستن به نبرد اخیر از منظر منازعه «حق - باطل»، قطعا فرامتن میدان نبرد و چارچوب کلی آن را برای همه جهانیان روشن و شفاف میسازد. یکی از برکات مقاومت، انسجام، وحدت فراگیر و قدرت عمل ایران متحد در دفاع مقدس اخیر، پررنگشدن این الگو در میان سایر ملتهای جهان است. ابراز انزجار ملتهای غیرمسلمان و حتی شهروندان کشورهای غربی از ماهیت غیرمشروع، هویت غیرموجه و جرایم وحشیانه رژیم صهیونیستی و دولتهای متبوعشان در جریان نبرد اخیر گواهی بر همین حقیقت است.
در شرایطی که سازمانهای ظاهرا بینالمللی، با سکوت و انفعال خودخواسته تلاش کردند مسیر جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی و آمریکا علیه تاسیسات هستهای و اماکن مسکونی و اداری در ایران را هموار سازند، اما پشتیبانی ملت ایران از ولی فقیه آگاه و مدبر، حضرت امام خامنهای (دام عزه) و انسجام مثالزدنی آنها در دفاع از کیان وطن، توطئه دشمنان را نقشبرآب ساخت.
ضربهای که به رژیم صهیونیستی وارده شده، جبرانناپذیر است و قطعا حیات نامشروع و غیرقانونی رژیم اشغالگر قدس به دو قسمت قبل و بعد از آن تقسیم میشود. جهانیان خود را برای شناخت نظم نوینی آماده میسازند که در آن، صهیونیسم دیگر وزن و جایگاه و بلکه در آینده موجودیتی نداشته و متعاقبا حامیان غربی آن نیز قدرت تاثیرگذاری خود بر افکار عمومی و مناسبات بینالمللی را از دست خواهند داد.
مصدر گفتمانی حماسه دفاع مقدس ۱۲ روزه
حماسهسازی اخیر و بهطورکلی حماسههایی که جبهه مقاومت آن را در نبرد با دشمنان آمریکایی و صهیونیستی خلق کرده، مصدری گفتمانی داشته و منبعث از ارزشها و اصولی است که دشمن صهیونیستی و حامیان غربی آن قدرت درک و تحلیل آن را هیچ گاه نداشته و ندارند. اصلیترین ثمره این مقاومت ترکیبی، ابطال پیشفرض شکستناپذیربودن رژیم صهیونیستی و درنتیجه، انهدام بنیان رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن علیه ایران قوی و جبهه مقاومت بوده است. بدون شک پس از پایان نبرد، رژیم اشغالگر قدس روی به بازتعریف ناخواسته الگوهای جنگ ترکیبی خود علیه ایران اسلامی روی خواهد آورد و در این مسیر، با خطاهای محاسباتی و راهبردی جدیدتری مواجه خواهد شد. از سوی دیگر گفتمان سازش بهعنوان کاتالیزور و عاملی تسریعکننده در جنگ ترکیبی صهیونیستها، جایگاه خود را کامل در نزد ملت ایران از دست داده است. قدر متیقن گفتمانی و فرهنگی پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه، پایان رسمی تاریخ مصرف گفتمان سازش و مرگ آن است. هم پیمانشدن ایرانیان در سراسر جهان، ایستادگی سربازان وطن و اجرای عملیات وعده صادق ۳ مصداق تمامعیار این پایداری و پویایی بوده و در هر روز و بلکه لحظه در طول ۱۲ روز نبرد، این نماد بیش از پیش در ذهن میلیاردها انسان در کره خاکی تبلور یافت. موشکهای ایرانی فراتر از تلآویو و حیفا و پایگاههای دشمن آمریکایی در منطقه گفتمان سازش در برابر ظلم و استکبار را هدف قرار داد و ثمره ایستادگی و اصالت پایداری را در برابر چشمان میلیاردها انسان در کره زمین به تصویر کشید. این پایداری و مقاومت منبعث و متاثر از یک فرهنگ و گفتمان غنی است که تسلیمپذیری در برابر ظلم را بر نمیتابد. جهاد تبیین در بطن همین فرهنگ، تمدن و گفتمان پویا و مقاوم تعریف میشود. امروز بر همگان مسجلشده که فروپاشی صهیونیسم، صرفا با شلیک موشکها رخ نمیدهد، بلکه این آگاهی همگانی است که عمق استراتژیک اراضی اشغالی و بنیانهای نامشروع رژیم اشغالگر قدس و مواضع آمریکا را هدف قرار میدهد. این همان آگاهی و اقتداری است که مصادیق و نمادهای آن را در کلام و تفکر و عمل رهبر انقلاب مشاهده میکنیم.
مقاومت؛ روحی در کالبد ایران قوی
در نگاه عمیق رهبر انقلاب اسلامی، مقاومت، خمیرمایه و روح کالبد «ایران قوی» را تشکیل میدهد. قلب مقاومت در طول تاریخ همواره در مقابل ستم تپیده است. آنچه دوران صدر اسلام، قیام عاشورا، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و امروز در مواجهه با رژیم صهیونیستی را به یکدیگر پیوند میدهد، همین قلب تپنده و نفس بیدار است. دم و بازدم این نفس همواره جبهه باطل را غرق در بحران و آشوبهای عمیق و دامنهدار ساخته و اجازه تسلط آن بر جبهه حق را نداده است. «جنگ تحمیلی» و «صلح تحمیلی» بهرغم ظاهر متفاوت خود، ماهیت و کارکرد یکسانی دارند. دشمنان همواره تلاش کردهاند با استناد به این دو مقوله، باور ملتهای مسلمان و دیگر ملتهای آزاده دنیا را در مجرا و چارچوبی غیر از گفتمان مقاومت هدایت کرده و از این طریق گفتمان سازش در برابر دشمنان را تبدیل به الگوی غالب و مسلط بر جهان اسلام کند. این تلاش مذبوحانه دشمنان معلول عدمشناخت آنها از ماهیت گفتمان مقاومت و جایگاه آن در منظومه اعتقادی و عملیاتی این گفتمان پویا و همیشه جاوید است.
روشنگری رهبر انقلاب در خصوص جنگ و صلح تحمیلی
روشنگری رهبر انقلاب اسلامی در خصوص ماهیت و عملکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی، باعث شد تا افکار عمومی دنیا نسبت به اصالت صلح تحمیلی و جنگ تحمیلی و اخم و لبخند دشمنان حول این دو مقوله نسبت به هر زمان دیگری آگاهتر شوند. رهبر انقلاب اسلامی در بحبوحه دفاع مقدس ۱۲ روزه و پس از آن، راه مواجهه با دشمنانی که پای میز مذاکره لبخند زده و در پشتپرده دندانهای جنگ و تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران را تیز میکنند، به صورتی واضح مشخص ساختهاند. در تبیین صلح تحمیلی همین بس که خطر ماهوی آن اگر از جنگ تحمیلی بیشتر نباشد، کمتر نیست! آتشبس زودهنگام (درصورتیکه بدون درنظرگرفتن منافع و مطالبات بر حق ما باشد) میتواند منجر به تجدید قوا و تکرار مجدد حملات شود. یکی از اقدامات خاص دشمنان، تاثیرگذاری مستقیم یا غیرمستقیم بر فضای روانی و فرامتنی جامعه با هدف تحمیل یک «صلح بدتر از جنگ» است. فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی نشان میدهد که «ایران قوی» همانگونه که در صحنه جنگ تحمیلی قدرتمندانه و عزتمندانه ایستاده، در مواجهه با صلح تحمیلی دشمن نیز قاطعانه و مدبرانه رفتار میکند. صورتمسئله گویاست: آتشبس تحمیلی منجر به تجدید قوا و تکرار مجدد حملات از سوی رژیم منحوس صهیونیستی خواهد شد. در نهایت اینکه تسلیمپذیری ایران قوی تا قبل از حمله رژیم اشغالگر، تبدیل به رویای مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی شده بود اما امروز پس از مشاهده مصادیق غلبه میدانی و شناختی ایران اسلامی و تمدنساز، این رویای وقیحانه تبدیل به کابوسی واقعی علیه جلادان کودککش در کاخ سفید و اراضی اشغالی شده است. تا رسیدن به پیروزی نهایی جبهه حق و نابودی جبهه باطل، اندک زمانی باقیمانده است. این همان وعده قطعی، الهی و تضمینشدهای است که رهبر انقلاب اسلامی نسبت به آن ایمان و یقین دارند و این یقین قلبی و عمیق را در نحوه هدایت میدان نبرد در برابر دشمن صهیونیستی و آمریکا بهوضوح نمایان ساختهاند.