آگاه: آنها دیدند که قدرت واقعی ایران، نه فقط در سامانههای موشکی بلکه در تصویر جهانی جدیدیست که این پیروزی در حال ساختن آن بود؛ تصویری که در آن اسرائیل شکستپذیر است، آمریکا ناتوان است و ایران... ایران تبدیل به مرکز ثقل نظم نوین آینده میشود. برای همین دستپاچه شدند، ترسیدند، نه فقط از شدت تخریب و تلفات، از حقیقت وحشتزده شدند.
حقیقتی که نباید گفته شود
در سرفصلهای روزنامههای آمریکایی و اروپایی، در اتاقهای فرمان BBC، CNN، Euronews، DW و همتایان منطقهای آنها، دستورالعمل روشن بود: «سکوت، تقطیع، تحریف» گزارشها درباره قدرت تخریبی موشکهای ایران یا شکست اطلاعاتی و دفاعی اسرائیل یا شوک افکار عمومی داخلی رژیم سانسور شد یا در حد چند جمله مبهم بیان شد. در مقابل روایت غالب شد: «جنگی محدود»، «حملهای نمایشی»، «رفتار کنترلشده ایران» این یعنی چه؟ یعنی پیروزی را بلعیدن و شکست را آرایشکردن.
بحران فروپاشی نهادهای حقیقتسازی غرب
غرب بیش از هر چیز از حقیقت میترسد. از اینکه جهان بداند در جنگ ۱۲ روزه، هیمنه اسرائیل به طرز غیرقابلبازگشتی فرو ریخت، از اینکه ملتها دریابند دیگر مجبور نیستند باجگیرهای غربی را خدایان امنیت و صلح بدانند. رسانههای غربی، سالهاست که نهادهای تولید افسانهاند، نه واقعیت. آنها اسرائیل را «پیشرفتهترین ارتش دنیا» معرفی میکردند، ایران را «خطرناک»، حزبالله را «تروریست» و آمریکا را «مدافع دموکراسی». حالا چه شده است؟
حالا باید بگویند یک «کشور تحت تحریم»، بینیاز از جنگندههای اف - ۳۵، ستونهای راهبردی دشمن را با چند شلیک دقیق فروریخته است. نه! این حقیقت از هزاران بمب برای غربیها خطرناکتر است! چون این حقیقت، تصویر نظم جهانیشان را متلاشی میکند. اصلا برای همین است که روایت را خفه میکنند.
رسانههای غربی در جنگ ۱۲ روزه، با تمام قوا به میدان آمدند؛ نه برای تحلیل میدان جنگ و ابعاد آن، بلکه برای مدیریت ادراک مردم! آنها نه حقیقت را گزارش کردند، نه حتی روایت خودشان را خلق کردند. آنها حقیقت را زندهبهگور کردند. خبرگزاری رویترز، در ساعات اولیه حمله ایران، با تیترهایی خاکستری، مسئله را «تنش مرزی» خواند! CNN گزارشهای ویدیویی از اصابت دقیق موشکها را سانسور کرد. BBC فارسی، بزرگترین افتضاح دفاعی رژیم صهیونیستی در تاریخ خود را در سایه تحلیلهای سیاسی خنثی دفن کرد. چرا؟ چون تصویر واقعی جنگ، بنیان نظم رسانهای آنها را به لرزه میاندازد. اگر مردم جهان ببینند ایرانِ تحت تحریم میتواند ارتش اسرائیل را فلج کند، دیگر چه کسی از قدرت غرب حساب خواهد برد؟ اگر مردم بفهمند که موشک ایرانی نه افسانه و فوتوشاپ که واقعیت است و نابودگر، دیگر آیا کسی برای تحلیلهای یکطرفه CNN تَره خرد خواهد کرد؟ نه! اینگونه است که رسانههای غربی به همان اندازه که از موشکهای ایران میترسند، از افکار عمومیِ بیدار هم وحشت دارند.
رسانه غربی؛ ابزار مهندسی بردگی ذهنها
بیایید واقعبین باشیم. رسانههای غربی، دیگر «رسانه» نیستند. آنها ارتشاند. گردانهای جنگ روانیاند. مامورند تا ذهن ملتها را اشغال کنند، حتی اگر زمین را از دست داده باشند.
در جنگ ۱۲ روزه، شکست از زمین شروع شد، اما تلاش شد این جنگ در ذهنها پایان نیابد. دقیقا به همین دلیل است که باید گفت هرچه ایران در میدان ساخت، رسانههای غربی کوشیدند در روایت ویران کنند. این رسانهها برای حفظ سلطه خود، حاضرند واقعیت را قربانی کنند، مردهها را زنده و زندهها را مرده اعلام کنند. تا همین امروز، درباره تلفات واقعی اسرائیل، درباره میزان خسارات زیرساختی، درباره فرار جمعی ساکنان شهرهای صهیونیستنشین، حتی یک گزارش شفاف و صریح در رسانههای غربی دیده نمیشود. چرا؟ چون اگر گفته شود، افسانه «اسرائیل شکستناپذیر» دفن میشود. دفن شدن آن افسانه، آغاز فروپاشی نظم دروغینیست که غرب سالها با آن ملتها را برده نگه داشته است.
پایان بازی دروغ
جنگ ۱۲ روزه، نه فقط پایان یک مرحله نظامی بلکه آغاز یک مرحله از فروپاشی روایتسازان غربی است. وقتی رسانهای نمیتواند واقعیت را گزارش کند، یعنی دیگر رسانه نیست، دستگاه سرکوب است. سرکوب حقیقت.
مردم ایران و منطقه، روزبهروز از این رسانهها عبور میکنند. افول BBC و CNN دیگر آرزو نیست، واقعیت است. مردم به رسانههای مقاومت، رسانههای مستقل و صدای واقعی میدانها گوش میدهند. دیگر دروغهای رنگ و لعابدار تاثیر ندارد. دیگر مردم از جنگ نمیترسند؛ از دروغ میترسند. آنکه دروغ میگوید، دیگر آیندهای در میدان رسانه ندارد.
اینک زمان تهاجم روایت است! رسانه غرب، مثل ارتش اسرائیل، افسانهای شکستخورده است. ما در آستانه عصر جدیدی هستیم. عصر حقیقت! باید آن را بسازیم. باید آن را فریاد بزنیم.