۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۷

امروزه کشورهای مختلف جهان از ابزار جنگ به صورت مستقیم و طولانی برای رسیدن به اهداف ژئوپلیتیک خود به‌ندرت استفاده می‌کنند. از این رو تمایل آنان به استفاده از ابزارها و روش‌های نوین به عنوان جایگزینی مناسب برای اقدام نظامی و رویارویی مستقیم بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفته است. اجتماعی سازی امنیت (Socialization of security) یک مفهوم مهم و سرنوشت‌ساز و شیوه‌ای برای تهدید امنیت ملی کشورها به‌حساب می‌آید که راهکار عمده آن، اخلال در امنیت اجتماعی، ایجاد منازعات سیاسی و به نوعی دو قطبی سازی در جامعه و در نهایت فروپاشی سیاسی کشورهاست. این موضوع توانسته است به عنوان یکی از مباحث مهم مطروحه در تئوری جنگ در منطقه خاکستری نقش برجسته‌ای در دستیابی به اهداف ژئوپلتیک ایفا کند.

آگاه: نگارنده در این یادداشت ضمن تشریح مفهوم اجتماعی سازی امنیت، به چگونگی مقابله با اجتماعی سازی امنیت با استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد. بدیهی است در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل نظریه‌های مختلفی برای تبیین موضوعات گوناگون وجود دارد لیکن در این یادداشت از نظریه‌های اجتماعی‌سازی امنیت (Socialization of security) و ساخت گرایی (Constructivism) مورد بهره برداری قرار گرفته است.
اجتماعی سازی امنیت (Socialization of security):
«اجتماعی‌سازی امنیت» یکی از نظریه‌های مهم در روابط بین‌الملل و علوم سیاسی به‌شمار می‌آید که توسط "اوله ویور" مطرح شد. این نظریه بر نقش تعیین‌کننده گفتمان در تبدیل مسائل مختلف یک کشور به تهدیدات امنیتی تاکید دارد. نظریه "اجتماعی‌سازی امنیت" در حقیقت تلاش دارد تا از یک موضوع گفتمانی، تهدید جدی بر علیه جامعه برقرار سازد. بر این اساس، امنیت زمانی محقق می‌شود که یک عامل امنیت‌ساز، موضوعی را از طریق گفتمان به عنوان یک تهدید وجودی برای یک مرجع خاص مطرح کند. این عمل گفتمانی، اجازه می‌دهد تا اقدامات فوق‌العاده‌ای (مانند نقض هنجارها یا قوانین عادی) برای مقابله با آن تهدید توجیه شود. (به عنوان مثال قطع شدن اینترنت به عنوان عاملی برای ناکام گذاشتن دشمن در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی، که یک اقدام هوشمندانه به منظور حفظ امنیت ملی است، از سوی افرادی ناآگاه و مغرض مورد شماتت قرار گرفته و نارضایتی اجتماعی را رهبری می‌کند)
مفهوم اجتماعی‌سازی امنیت و اهمیت آن:
اجتماعی سازی امنیت یک موضوع فرهنگی است که بر زبان و گفتمان سیاسی تاکید دارد و نقش مهمی در تاثیر بر شکل‌گیری افکار مخاطبان و ادراک آنان ایفا می‌کند. اینکه یک جامعه چه موضوعی را تهدید تلقی کند یا اینکه این موضوع تا چه میزان منطبق بر واقعیات باشد، جزئی از اهداف این نظریه به‌شمار می‌آید.
هدف از اجتماعی‌سازی امنیت، فعال کردن گسل‌های اجتماعی در جامعه است. به عبارت دیگر مردم در مقابل مردم. تلاش برای ارائه روایتی غلط از یک ماجرا را می‌توان در قالب اجتماعی‌سازی امنیت دانست. در این جنگ، خرده روایت‌ها می‌توانند تعیین کننده باشند. بازی کردن با خرده روایت‌ها و هزینه‌سازی در ذهن مخاطب، ایجاد آشوب فکری در ذهن مخاطب و تشویش اذهان عمومی بخشی از روش‌های اجتماعی شدن امنیت به‌شمار می‌آید که همه آنها بر روی گسل‌های اجتماعی پی‌ریزی و بنا نهاده می‌شود.
نظریه ساخت‌گرایی (Constructivism):
نظریه ساخت‌گرایی بر این پایه استوار است که هویت‌ها، منافع و واقعیت‌های اجتماعی از قبیل امنیت، تهدید، هویت و منافع ملی، اموری از پیش‌تعیین‌شده (عینی و ثابت) نیستند، بلکه توسط بازیگران اجتماعی از طریق تعاملات، گفتمان‌ها و کنش‌های متقابل ساخته می‌شوند. هنجارها و قواعد بین‌المللی در این نظریه نه تنها رفتار بازیگران را محدود می‌کنند، بلکه هویت‌ها و منافع آنها را نیز شکل می‌دهند. بدیهی است طبق این نظریه گفتمانی که بازیگران برای توصیف و فهم جهان به کار می‌برند، در شکل‌دهی به ادراک‌ها و رفتارها نقش اساسی دارند. در این نظریه ظرفیت‌های فرهنگی نظیر ارزش‌ها، باورها، هنجارها، زبان، تاریخ و سنت‌ها، می‌تواند نحوه درک ما از تهدیدات و راه‌حل‌های امنیتی آن را شکل می‌دهد. صلح طلبی، مقاومت و پایداری، شهادت، ایثار، از خودگذشتگی، هویت قومی، مذهبی، ملی و غیره بخشی از ظرفیت‌های فرهنگی به شمار می‌آیند.
درک فرهنگی از تهدید، نهادهای فرهنگی و اجتماعی، هویت فرهنگی، نوع گفتمان و روایت‌سازی در حقیقت محتوای ظرفیت‌های فرهنگی را تشکیل می‌دهد. از این رو هر کشوری با توجه به ظرفیت‌های فرهنگی خود، می‌تواند رویکرد منحصر به فردی را در اجتماعی کردن مفهوم امنیت اتخاذ کند.
* امنیت فرهنگی چگونه ساخته می‌شود؟
ساختن امنیت فرهنگی یک فرآیند پیچیده است که در سطوح مختلف و توسط عوامل گوناگون صورت می‌پذیرد. ایجاد اعتماد میان دولت و ملت، گروه‌های مختلف اجتماعی، تقویت هویت ملی و انسجام اجتماعی، تقویت و ترویج ارزش‌های مشترک فرهنگی، ارتقاء سطح آگاهی در جامعه، مشارکت مردمی و رعایت حقوق و آزادی‌های اجتماعی در چارچوب قانون اساسی از طریق دولت، سازمان‌های مردم نهاد، رسانه‌ها، خانواده و نظام آموزشی می‌تواند در شکل‌گیری امنیت فرهنگی نقش موثری بر عهده گیرد.
* نقش ارزش‌های فرهنگی در شکل دهی به مفهوم امنیت:
همانگونه که در قبل به آن اشاره شد، ارزش‌های فرهنگی می‌تواند نحوه درک ما از تهدیدات و راه‌حل‌های متناسب با آن را شکل دهد. ارزش‌هایی نظیر استقلال طلبی، صلح‌طلبی، مقاومت و پایداری، شهادت، ایثار، هویت قومی، مذهبی، ملی و غیره بخشی از ظرفیت‌های فرهنگی یک جامعه به شمار می‌آیند که درک صحیح از این ارزش‌ها می‌تواند در شکل دهی به مفهوم امنیت نقش مهمی ایفا کند.
مولفه‌های فرهنگی جامعه ایرانی:
نگاهی به تاریخ و تمدن ایرانی بیانگر این واقعیت است که جامعه ایرانی از مولفه‌های فرهنگی غنی و متنوعی برخوردار است که بر جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایرانیان تاثیر گذاشته است. برخی از مهم‌ترین مولفه‌های فرهنگی جامعه ایرانی عبارت است از:
هویت دینی و مذهبی:
دین مبین اسلام و مذهب شیعه، ستون اصلی هویت فرهنگی و اجتماعی ایرانیان را تشکیل می‌دهد. ارزش‌ها، آموزه‌ها، مناسبت‌ها و نهادهای علمی و مذهبی نقش پررنگی در شکل‌گیری این هویت به خود اختصاص داده‌اند. عرفان و معنویت در دین مبین اسلام و تلفیق آن با فرهنگ ایرانی موجب پرورش تفکر انسان‌ساز شده که به‌جای "چو ایران نباشد تن من مباد" بر این باور است که "چو انسان نباشد تن من مباد."
تاریخ کهن و میراث باستانی:
میراث تمدن‌های باستانی ایران مانند هخامنشیان، ساسانیان و تمدن‌های پیش از تاریخ، بخشی از هویت ملی و افتخارات فرهنگی ایرانیان است. مفاهیمی مانند شاهنامه، بوستان و گلستان، دیوان شاعران نامی همچون حافظ و مولوی و... در کنار نمادهای باستانی همچون نوروز، کتیبه حقوق بشر کوروش هخامنشی که در فرهنگ معاصر حضور دارد، بخش دیگری از مولفه‌های هویت تاریخ ساز ایرانیان به‌شمار می‌آید.
زبان و ادب فارسی:
زبان فارسی با ادبیات کهن فارسی یکی از مهم‌ترین ارکان وحدت فرهنگی و هویت ملی ایرانیان است. بدیهی است این زبان فاخر که از آن به زبان درک و انتقال فرهنگ می‌توان نام برد، نقش مهمی در ساخت فرهنگ و تمدن بشری و خلق ارزش‌های انسانی به خود اختصاص داده است.
هنر:
هنرهای سنتی نظیر قالیبافی، مینیاتور، خوشنویسی، معماری سنتی، موسیقی سنتی، و هنرهای دستی دیگر، بخشی از میراث فرهنگی ارزشمند ایران هستند.
مفاهیم اخلاقی و اجتماعی:
وجود فرهنگ ایثار و شهادت، مقاومت و پایداری، صبر و تحمل، تاب‌آوری در قبال مشکلات، جوانمردی، غیرت و مردانگی و... بخش دیگری از ارزش‌های فرهنگی جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهد.
تنوع قومی و زبانی:
ایران کشوری با تنوع قومی و زبانی بالاست (فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب و...). هر کدام از این گروه‌ها فرهنگ، زبان، و سنت‌های خاص خود را دارند که به غنای فرهنگی ایران می‌افزایند. در حقیقت این مولفه‌ها به طور متقابل بر هم تاثیر می‌گذارند و یک شبکه پیچیده فرهنگی را تشکیل می‌دهند که در طول زمان تکامل یافته و در مواجهه با تحولات داخلی و خارجی، شکل جدیدی به خود می‌گیرد. در بحث قبلی ما به مولفه‌های فرهنگی در بستر اجتماعی‌سازی امنیت پرداختیم که هویت دینی، ایثار، خانواده و رسانه از جمله آنها بودند.
 چگونه ساخت‌گرایی می‌تواند به درک بهتر ما در تحلیل چگونگی «اجتماعی شدن» مفاهیم امنیتی کمک کند؟
در خصوص نقش گفتمان و زبان در ساخت مفاهیم امنیتی نیز باید اذعان کرد که ساخت‌گرایی تأکید زیادی بر نقش زبان دارد. کلماتی که برای توصیف مسائل امنیتی به کار می‌روند -مانند "فتنه"، "نفوذ"، "مقاومت"، "تحریم"- صرفاً ابزاری برای توصیف واقعیت نیستند، بلکه خودشان به شکل‌دهی به درک ما از واقعیت امنیتی کمک می‌کنند. در حوزه گفتمانی نیز وجود گفتمان‌های مسلط نقش مهمی را درتبیین موضوع بر عهده دارند. واژه‌های دینی مانند جهاد، شهادت، ولایت فقیه و عبارات سیاسی مانند استقلال، عدم وابستگی، مبارزه با استکبار به شدت بر مفاهیم امنیتی تأثیرگذار هستند.
در خصوص ارتباط هویت و منافع امنیتی و پیوستگی میان این دو باید اذعان کرد که ساخت‌گرایی معتقد است که منافع یک کشور از پیش تعیین شده نیستند، بلکه بر اساس هویت آن کشور شکل می‌گیرند. هویت ایرانی با تاکید بر اسلام، تاریخ باستان، مقاومت، و استقلال منافع امنیتی خاصی را برای ایران تعریف می‌کند. لازم به ذکر است که تغییر هویت در جامعه منجر به تغییر منافع امنیتی آن نیز می‌شود. به عنوان مثال، اگر درک ما از "امنیت" صرفاً به معنای دفاع از مرزها باشد، منافع امنیتی آن با زمانی که امنیت را به معنای صدور ارزش‌های انقلاب یا حمایت از مقاومت منطقه تعریف می‌کند، متفاوت خواهد بود. در اینجا نقش نهادها و بازیگران اجتماعی در "اجتماعی شدن امنیت" از اهمیت زیادی برخوردار است. نهادهای تولید کنند امنیت همچون مساجد، روحانیت، ارتش، سپاه، دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، نخبگان سیاسی - اجتماعی و حتی افکار عمومی در "ساختن" مفاهیم امنیتی نقش مهمی بازی می‌کنند. 
چگونه رویکرد ساخت‌گرایی به ما در مقابله با اجتماعی سازی امنیت کمک می‌کند؟
از آنجا که در ساخت‌گرایی، جامعه مانند موجود زنده‌ای است که دائماً در حال تغییر است، درک عمیق ما از چالش‌های امنیتی و عبور از تمرکز صرف بر قدرت نظامی یا تحریم‌های اقتصادی، به ما کمک می‌کند تا شناخت بهتری از درک جامعه نسبت به تهدیداتی همچون تهدیدات فرهنگی و امنیتی داشته باشیم. همچنین علت اتخاذ برخی از سیاست‌های خارجی کشورمان نظیر حمایت از گروه‌های مقاومت در منطقه بر اساس هویت، ارزش‌ها و درک خاصی از منافع امنیتی که در جامعه ما ساخته شده، صورت می‌گیرد. در این راستا شناسایی نقاط قوت فرهنگی می‌تواند عامل مهمی در درک این مهم به‌شمار آید. همانطور که در بحث قبلی اشاره شد، مولفه‌های فرهنگی مانند ایثار، مقاومت، و هویت دینی، می‌توانند به عنوان پایه‌هایی برای اجتماعی‌سازی امنیت مورد استفاده قرار گیرند. ساخت‌گرایی به ما نشان می‌دهد که چگونه این مولفه‌ها از طریق تعاملات و گفتمان‌ها تقویت یا تضعیف می‌شوند. به طور خلاصه، امنیت یک "واقعیت ساخته شده" است که از طریق تعاملات اجتماعی، زبانی، فرهنگی و تاریخی، معنا پیدا کرده و نهادینه می‌شود. امروزه اجتماعی‌سازی امنیت بستری برای تسلط بر اراده ملت‌ها با استفاده از ابزار فرهنگی و عدم توسل به زور است. در اجتماعی‌سازی امنیت، کشورهایی که از ظرفیت‌های فرهنگی فراوان و مولد برخوردارند، می‌توانند بر دشمن فائق آیند. بن مایه فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی به عنوان ظرفیتی ارزشمند در این کارزار در کنار توانایی برای تولید مفاهیم مناسب به منظور مقابله با تهدیدات، نظیر فرهنگ شهادت، مجاهدت، غیرت، جوانمردی، ایثار، استکبارستیزی و... می‌تواند در شناسایی و شناساندن دقیق نقاط حساس این کارزار نظیر، جنگ تحمیلی، صلح تحمیلی، نفوذ، دوست، دشمن و غیره به کار آید. اینجاست که یک کشور می‌تواند با استفاده از ظرفیت‌های فرهنگ غنی خود، موضوع دشمن شناسی را به خوبی تبیین و ترسیم کند و در چارچوب همین بن مایه‌های فرهنگی، تهدیدات را تبدیل به فرصت سازد. عبور از تله اجتماعی‌سازی امنیت به عنوان مهم‌ترین ابزار تجزیه یک کشور زمانی محقق می‌شود که دولت و ملت همراه با یکدیگر در مسیر تحقق منافع ملی و دست یابی به امنیت پایدار گام بردارند. تحلیل فرآیندهایی که به ساخت امنیت کمک می‌کند، می‌تواند ما را در رسیدن به امنیت پایدار یاری رساند. بدیهی است؛ ظرفیت‌های فرهنگی موجود در جمهوری اسلامی ایران بدلیل کثرت و ماهیت منحصر به خود نقش مهمی در امنیت پایدار به خود اختصاص داده است.