۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۱

در اغلب مواقع وقتی صحبت از پدیده عظیم پیاده‌روی اربعین و زیارت کربلا در این ایام می‌‏شود، بیشتر به چشم یک پدیده دینی و مذهبی به آن نگاه می‏‌شود. در حالی که ظرفیت‌های این پدیده، خیلی فراتر از این حرف‌هاست و یکی از مهم‌‏ترین و اصلی‌ترین ظرفیت‎‌های این اتفاق، ظرفیت فرهنگی و تمدنی آن است که کمتر به آن پرداخته می‌‎شود.

آگاه:‌ اگر بخواهیم خیلی خلاصه و سرفصل‌وار به ظرفیت‎‌های فرهنگی و تمدنی پیاده‌روی اربعین اشاره کنیم، همگرایی اسلامی، احیای هویت اسلامی، تقویت ارزش‏‌های اسلامی، شناخت ملل مختلف و تبادل و تعامل فرهنگی از جمله این ظرفیت‌هاست که هرکدام از اینها، قابلیت نوشتن یک مقاله مفصل را دارد.

یک زیارت تمدن‌ساز و فرهنگ‌ساز


زیارت امام حسین (ع) آن هم به شکل عظیمی که این روزها در حال رخ‌دادن است، انسان‌ساز، تمدن‌ساز، فرهنگ‌ساز و جامعه‌ساز است؛ اما در شناخت آن به جهان کم‌کاری شده است. خاطرم است در اولین همایش ملی ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی اربعین مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی از اینکه درباره شناخت و معرفی ظرفیت‌های فرهنگی پیاده‌روی اربعین کم‌کار شده است، گلایه و مطرح کردند که اسلام همه چیز دارد، ولی نحوه عرضه‌کردن آن کم است. اسلام بهترین مواد اولیه را دارد، ولی رقیب آن مواد اولیه ضایعاتی و بی‌کیفیت دارد، ولی با همان مواد کهنه یک محصول خوب و با کیفیت ارائه می‌دهد. مثل کسی که گندم خوب دارد، ولی از آن نان درست نمی‌کند و آن را خام سر سفره می‌گذارد؛ ولی رقیبان اسلام از گندم‌های فاسدی که دارند، نان خوشمزه درست می‌کنند و سر سفره می‌گذارند. مهمانان هم نان فاسد را می‌خورند، ولی گندم مصرف نشده می‌ماند. اینها همه به مظلومیت اسلام بر می‌گردد.
ایشان پیوند میان اربعین و محبت را به عنوان یک پیوند وثیق دانستند و بیان کردند: هر ساله حدود ۲۳ میلیون نفر با پای پیاده به کربلا می‌روند. آن هم به کشوری که حدود هشت سال با ما می‌جنگید و می‌بینید که امروز همین کشور دشمن، بهترین دوست ما شده است. این اربعین اگر دست غرب بود از آن یک بازار بزرگ اقتصادی می‌ساخت، ولی می‌بینید که عراقی‌ها هیچ پولی بابت خدماتی که می‌دهند، دریافت نمی‌کنند. فلسفه وجودی آدم محبت است و ما این محبت را در پیاده‌روی عظیم کربلا می‌بینیم. حتی کسانی که در خانه‌هایشان چیزی هم ندارند، افراد را به خانه‌هایشان دعوت می‌کنند تا آنها را مشت‌مال بدهند. تمدن غرب، انسان امروز را خشک کرده است و همه‌جا فقط دشمنی است، پس دوستی کجاست؟ نهال دوستی بنشان نهال دشمنی بر کن. اگر می‎خواهید نهال دوستی بنشانید، اربعین را به عنوان پرچم کشتی تمدن اسلامی به آنها نشان دهید. من نمی‌دانم که امروز چه بر اسلام آورده‌اند که از محبت و دوستی تهی شده است. کلام آخر من این است که ما که اربعین را تولید نمی‌کنیم، حداقل آن را خوب عرضه کنیم و ارائه دهیم.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های پیاده‌روی اربعین، نوعی بازگشت به جمع‏گرایی است آن هم در دنیایی که همه چیز متمرکز بر فرد است. از زاویه فرهنگی، اربعین نماد جمع‌گرایی در مقابل فردگرایی است. علاوه بر این در اربعین دیگر خواهی در مقابل خودخواهی اتفاق می‌افتد؛ یعنی اینکه همه دوست دارند برای دیگری کاری بکنند و هرکسی دلش می‌خواهد به بقیه خیر برسانند. علاوه بر اینکه در کنگره عظیم اربعین، تفاهم وجود دارد به این معنا که در آنجا کسی با کسی دعوا ندارد؛ چون تفاهم حداکثری است و همه همدیگر را قبول دارند. به‌عبارت‌دیگر تفاهم بر محور ارزش‌های حسینی است. یکی دیگر از جنبه‌های پدیده پیاده‌روی اربعین که مغفول مانده، اما جای بسیار برای کارکردن دارد، بررسی این پدیده از منظر جامعه‌شناسی است؛ این در حالی است که این اتفاق اگر در هر جای دیگه دنیا هرساله رخ می‏داد، راجع به آن مقالات و همایش‎های جامعه‌شناسانه بسیاری نوشته و برگزار می‏شد.

نگاه مناسبتی به اربعین ممنوع


علیرضا شجاعی‌زند، از جامعه‌شناسان فعال و کنشگر کشورمان در رابطه با این غفلت معتقد است: وقتی به برخی از پدیده‌های جهان اسلام نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که اجماعی برای ندیده‌شدن برخی از پدیده‌ها و اصراری برای دیده‌شدن پدیده‌های دیگر وجود دارد. متاسفانه این جریان درون جامعه علمی هم راه افتاده است و برخی از جامعه‌شناسان عمدا یا سهوا برخی از مسائل را از زیر چشم می‌گذرانند. بنابراین مسئله من دیدن یا ندیدن می‌شود. وی در ادامه با بیان اینکه نباید با اربعین برخورد مناسبتی داشته باشیم، گفت: اربعین اگرچه یک مناسبت است، ولی نباید با آن برخورد مناسبتی بکنیم. باید با آن با عنوان یک امر مستمر برخورد کنیم، نه اینکه فقط در آستانه آن به فکر ایجاد زمینه برای برگزاری‌اش باشیم و بعد هم که تمام شد، تا سال بعد فراموشش کنیم و خلاصه اینکه نباید از ظرفیت‌های اربعین غافل شویم و باید با آن جدی برخورد کنیم. فکر می‌کنید چرا غرب بااین‌همه بی‌عدالتی از شرایط داخلی خودش مطمئن است؟ برخی می‌گویند به خاطر ساختار دموکراتیک است، ولی به اعتقاد من این اطمینان به دلیل تخلیه معرفتی و ارزش‌های انسان‌های غربی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت‌مدرس در ادامه سخنانش به تعدادی از ویژگی‌های پدیده کنگره عظیم اربعین پرداخت و توضیح داد: این پدیده عظیم، ویژگی‌های بسیاری دارد که من فقط به تعدادی از آنها می‌پردازم. ابقا و بسط دین‌داری درنوردیدن تاریخ و پیوندزدن بین زمان حال، گذشته و آینده به‌وجودآمدن شکل جدیدی از تعامل اجتماعی، مردمی‌بودن این حرکت و نبودن فاصله قومی و جنسی از جمله ویژگی‌های این پدیده است. در بحث ابقا و بسط دین‌داری این موضوع مطرح می‌شود که کارکرد تجمعات مناسکی اغلب در حد پیروان همان دین است؛ در حالی که در مورد اربعین پیروان مختلفی به این منسک روی می‌آورند. علاوه بر این، محوشدن جغرافیا و مرزها را در این پدیده می‌بینیم. ما با عراقی‌ها پدرکشتگی داشتیم، آنها هم همینطور ولی الان به طرز عجیبی با آنها احساس قرابت می‌کنیم. به عبارتی در طول این پدیده احساس خود و دیگری از بین می‌رود، اگرچه زمانش کوتاه است ولی آثارش عمیق است. در جامعه‌شناسی یک مفهوم به نام انبوه خلق (mass) داریم. به این معنا که گستره زیادی از جمعیت بدون نظم و برنامه‌ریزی و بر اساس یک هیجان درونی در کنار هم جمع شده‌اند، اما کنگره عظیم اربعین با انبوه خلق که در جامعه‌شناسی مطرح می‌شود، قابل‌مقایسه نیست. در پدیده اربعین بر خلاف پدیده انبوه خلق پایداری، تداوم و نظم و ترتیب وجود دارد. علاوه‌برآن، حاضرین در این کنگره عظیم، آرامش رفتاری عجیبی دارند. وحدت حداکثری و جهت واحد هم از دیگر ویژگی‌های حاضرین در این پدیده است، در حالی که در انبوه خلق آشفتگی وجود دارد. در اربعین افراد خودشان را پالایش می‌کنند. علاوه بر این، این حرکت برآمده از آگاهی و آگاهی‌بخش است. پدیده اربعین بر خلاف اتفاقی که در انبوه خلق میافتد، غیرمخرب است و از همه اینها مهم‌تر این که کنگره عظیم اربعین یک سرمایه اجتماعی مهم و ارزشمند است.

اربعین پای خدا را در تاریخ باز کرده است


حسن کچویان، دیگر جامعه‌شناس کشورمان در مورد پدیده اربعین معتقد است که اربعین پای خدا را در تاریخ باز کرده است. به عقیده او یکی از مهم‏ترین ویژگی‌های این پدیده عظیم فضای اخلاقی حاکم در این کنگره است. کچویان در تشریح این سخنش می‏گوید: به عقیده من فضای اخلاقی حاکم در این اربعین یکی از جنبه‌های اساسی مسئله است که ما حتی مشابه این را در حج هم نمی‌بینیم. همین که در طول این اتفاق هیچ‌گونه تصویر ذهنی بدی برای افراد آنجا به وجود نمی‌آید، خودش مسئله مهمی است. افرادی که به حج رفته‌اند، حتما چهره‌های بدی از حج در یادشان مانده است؛ چهره‌هایی مانند آلودگی فیزیکی مخصوصا در منا و مراسم تراشیدن مو. تجربه اربعین به‌نوعی شبیه فضای سال‌های اول انقلاب یعنی سال‌های ۵۶ تا ۵۹ است که در این دوران فضایی غیر از فضای جهان فعلی شکل گرفت. وی معتقد است: در اربعین امکان تجربه جهان دیگری فراهم می‌شود. به بیان دیگر اربعین امکان تجربه متعالی و قدسی را برای ما فراهم می‌کند. ما برای اینکه نظم جهانی داشته باشیم، باید با بنیان‌های ارزشی ارتباط برقرار کنیم. در جهانی که ما زندگی می‌کنیم باید تجربه‌ای از ارزش‌های امر متعالی و خیر داشته باشیم تا امکان زندگی با قراردادها فراهم شود. به بیان دیگر برای اینکه ساختار زندگی ما قراردادی شود، باید ارزش‌های بنیادینی را بپذیریم تا قراردادها الزام‌آور باشد. این در حالی است که متفکران اجتماعی بعدها متوجه شدند که این جهان یک وجه غیرقراردادی دارد. نکته مهم این است که قبول ارزش‌ها یک امر اختیاری نیست؛ یعنی به این صورت نیست که ما تعلق خاطر به چیزی داشته باشیم و بتوانیم روی آن کار کنیم. دلیل این پدیده تاریخی را من نمی‌دانم و به نظرم به یک تقدیر تاریخی برمی‌گردد، ولی این را می‌دانم که تجربه آن از جنس تجربه‌هایی است که گویی پای خدا را در تاریخ باز می‌کند و ما با آن موج جدیدی از ظهور و بروز خدا را در عالم می‌بینیم.

گزارش را با این حدیث از امام صادق (ع) به پایان می رسانیم: ایشان می‏فرمایند: « انَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً»، یعنی شهادت امام حسین(ع) منشأ تولید یک انرژی و حرارتی است که شامل همه مومنین است. انرژی فعال به انرژی حرکت درآورنده تاریخ به سمت یک نقطه انجام می رسد و تا به این نقطه نرسد، از پای نمی نشیند. این حرارتی که قیام حسینی در جامعه بشر به وجود دارد، شگفت آورترین حادثه تاریخ بشر است.