آگاه: یکی از اصلیترین چالشها برای حفاظت از یوز ایرانی، نابودی زیستگاههای طبیعی آنهاست. بسیاری از مناطق زیستی یوزها در اثر فعالیتهای انسانی، کشاورزی و ساختوسازهای صنعتی بهشدت آسیب دیده است. البته مرگومیر تولهیوزهای ایرانی هم بسیار بالاست و کمتر از ۱۰ درصد تولههای یوز به سن بالای یک سال و نیم میرسند. دلایل اصلی این تلفات شامل شکار توسط شکارچیان بزرگتر مانند شیرها، بیماریها، کمبود غذا و رهاشدن تولهها به دلیل گرسنگی مادران است. از سوی دیگر، یوزهای مادر برای تامین غذا اغلب به شکارهایی میپردازند که توان آنها را کاهش داده و در نتیجه توانایی آنها برای مراقبت از تولهها کاهش مییابد. یوزپلنگها آسیبپذیرترین گونه گربهسانان بزرگ به شمار میآیند. تخریب زیستگاهها، برخورد با خودروها، شکار غیرقانونی و کاهش منابع غذایی از جمله عواملی هستند که تهدید جدی برای بقای یوزهای ایرانی به شمار میروند. اگر روند فعلی ادامه یابد، ممکن است این جانور منحصربهفرد به طور کامل منقرض شود.
روزی برای یوز ایرانی نهم شهریور سال ۱۳۷۳، در یک روز عادی در شهرستان بافق استان یزد که به نظر همه چیز آرام بود، یک یوزپلنگ مادر به همراه سه تولهاش به حوضچه آبی در نخلستانی رفته بود. ناگهان عدهای از مردم محلی که قطعا نسبت به ارزش این گونه ناآگاه بودند از راه رسیدند و مادر و تولهها را محاصره کردند. مادر تلاش کرد که تولههایش را در برابر ضربات آنان حفظ کند اما نتوانست. در نهایت فرار کرد و سه تولهاش گرفتار شدند. ضربات وارد شده بر تولهها به حدی شدید بود که یک توله در همان دقایق اول جان باخت. یکی از افراد به محیطزیست استان خبر داد و ماموران در محل حاضر شدند. دومین توله در مسیر انتقال به دامپزشکی تلف شد. یک توله ماند که آن هم توسط دامپزشک در یزد به صورت سطحی، معاینه و بلافاصله به تهران منتقل شد. محیطبانان بافق آن زمان اعلام کردند که مادر به مدت یک هفته هر روز به نزدیکی محل و آن نخلستان میآمد تا شاید تولههایش را بیابد، اما بعد از یک هفته ناامید شد و دیگر نیامد. توله یوز سوم به پردیسان تهران منتقل شد و «ماریتا» نام گرفت. این ماده یوز به مدت ۹ سال تنها در پردیسان به سر برد و در نهایت سال ۱۳۸۲ بدون اینکه دنیای طبیعی و واقعی بیرون از فنسها را تجربه کند، تلف شد. پس از این واقعه، انجمن یوزپلنگ ایرانی به عنوان یک سازمان مردمنهاد از سال ۱۳۸۶ روز نهم شهریور را به عنوان روز ملی یوزپلنگ ایرانی نامگذاری کرد تا توجه عمومی و مسئولان را به وضعیت بحرانی این گونه جلب کند.
تولهیوزهایی که تلف شدند
بعدتر توله یوزهای دیگری هم به جبر وارد پردیسان شدند. «کوشکی»، «دلبر» و «ایران» سه توله یوزی بودند که تقریبا در شرایط مشابه ماریتا وارد فنسهای پردیسان شدند و بدون زادوولد مردند. کوشکی و دلبر یوزپلنگهای نر و مادهای بودند که به ترتیب ۱۰ آذر ۱۳۹۳ از پناهگاه حیاتوحش میاندشت و ۱۱ آذر ۱۳۹۳ از ذخیرهگاه زیستکره توران به بوستان پردیسان تهران منتقل شدند. این دو گونه ارزشمند با هدف تکثیر در اسارت و انجام تحقیقات روی رفتار گربهسانان به این مکان منتقل شدند.
کوشکی یوزپلنگ نر، بهمن ۱۳۸۶ در چهار ماهگی و دلبر یوزپلنگ ماده فروردین ۱۳۹۰ در سه ماهگی به اسارت درآمدند که بعد از این و با توجه به اهمیت حفاظت از این گونههای ارزشمند و در خطر انقراضبودن آنها به پارک پردیسان منتقل شدند. ایران، یوزپلنگ ماده نیز سال ۱۳۹۶ در حالی که هشت ماه داشت از قاچاقچیان در تهران گرفته و به پردیسان منتقل شد تا در کنار کوشکی و دلبر ناجی نسل خود باشد. بر این اساس اقدامات زیادی با هدف تکثیر در اسارت بر اینگونهها انجام شد اما نتیجهای نداشت، تا اینکه مسئولان وقت سازمان حفاظت محیطزیست تصمیم گرفتند این سه یوز را به توران در سمنان منتقل کنند که اکنون تنها زیستگاه این گربهسان ارزشمند است.
سال ۱۳۹۹ به توران منتقل شدند، تلاش زیادی برای جفتگیری این دو یوز انجام شد، اما نتیجه بخش نبود. تا اینکه کوشکی، یوزپلنگ نر در بهمن ۱۴۰۱ در منطقه حفاظتشده توران به دلیل کهولت سن تلف شد و دلبر، یوز ماده نیز بعد از یک دوره بیماری تنفسی سال ۱۴۰۳ جان خود را از دست داد. ایران، یوز ماده همچنان در توران و در سایت تکثیر به سر میبرد. البته یکبار در سال ۱۴۰۱ از «فیروز» یوز نر در همان منطقه باردار شد که داستان بارداری و زایمان ایران بیشتر شبیه یک تراژدی است. اردیبهشت ۱۴۰۱ مشخص شد که بارداری ایران کامل است اما باتوجهبه شرایط فیزیکی گونه و ناتوانی در زادآوری طبیعی، با نظر دامپزشکان مشاور و دامپزشک سازمان حفاظت محیطزیست، ایران در ۱۱ اردیبهشت به روش سزارین صحرایی تولههای خود که سه توله نر بودند را به دنیا آورد، اما مادر تولهها را نپذیرفت. بعد از اتمام جراحی، تولهها به پناهگاهی در کنار مادر منتقل شدند. اما مادر از پذیرش و شیردهی به بچههایش امتناع کرد. بنابراین تولهها به صورت دستی شیردهی شدند. یکی از تولهها که از همان زمان تولد ضعیف بود بعد از چهار روز تلف شد. یکی دیگر از تولهها ۲۷ اردیبهشت در مسیر انتقال به یک بیمارستان تخصصی دامپزشکی در تهران از بین رفت. یوز سوم که «پیروز» نام گرفت پس از ۱۰ ماه زندگی، در ۹ اسفند ۱۴۰۱ به علت نارسایی کلیوی در بیمارستان از دست رفت. از آن روز به بعد دیگر «ایران» باردار نشد؛ هر چند متخصصان زیادی این ماده یوز را ویزیت کردند؛ اما معتقد بودند با توجه به شواهد، احتمال بارداریاش بهشدت کاهش یافته است اما به طور کامل ناامید نشدند.
تلاش برای حفاظت
با وجود همه فرازونشیبها برای تکثیر در اسارت، مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست ناامید نشدند و کار را رها نکردند. بر این اساس اقدامات زیادی انجام شد که توسعه فضای جایگاههای سایت به مساحت ۱۲ هکتار و ایجاد ۶ فضای جدید استاندارد نگهداری یوزپلنگ مطابق با پروتکلهای بینالمللی، بهسازی جایگاههای قبلی مطابق با استانداردها، ایجاد کمپ بازوحشیسازی و ورزش یوزپلنگ با تجهیزات استاندارد، ایجاد کمپ جفتگیری مستقل با عوارض طبیعی لازم، ایجاد کمپ شکار استاندارد برای بازوحشیسازی و ایجاد سیستم مدیریت یکپارچه با ارزیابی و پایش سیستماتیک در روند بهرهبرداری سایت برخی از این اقدامات است.
البته با وجود همه اقدامات انجام شده، سیاست حفاظتی سازمان محیطزیست، حفاظت گونه در طبیعت است. بر این اساس برنامه نجات یوزپلنگ آسیایی را تهیه کردند. البته چون این گونه اکنون فقط در ایران زیست میکند، به آن یوز ایرانی میگویند و این مسئولیت ایرانیان را در قبال این گربهسان سنگینتر میکند.
درحالیکه حدود یک قرن پیش یوزپلنگ آسیایی مشکلی نداشت و آزادانه در طبیعت گشتوگذار و زندگی میکرد، اما بهمرور و با توسعه زندگی شهرنشینی، جادهسازی، فعالیتهای صنعتی، معدنی، شکارهای غیرقانونی و افزایش تعارضات میان انسان و محیطزیست این آرامش از یوزها گرفته شد. طوری که امروز در ورطه انقراض قرار گرفتهاند. کار به جایی رسید که زنگ خطر حیات یوزپلنگها به صدا درآمد و بهاینترتیب سازمان حفاظت محیطزیست، برنامه توسعه ملل متحد و تعدادی از نهادهای متعهد ملی و بینالمللی از سال ۱۳۸۰ با همکاری یکدیگر به حفاظت از این گونه شاخص در قالب پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی پرداختند و توانست حداقل، روند انقراض این گونه را کندتر کند. پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری جوامع محلی، حمایت از محیطبانان و تقویت مناطق حفاظت شده ایران و کمک به تحقیق و پژوهش موفق به انجام این کار شده است.
جانمایی در ۲استان
بحث فراجمعیت، مکمل بخشی از راهبردهاست. این، نکتهای است که مدیرکل حفاظت محیطزیست سمنان مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: با توجه به اینکه درصد موفقیت در این روش بیشتر از تکثیر در اسارت است، مکانهایی در خراسان شمالی و سمنان جانمایی شده است که درصورت موفقیت، در زیستگاههای تاریخی یوز مثل اصفهان، یزد، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و کرمان هم اجرایی خواهد شد. به اعتقاد سعید یوسفپور، همه فناوریهای مورد نیاز برای ایجاد مراکز فراجمعیت در کشور وجود دارد؛ فقط مکملهای غذایی، دارو و برخی واکسنهای مورد نیاز یوزپلنگ از روشهای مختلف از خارج کشور تامین میشود. اخیرا هم دکتر پیتر کالدول برای معاینه فیروز به ایران آمد و با خود بخشی از این اقلام را آورد.
یوزهایی برای ایران
باقر نظامی، مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی با اعلام تازهترین آمار و اطلاعات از وضعیت این گونه نادر میگوید: «تاکنون در طبیعت هفت یوز نر، پنج یوز ماده و دو یوز با جنسیت نامشخص شناسایی شدهاند. همچنین در مرکز تکثیر در اسارت ۶ یوزپلنگ شامل یک یوز نر و پنج یوز ماده نگهداری میشوند.» به گفته وی برنامه نجات یوزپلنگ ایرانی یک برنامه پنج ساله است که با وجود تلاش برای داشتن بودجه مستقل، بر اساس تصمیم شورای عالی محیطزیست بودجه آن زیرمجموعه پروژه تنوع زیستی تعریف شده است و برای این دوره پنجساله، مبلغ یک و نیم همت تخصیص یافته است. در ۶ ماه نخست سال جاری نیز ۵۰ میلیارد تومان از این بودجه تخصیص یافته است.
سرعت تخریب زیستگاهها از سرعت اقدامات بیشتر است
مدتی پیش در جلسه شورای عالی محیطزیست، طرح ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی مطرح و مورد توجه رئیسجمهور قرار گرفت. همچنین معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست با تاکید بر اینکه آخرین فرصتها برای نجات یوزپلنگ آسیایی از انقراض در حال سوختن است، گفته بود: «اگر برنامه نجات یوزپلنگ آسیایی یا همان یوز ایرانی تامین اعتبار نشود، انقراض این گونه قطعی خواهد بود.» حمید ظهرابی گفت: «سرعت تخریب زیستگاهها از سرعت اقدامات دولت بسیار بیشتر است. اگر برنامه نجات یوزپلنگ تامین اعتبار و اجرا نشود، انقراض این گونه قطعی است و این امر شکست بزرگی برای محیطزیست کشور خواهد بود. کاملا روشن است که ابعاد این عدم توفیق فقط به محیطزیست محدود نخواهد بود و به عنوان نمونه بارزی از مدیریت در کشور تحلیل میشود، در عوض در صورت توفیق میتواند ارائهدهنده یک موفقیت بزرگ و مورد استقبال جهانی قلمداد شود و بیانگر توان علمی متخصصان محیطزیست کشور باشد و به عنوان نشانه حمایت دولت و حاکمیت از محیطزیست در سطح جهان بدرخشد.»
رفتارشناسی یوزها
یوزها به طور معمول در طول روز فعالاند و بیشتر، شبها را به استراحت میگذرانند. ازآنجاکه شکار آنها به طور عمده بر پایه سرعت و تعقیب طعمه استوار است، یوزها معمولا در مناطق باز و خشک زندگی میکنند. آنها قادرند مسافتهای طولانی را بهسرعت طی کنند و در زمان شکار، از استراتژیهایی مانند نزدیکشدن آهسته به طعمه استفاده کنند. یوزها برای شکار، سریع به سمت طعمه میدوند و شکار خود را زمینگیر میکنند. یوزها در مقایسه با دیگر گربهسانان، از پنجههای خود برای گرفتن طعمه استفاده نمیکنند. آنها با حمله به طعمه و واردکردن فشار به گردن یا کمر، طعمه را از پا درمیآورند.
۳۴ توله یوزپلنگ از سال ۱۳۹۸ تاکنون متولد شدهاند
۱۰۰ درصد یوزپلنگهای ماده از سال ۱۳۹۸ تاکنون باردار شدهاند
۱۴ توله یوزپلنگ از سال ۱۳۹۸ تاکنون تلف شدهاند
۲۰ قلاده یوزپلنگ در کشور زیست میکنند