۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۵

امروز تولد ۴۸ سالگی موزه هنرهای معاصر تهران، یکی از مهم‌ترین و پرآوازه‌ترین موزه‌های ایران است. بنایی که علاوه بر ارزش اشیائی که در داخل آن وجود دارد ارزش معماری هم دارد. ساختمان موزه هنرهای معاصر که خود یکی از زیبایی‌های شهر تهران به شمار می‌آید توسط کامران دیبا در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیرهای کویری ایران طراحی شده است.

آگاه

نگاهی به مسیر شکل‌گیری موزه
پیش از افتتاح موزه هنرهای معاصر تهران، وضعیت هنرهای تجسمی ایران به‌ویژه در زمینه هنر مدرن با چالش‌هایی روبه‌رو بود. اگرچه هنرمندان ایرانی در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به تدریج به هنر مدرن و معاصر علاقه‌مند شدند، اما فضای مناسبی برای نمایش آثارشان وجود نداشت. در آن زمان گالری‌های کوچک و خصوصی عمدتا محل نمایش آثار هنری‌ای بودند که مخاطبان محدودی داشتند.
هنرهای تجسمی در ایران تا پیش از دهه ۱۳۵۰ عمدتا توسط افراد و نهادهای خصوصی حمایت می‌شد و دولت کمتر به توسعه این عرصه توجه داشت. با تاسیس موزه هنرهای معاصر، حمایت‌های دولتی از هنر مدرن و معاصر ایران افزایش یافت و هنرمندان ایرانی توانستند آثار خود را در کنار آثار هنرمندان برجسته بین‌المللی به نمایش بگذارند.
هدف اصلی تاسیس این موزه، نمایش مجموعه‌ای از آثار برجسته هنرمندان مدرن و معاصر جهان و ایران بود. گردآوری آثار ارزشمندی از هنرمندان برجسته دنیا موجب شد که این موزه در زمان خود، به عنوان یکی از کامل‌ترین مجموعه‌های هنر مدرن در خارج از غرب شناخته شود. این موزه به‌گونه‌ای طراحی شد تا نمادی از پیوند میان میراث فرهنگی ایران و هنر مدرن جهان باشد. از همین‌رو معماری موزه نیز با ترکیب عناصر سنتی و مدرن، این مفهوم را به نمایش می‌گذارد. فرآیند طراحی و ساخت موزه هنرهای معاصر تهران تقریبا پنج سال به طول انجامید. از اوایل دهه ۱۳۵۰ که ایده تاسیس این موزه شکل گرفت تا سال ۱۳۵۶ که موزه به صورت رسمی افتتاح شد.

از پیکاسو و ونگوگ تا تناولی و محصص
مجموعه بین‌المللی موزه هنرهای معاصر تهران یکی از منحصر به فردترین مجموعه‌ها در خارج از جهان غرب محسوب می‌شود. این مجموعه شامل آثاری از بسیاری از بزرگ‌ترین هنرمندان مدرن و معاصر جهان است که در دوره پهلوی دوم، به‌ویژه به دلیل روابط فرهنگی گسترده ایران با کشورهای غربی خریداری شدند.
در بخش هنر اروپایی و آمریکایی مدرن این مجموعه، آثار ارزشمندی از هنرمندان بزرگی مانند پابلو پیکاسو، سالوادور دالی، ونسان ونگوگ، کلود مونه، فرناندو بوترو، اندی وارهول و جکسون پولاک قرار دارد. هرکدام از این آثار نماد جریان‌های مهم هنری قرن بیستم مانند کوبیسم، سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم و پاپ‌آرت هستند.
موزه هنرهای معاصر تهران همچنین دارای مجموعه‌ای غنی از آثار هنرمندان برجسته ایرانی است. سهراب سپهری، پرویز تناولی، حسین زنده‌رودی و بهمن محصص از جمله هنرمندانی هستند که آثار برجسته‌ای از آنها در گنجینه موزه هنرهای معاصر موجود است. در کنار آثار مدرن و معاصر، موزه هنرهای معاصر تهران مجموعه‌ای از آثار هنری سنتی و اسلامی را نیز دربر دارد. این آثار شامل مینیاتورها، خوشنویسی‌های ارزشمند و آثار هنرهای دستی ایرانی است. هدف از نمایش این آثار در کنار هنرهای معاصر، ایجاد پیوندی میان گذشته هنری غنی ایران و جریان‌های هنری مدرن است.

یک موزه، چهل مدیر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتفاقات فرهنگی که پس از انقلاب رخ داد، مسیر فعالیت موزه هم تغییر کرد و اینکه می‌گوییم تغییر کرد به این معناست که آنقدر فراز و نشیب‌های آن دوران زیاد بود که کسی به فکر موزه نبود، از دهه ۷۰ اما ماجرا کمی تغییر کرد و همزمان با شکوفایی دوران فرهنگ و هنر، موزه هنرهای معاصر هم در این دهه دوران خوبی را سپری کرد و چند نمایشگاه بین‌المللی برگزار کرد و تعاملات گسترده‌ای با هنرمندان معروف دنیا شکل گرفت و مدیران وقت موزه تلاش کردند تا جان از دست رفته موزه را احیا کنند اما این احیا مقطعی بود و بستگی به شیوه مدیریت هر مدیری داشت که سرکار می‌آمد و اتفاقا یکی از چالش‌ها و معضلات این مکان فرهنگی هم موضوع تغییر مدیریتی است. چند سال پیش روابط عمومی موزه اعلام کرد که بعد از انقلاب نزدیک به ۴۰ بار ریاست موزه تغییر کرده و احتمالا این رقم فارغ از حکم‌های سرپرستی است؛ یکی از آسیب‌های تغییر مدیریت‌های مداوم، تصمیم‌گیری‌های سلیقه‌ای و شخصی است مثلا همین چند وقت پیش مدیر موزه پیشنهاد داده بود که عنوان آن از موزه هنرهای معاصر به موزه هنرهای مدرن تغییر کند؛ به عقیده بسیاری از هنرمندان این تغییر، اتفاق مثبت و درستی است اما اینکه یک مدیر بیاید و این طرح را اجرا و سپس مدیر دیگری آن را لغو کند اتفاق درستی نیست. یا مثلا چند سال پیش سخن از تغییر لوگوی موزه به میان آمد و بسیاری از هنرمندان به این تغییر اعتراض و بیان کردند که با تغییر لوگوی موزه، هویت بصری آن خدشه‌دار می‌شود.

گالری بزرگ یا موزه؟
نقد دیگری که به عملکرد موزه هنرهای معاصر وارد است اینکه هدف اولیه این نهاد، خرید و گردآوری آثار تجسمی مدرن و روزآمد جهان و نمایش آنها به صورت یک موزه دائمی بود. به همین منظور در آن سال‌ها مجموعه‌ای از آثار هنر مدرن جهانی خریداری شد و گنجینه باارزشی در مالکیت موزه قرارگرفت که اکنون هم اعتبار جهانی و هم ارزش مادی آن افزایشی قابل توجه پیدا کرده است. اما متاسفانه هدف اصلی چنین موزه‌ای در سال‌های بعد محقق نشد و موزه هنرهای معاصر تهران در عمل به صورت یک گالری بزرگ برای نمایش‌های کوتاه‌مدت و بعضا سفارشی و فاقد کیفیت درآمد.
البته خوشبختانه در دوره اخیر این موزه، صاحب اتفاقات خوبی بوده و با برگزاری چند نمایشگاه موفق، نامش حسابی بر سر زبان‌ها افتاده و این یعنی اینکه یک مدیریت درست چقدر می‌تواند به زنده شدن آن بنا کمک کند. اما یکی دیگر از چالش‌های این مرکز فرهنگی –هنری شیوه نگهداری آثار و سلامت خود بناست. چندی پیش موزه برای مدت طولانی برای بازسازی و تعمیرات تعطیل شد اما از اهالی هنر کسی پیگیر تغییرات و اتفاقاتی که در این مکان رخ داد نشد و هنوز معلوم نیست که این تعمیرات و تغییرات تا چه حد موزه را در برابر آسیب‌ها مقاوم کرده است. علاوه براین، در جریان یکی از نمایشگاه‌های اخیر موزه، بسیاری از هنرمندان از آسیب‌های جدی که بر بسیاری از آثار معروف مثل اثر اصل اندی وارهول وارد شده بود سخن گفتند و درباره شیوه نگهداری آثار سوال‌هایی را پرسیدند که هیچ وقت پاسخ داده نشد. این در حالی است که آثار هنری موجود در گنجینه موزه تنها متعلق به یک فرد یا نهاد خاص نیست؛ بلکه تمام و کمال آن میراث فرهنگی این ملت به شمار می‌آید و باید با نهایت دقت و حساسیت از آنها محافظت شود.
موضوع قابل تامل دیگری که درباره موضوع وجود دارد بحث ثبت آثار موزه و اعلام لیست مخزن آن است؛ لیستی که بازار شایعات مربوط به ارزش هنری آثار را کساد و گنجینه ملی را حفظ خواهد کرد. چه بهتر که مسئولان موزه یک‌بار برای همیشه در این‌باره اطلاع‌رسانی صحیح کنند.  کلام آخر اینکه موزه هنرهای معاصر، چشم و چراغ هنرهای تجسمی این سرزمین است و مسئولان این مرکز در قبال آیندگان و تحویل این مجموعه فرهنگی- هنری مسئولند.