آگاه: پس از تجربه جنگ تحمیلی ۱۲روزه یکی از موضوعات و مقولات مهم سایه انداختن حالت تعلیق در زندگی ایرانیان بود که ریشه آن از خارج از کشور بود و برخی عناصر داخلی هم از دامن زدن به آن سود میکردند. این وضعیت ادامه داشت تا واکنش رهبر انقلاب را در دیدار با دولت چهاردهم نیز به همراه داشت «منتظر تحولات بیرونی هم نباشیم. در دنیا، در عالم سیاست، در عالم دیپلماسی، حوادثی اتفاق میافتد؛ منتظر آنها نمانیم، کار خودمان را انجام بدهیم. آن کسانی که وظیفهشان آن کارها است، آنها را انجام میدهند. ما کار موظف خودمان را انجام بدهیم. روحیه کار و تلاش را غلبه بدهیم بر حالت «نهجنگ، نه صلح» که دشمن میخواهد بر ما تحمیل کند. یعنی یکی از ضررها و خطرهای کشور همین حالت «نه جنگ، نه صلح» است که خب خوب نیست، فضای خوبی نیست. روحیه کار را، روحیه تلاش را، همت و انگیزه را، با گفتن، با عمل کردن، با نشان دادن نتایج، بر این حالت غلبه بدهیم.»
وظیفه مهم دولتها تقویت مولفههای قدرت ملی و عزت ملی است. در همه دنیا اینجور است که وظیفه همه دولتها این است که مولفههای قدرت ملی را تقویت کنند که مهمترین آنها روحیه و انگیزه و یکپارچگی ملت است؛ یعنی از مولفههای قدرت ــ اگر چنانچه بخواهیم شماره کنیم ــ مهمترینش همین است که ملت یکپارچه باشد، باروحیه باشد، امیدوار باشد، باانگیزه باشد.
وضعیت «نه جنگ و نه صلح» فقط یک اصطلاح نیست؛ بلکه حالتی فرساینده و کاهنده است که به رخوت و بیعملی میانجامد. در چنین فضایی پروژهها نیمهکاره میمانند، تصمیمها به نتیجه نمیرسند و امید اجتماعی تحلیل میرود و چنین وضعیتی برزخگونه، همان چیزی است که تداوم آن مطلوب دشمن است پس برای تحمیل آن بر ما برنامهریزی میکند و از طریق عملیات روانی در رسانهها و به خصوص شبکههای اجتماعی بر آن میدمد تا مبادا لحظهای از تبوتاب بیفتد.
برای حل این ماجرا و خروج از این اتمسفر برزخگونه مولفههای موثر عبارتند از:
وضعیت اقتصادی (ثبات و دوری از تنشهای مداوم)
کارکرد نهادهای اجتماعی (حضور موثر نهادهایی مثل قوه قضاییه و ناجا)
رسانهها (مدیریت حکیمانه افکار عمومی)
روابط اجتماعی (انسجام اجتماعی و اعتماد متقابل میان اعضای جامعه)
سیاستگذاری دولتی (پرهیز از سیاستهای تبعیضآمیز یا ناکارآمد)
باید همه ابعاد بالا فعال شود تا انتظار تاثیر داشت والا اگر بخواهیم تکبعدی به این ماجرا بپردازیم و صرفا از منظر افکار عمومی و هدایت رسانهای به دنبال تغییر ماجرا باشیم، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
گذار از یک برزخ
مرتضی مفیدنژاد _ روزنامهنگار
۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۸
در بحبوحه و کشاکش جنگ و بحران، آن زمانی که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و حتی برخی متخصصان رسانهای و جنگ روانی را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضا حتی صحت و سقمشان و منبع اشاعه آنها هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرد.