۱۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۴
کد خبر: ۱۵٬۹۶۶

یادداشت

راهی برای تشکیل ائتلاف با کیفیت

محمد آخوندپور امیری _ دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران

 یکی از مولفه‌های مهم و اثرگذار در سپهر سیاسی هر کشوری، میزان اراده حاکمیت و گروه‌های سیاسی در برای شکل‌گیری ائتلاف و وفاق در دوره‌های حساس تاریخی است.

آگاه: شکل‌گیری این دوره‌های حساس، می‌تواند معلول یک‌سری عوامل همچون: جنگ داخلی، جنگ خارجی، بلایای طبیعی، مواجهه با دوره‌های بحران مالی که نیاز به ریاضت‌های اقتصادی احساس می‌شود و... باشد. به همین منظور در مواجهه با چنین شرایطی، واژگانی همچون «وفاق» و «ائتلاف» میان گروه‌ها و نیروهای سیاسی از یک‌سو و حاکمیت و جامعه از سوی دیگر خوش‌رقصی کرده، تا بتوان در سایه شکل‌گیری آنها، دوره‌های گذار از بحران را به سلامت طی کرد.
با این تفسیر در خواهیم یافت که ائتلاف در دوره‌های خاص تاریخی برای هر کشوری نه‌تنها امری ضروری، بلکه برای ادامه عمر سیاسی نظام حاکم، امری حیاتی است. نکته حائز اهمیت اینکه شکل‌گیری هرگونه پراکسیس تاریخی، نیازمند عوامل مهم و تاثیرگذار بی‌شماری است و نمی‌توان انتظار داشت که به طرفه‌العینی، اراده دستگاه قدرت در برای همگراکردن تمامی نیروهای اجتماعی - سیاسی در پهنه سیاسی، به فعلیت در آید. در همین راستا عواملی همچون آموزش نیروهای سیاسی، ادراک موسع از بحران، درک و دریافت زمینه‌های اتحاد و ائتلاف میان نیروها، عاملیت موثر نظام حکمرانی در شکل‌گیری ائتلاف میان نیروها، میزان درک نیروها از ارزش و اهمیت منافع ملی و... در شکل‌گیری هر چه باکیفیت‌تر ائتلاف و وفاق میان نیروها از اهمیت چشمگیری برخوردار است.
در این میان و در ارتباط بااهمیت و ضرورت شکل‌گیری ائتلاف، امر ملی و منافع ملی می‌تواند دال مرکزی باشد که تمامی گروه‌های سیاسی (با وجود تمامی تعارضات معرفتی و رویکردهای سیاسی خود) بر سر آن به تفاهم و اجماع برسند. منافع ملی، امری است که حیات سرزمینی، بدان وابسته است و تمامی گروه‌های سیاسی (با هر خط‌مشی‌ای) بر ضرورت حفظ و تزاید آن تاکید ویژه‌ای می‌گذارند. شاید تنها در ارائه راهکارها و راه‌حل‌های سیاسی در نیل به این مقصود باشد که وجه تمایزی را بتوان میان این نیروها متصور شد. به همین منظور با محوریت قراردادن دال مرکزی منافع ملی، حاکمیت می‌تواند حلقه اتحاد وسیعی را میان نیروهای تاثیرگذار سیاسی به وجود آورده و باتوجه‌به شرایط حساس تاریخی، بر ضرورت اتحاد و دوری گزیدن از اختلافات، با محوریت نقاط اشتراک، در برای همکاری برای برون‌رفت از بحران تاکید ورزد.
اما درک ارزش و اهمیت حفظ و ارتقای منافع ملی، تنها ضرورت در برای شکل‌گیری ائتلاف میان نیروهای سیاسی و اجتماعی نخواهد بود. یکی از کارویژه‌های ضروری که از این نیروها به‌طور خاص موردانتظار است، تلاش در برای کاهش شکاف‌های اجتماعی از یک‌سو و کاهش شکاف میان جامعه و حاکمیت از سوی دیگر است. این کارویژه‌ای حیاتی برای نیروهای اجتماعی (و احزاب به‌عنوان ترجمان سیاسی این نیروها) در کشورهای توسعه‌یافته است. در همین راستا، کاهش شکاف میان جامعه و حاکمیت، در قوام بخشی و تقویت عنصر «مشروعیت» نظام حاکم، نقش بالقوه‌ای را ایفا خواهد کرد. حفظ این مشروعیت در لحظات حساس تاریخی، ازاین‌برای حائز اهمیت است که نظام سیاسی یک کشور در مواجهه با مخاطرات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و طبیعی، نیازمند توان بالا در برای بسیج‌گری نیروهای مردمی و اجتماعی و بهره‌مندی از ظرفیت کامل این نیروها در برای تحقق اهداف و عبور از مرزهای بحران است. کاستن از میزان این شکاف، ضرورتی حیاتی برای به فعلیت در آوردن اراده حاکمیت در عبور از طوفان‌های سهمگین و بحران‌ساز و رسیدن به سرمنزل امن و آسایش است.
به‌این‌ترتیب نیروهای اجتماعی و احزاب می‌توانند با کارکرد بهینه خود، حدفاصلی میان حاکمیت و جامعه در برای جلوگیری از شکل‌گیری شکاف‌های عمیق، با بهره‌مندی از ابزارهایی همچون تجمیع خواست و اراده جامعه و انتقال این خواست‌ها به نهاد قدرت و تلاش در برای تسریع در تحقق‌بخشی به نیازهای واقعی جامعه و با قدرت‌بخشی به دستگاه بروکراسی و سیاست‌گذاری حاکم بر کشور و کیفیت‌بخشی به زیست اجتماعی یک جامعه باشند. در صورت عملکرد بهینه یک سیستم سیاسی، قوام بخشی به رابطه ارگانیک میان تمامی نیروهای اجتماعی از یک‌سو و حاکمیت و نیروهای اجتماعی از دیگر سو، همگرایی قابل‌قبولی در سرتاسر زیست سیاسی - اجتماعی یک جامعه متبلور خواهد شد که نظام سیاسی هر زمان و به هر شکلی که اراده کند، می‌تواند از تمامی ظرفیت‌های در دسترس خود، برای عبور از بحران و حفظ منافع ملی کشور اقدامات موثری را با بسیج تمامی نیروها، محقق سازد. در نهایت نکته قابل‌توجه آن که برای پر کردن هر شکاف و فاصله‌ای میان نیروهای اجتماعی از طرفی و حاکمیت و جامعه از طرف دیگر، عنصر «آموزش» از اهمیت بالقوه‌ای برخوردار است. آموزش در برای درک صحیح از منافع ملی و ضرورت حفظ آن، چگونگی ائتلاف و هنگامه تحقق آن میان نیروهای اجتماعی و نحوه همگراکردن همه نیروهای تاثیرگذار در زیست سیاسی در لحظه‌های بحران، می‌تواند مدت‌زمان و کیفیت شکل‌گیری ائتلاف و وفاق میان نیروها را کاهش و بهینه سازد. از سوی دیگر ساختارهای نظام قدرت نیز باید از این توان‌مندی برخوردار باشند تا بر لوازم حفظ و گسترش وحدت سرزمینی و همراهی جامعه با اراده حاکمیت دست یابند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.