۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۴

عماد خورشیدطلب:  وقتی رهبری یک نظام، در بازه‌ای بیش از سه دهه، بر یک مفهوم خاص بارها و به شیوه‌های گوناگون تاکید می‌کند، نمی‌توان آن را صرفا شعاری گذرا یا تاکتیکی مقطعی دانست. واژه «انقلابی‌بودن» در ادبیات رهبر انقلاب، یکی از این مفاهیم کلیدی و پرتکرار است؛ مفهومی که به‌ویژه در نسبت با «حوزه‌های علمیه» جایگاهی خاص یافته است. از دید ایشان، حوزه انقلابی نه یک نهاد حاشیه‌ای در ساخت قدرت، بلکه ستون فقرات هویتی نظام اسلامی است. 

آگاه: انقلاب اسلامی ایران از درون حوزه‌های علمیه برآمد؛ این جمله نه یک روایت احساسی، بلکه واقعیتی تاریخی است. بازخوانی نقش مراجع و طلاب در دهه‌های پیش از پیروزی انقلاب، به‌ویژه دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، نشان می‌دهد که حوزه نه‌تنها در متن اعتراضات مردمی قرار داشت، بلکه موتور فکری و الهام‌بخش حرکت‌های انقلابی محسوب می‌شد. بر همین اساس، رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند که «حوزه‌های علمیه نباید از خاستگاه اصلی انقلاب فاصله بگیرند»؛ چراکه اگر چنین شود، پایه‌های مشروعیت و اصالت نظام تهی می‌شود.
یکی از خطاهای رایج در برداشت عمومی از مفهوم «انقلابی‌بودن» همسان‌سازی آن با فعالیت‌های سیاسی یا حزبی است. درحالی‌که رهبر انقلاب در دیدارهای مکرر خود با طلاب و فضلای حوزه، به‌صراحت بر این نکته پافشاری کرده‌اند که «انقلابی‌بودن به‌معنای سیاست‌زدگی یا رفتارهای سطحی جناحی نیست» (بیانات در دیدار با علما و طلاب، ۱۳۹۵). از دید ایشان، انقلابی‌گری یک صفت درونی، مستمر، اصول‌محور و آرمان‌گراست که اقتضا می‌کند فقیه یا طلبه امروز، نه درگیر مصلحت‌اندیشی‌های کوتاه‌مدت، بلکه دغدغه‌مند مسائل کلان امت اسلامی باشد؛ از عدالت گرفته تا استقلال فرهنگی و معنویت اجتماعی.
اینکه چرا طی بیش از ۱۰ سال، رهبری در دیدارهای متعدد خود با اقشار حوزوی، از جمله در سال‌های ۱۳۹۰، ۱۳۹۲، ۱۳۹۵، ۱۳۹۸ و حتی ۱۴۰۱، همچنان بر این موضوع تاکید می‌کنند، نشان‌دهنده دو نکته مهم است. اول آنکه خطر فاصله‌گرفتن حوزه از روحیه انقلابی کاملا واقعی است؛ دوم، این فاصله می‌تواند آثار عمیقی بر کلیت نظام بگذارد. در بیانات سال ۱۳۹۵، ایشان با صراحت هشدار دادند که «اگر حوزه انقلابی نماند، نظام در خطر انحراف قرار می‌گیرد.» این بیان نشان می‌دهد که حوزه نه‌تنها باید نقش کنشگری فعال در جامعه داشته باشد، بلکه باید در مرزبانی گفتمان انقلاب نیز پیشتاز باقی بماند.
از سوی دیگر حوزه انقلابی از منظر رهبری، صرفا یک حوزه سیاسی نیست، بلکه حوزه‌ای است که در علوم اسلامی نواندیش، در مواجهه با مسائل اجتماعی پاسخگو و در اخلاق و معنویت الگو باشد. انقلابی ماندن به‌معنای ایستایی در گذشته نیست؛ بلکه نیازمند بازخوانی مستمر سنت و تطبیق آن با نیازهای نوپدید است. این دقیقا همان نکته‌ای است که در سال ۱۴۰۲ در دیدار با طلاب استان قم نیز مورد تاکید قرار گرفت: «ما نیاز به حوزه پویا، نوجو و پرتکاپو داریم؛ حوزه‌ای که درد مردم را بداند و قدرت مواجهه با شبهات را داشته باشد.»
یکی از چالش‌های جدی در مسیر تحقق حوزه انقلابی، تقلیل این مفهوم به شعارهای پوچ و تکراری است. رهبری به‌ویژه در دهه اخیر، نسبت به خطر «شعارزدگی» در فضای حوزوی هشدار داده‌اند. ایشان در بیاناتی در سال ۱۳۹۸ تصریح کردند که «گاهی برخی، واژه انقلابی را به کار می‌برند؛ اما در عمل، به‌دنبال آسایش، فاصله از مردم و قدرت‌طلبی هستند.» به‌عبارت‌دیگر، انقلابی‌گری نه با زبان، بلکه با عمل صادقانه و روحیه جهادی معنا پیدا می‌کند؛ حوزه‌ای که طلاب آن با ساده‌زیستی، مردم‌داری و دلسوزی برای آینده اسلام زیست کنند، نه صرفا با سخنرانی‌های آتشین. مطالبه رهبری از حوزه برای انقلابی ماندن، نه یک درخواست گذرا یا توصیه‌ای شعاری، بلکه ضرورتی استراتژیک برای حفظ اصالت و پویایی نظام اسلامی است. حوزه‌های علمیه اگر می‌خواهند در عصر تهاجم فکری و تحولات پرشتاب اجتماعی، همچنان نقش پیش‌گام و مرجع خود را حفظ کنند، چاره‌ای جز حفظ و بازتولید روحیه انقلابی ندارند؛ روحیه‌ای که در آن، تعهد به اسلام ناب، توجه به نیازهای زمان و فاصله‌گرفتن از روزمرگی‌های سیاسی، سه رکن اساسی محسوب می‌شود. امروز، مخاطب اصلی این پیام، نسل جدید طلاب و فضلای جوان است؛ کسانی که باید بدانند «انقلابی‌بودن»، مسئولیت‌پذیری دائمی و حرکت در مسیر تعالی تمدنی امت اسلامی است، نه صرفا همراهی با فضای غالب.
در نهایت، اگر قرار است انقلاب اسلامی «زنده» بماند، حوزه نیز باید «زنده» و «انقلابی» باقی بماند؛ این، مطالبه‌ای مستمر است، نه شعاری گذرا.