آگاه: رهبر انقلاب در بیانات متعدد، مسئله جمعیت را «عنصر پیشران پیشرفت کشور» معرفی کردهاند. جمعیت جوان، موتور تولید، خلاقیت، امنیت و تحرک اجتماعی است. کشورهای توسعهیافته با وجود امکانات گسترده، در برابر بحران پیری جمعیت، زمینگیر شدهاند. در مقابل، کشورهای دارای جمعیت پویا، ظرفیت آن را به نیروی انسانی مولد، خلاق و موثر تبدیل کردهاند. نگاه رهبری به جمعیت، نگاهی راهبردی و آیندهنگر است.
جمعیت، قدرت نرم و سخت یک ملت را شکل میدهد و بدون آن، نه اقتصادی پابرجا میماند، نه فرهنگی زنده، نه تمدنی پویا.
اما بهرغم گذشت بیش از یک دهه از هشدارهای صریح رهبر انقلاب درباره بحران جمعیت، سیاستگذاریهای اجرایی در این حوزه همچنان پراکنده، شعاری و اغلب بیاثر بودهاند. نبود سند جامع جمعیتی همراستا با گفتمان رهبری، یکی از مشکلات بنیادین است. بسیاری از نهادهای مسئول، با تاخیر، بیمیلی یا ناهماهنگی عمل کردهاند. اقداماتی مانند پرداخت یارانه تولد، اعطای تسهیلات بانکی یا تشویقهای تبلیغاتی، بدون پیوست فرهنگی و حمایت زیرساختی، نهتنها تاثیر ملموسی نداشته، بلکه در برخی موارد موجب دلسردی یا سوءبرداشت از موضوع شدهاند. سیاستها نه عمیقاند، نه هدفمند، نه در افق بلندمدت طراحی شدهاند.
یکی از دلایل مهم این شکاف، نگاه تقلیلگرایانه برخی مدیران به مسئله جمعیت است. برای بخشی از بروکراسی، جمعیت همچنان یک عدد یا هزینه تلقی میشود، نه یک فرصت تمدنی. در نتیجه، سیاستگذاریها نیز به جای تمرکز بر تقویت نهاد خانواده، رفع موانع ازدواج، امنیت شغلی و روانی جوانان و بازسازی فرهنگ فرزندآوری، به سمت راهحلهای کمهزینه، موقتی و آماری سوق پیدا کرده است. نبود رویکرد فرهنگی، غفلت از رسانههای جریانساز و بیاعتنایی به گفتمانسازی اجتماعی، موجب شده تا پیامهای الهامبخش رهبر انقلاب در سطح رسانههای رسمی بماند و به تصمیم و اقدام مردم نرسد.
البته سیاستهای موفق نیازمند منظومهسازیاند، نه اقدامات جزیرهای و منظومه فکری رهبر انقلاب، بر یک سیاستگذاری جامعنگر، پیوسته و فرهنگی تاکید دارد. ایشان بارها بر لزوم طراحی نظامات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در حمایت از خانواده و فرزندآوری سخن گفتهاند. با این حال، اقدامات انجامشده، فاقد انسجام راهبردی بودهاند.
نبود همافزایی میان نهادهای دولتی، ضعف در ارزیابی اثرات سیاستها و بیثباتی در برنامهریزی میانمدت، موجب شده که فرصتهای جمعیتی از دست برود.
هیچیک از سیاستها، بهطورجدی بر مسئله افزایش سن ازدواج، کاهش میل به فرزند، یا بحران هویت خانوادگی تمرکز نداشتهاند. در این میان، پنجره جمعیتی ایران نیز بهسرعت در حال بستهشدن است. لذا پاسخ این سوال که چه چیزی باید تغییر کند؟ در خود گفتمان رهبری نهفته است. سیاست جمعیتی باید بخشی از هویت ملی و ماموریت تمدنی ما باشد. این به معنای تحول در نگرش، بازطراحی ساختارهای حمایتی و احیای مفهوم خانواده در افق انقلاب اسلامی است. باید از سیاستهای مقطعی عبور کرد و به سیاستگذاری فرهنگی، رسانهای و اقتصادی منسجم روی آورد. تا زمانی که سیاستگذاران، جمعیت را صرفا در قالب «تعداد فرزندان» ببینند و نه بهمثابه «سرمایه انسانی برای تمدنسازی»، همچنان در چرخه ناکارآمدی باقی خواهیم ماند. پس سیاست جمعیتی مطلوب، نه با دستورالعمل اداری، بلکه با گفتمانسازی، تحول فرهنگی و تعهد راهبردی محقق میشود. رهبری انقلاب، با آیندهنگری و عمق تحلیلی بینظیر، بارها مسیر درست را نشان دادهاند. اما این راه، بدون همت نخبگان، اراده سیاسی و ساختارهای توانمند، طی نخواهد شد. اکنون، بیش از همیشه، به درک عمیقتر از نگاه راهبردی ایشان نیاز داریم؛ نگاهی که جمعیت را نه فقط دغدغه امروز که تضمین فردای این کشور میداند. اگر امروز از این فرصت استفاده نکنیم، فردا شاید حتی فرصت جبران هم نداشته باشیم.
۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۵۸
گاهی فاصلهای عمیق میان «آنچه باید باشد» و «آنچه هست» شکل میگیرد؛ شکافی که اگر در حوزهای چون جمعیت رخ دهد، نهتنها آینده یک ملت، بلکه تداوم یک تمدن را به خطر میاندازد. مسئله جمعیت از منظر رهبر انقلاب، نه یک دغدغه آماری یا اقتصادی، بلکه مسئلهای راهبردی و تمدنی است؛ از همین رو، سالهاست که در بیانات ایشان بهعنوان یکی از محورهای اصلی قدرت و پیشرفت کشور مطرح میشود. با این حال، واقعیت میدانی و خروجی سیاستگذاریها نشان میدهد که این گفتمان راهبردی، در فرآیند اجرا به گردوغبار بروکراسی و نگاههای سطحی تقلیل یافته است.