آگاه: قال علی (ع): «لاعقل کالتدبیر» هیچ خردورزی مانند تدبیر نیست.
آینه چون نقش تو بکرد راست
خود شکن، آینه شکستن خطاست
یکی از چالشهای جمهوری اسلامی ایران، از بدو تاسیس موضوع مهاجرت اتباع افغانستان به ایران، به دلیل شرایط حاکم بر افغانستان از زمان کودتای کمونیستی، جنگهای داخلی، شرایط نامطلوب امنیتی و معیشتی برای زندگی در افغانستان است. جمهوری اسلامی ایران بهرغم جنگ تحمیلی و شرایط سخت با آغوش باز پذیرای مهاجران افغانستان شد و موجهای متعدد مهاجرت اتباع افغانستان به ایران موجب شکلگیری جامعه پرشمار اتباع افغانستان به ایران شد و متاسفانه به دلیل بیتوجهی مسئولین مربوطه از آغاز تاکنون، ساماندهی و سازماندهی اتباع افغانستان مورد توجه جدی واقع نشد و به دلایل مختلف شاهد ورود غیرقانونی اتباع و به کارگیری ایشان در مشاغل مختلف و غیرمجاز شد و این موجهای مهاجرتی، خصوصا در چندسال اخیر و بعد از تسلط دوباره طالبان تشدید و موضوع مهاجران به یک چالش اساسی برای کشور تبدیل شد. مسائل امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حضور پرشمار مهاجران افغانستان همیشه مطرح بوده و متاسفانه توجه و دقت لازم در این خصوص از سوی متولیان امر انجام نگرفت؛ لذا با توجه به تساهل و نابهسامانی صورت گرفته، اتباع افغانستان طی ۴۰ سال گذشته با حضور قانونی یا غیرقانونی، بخش قابلتوجه جامعه ایرانی را تشکیل داده و از تمام امکانات و یارانهها و تسهیلات و خدمات علمی، آموزشی، اجتماعی، بهداشتی و درمانی بهرهمند شدند و حتی بسیاری از نسل دوم و سوم مهاجران در ایران متولد شده و در فضای اجتماعی فرهنگی ایران رشد کرده و با افغانستان کاملا بیگانه هستند. نهایتا چالش مهاجران و ساماندهی امور ایشان، به صورت جدی در قالب سازمانی ملی مهاجرت در اوایل دولت سیزدهم طرح شد و وزارت کشور مسئولیت تشکیل سازمان و ساماندهی اتباع افغانستان را بر عهده گرفت که به دلایل مختلف و عدمهماهنگی و همکاری دستگاههای مسئول، این مهم به نتیجه نرسید و در دولت جدید اقداماتی آغاز شد که هنوز نهایی نشده است تا اینکه طی چند ماه گذشته و به صورت کاملا مشکوک یک موج افغانستیزی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت و متاسفانه برخی نهادها و سازمانها نیز در راستای این موج حرکت کردند و نهایتا در جنگ ۱۲ روزه، حضور برخی اتباع در اقدامات جنایتکارانه در کنار خائنین وطنفروش، بهانه و موجبی شد برای تشدید نگاه افغانستیزی در جامعه و اخراج اتباع افغانستان به یک مطالبه اجتماعی و عمومی تبدیل شد و متعاقب آن نیروی انتظامی به شکل بسیار فعال، موضوع جمعآوری و اخراج اتباع را در دستور کار خود قرار داد و شاهد موج شدید جمعآوری و اخراج مهاجران بوده و هستیم. نکته اساسی و جدی در این خصوص، بیتوجهی دستاندرکاران امر به پیوست فرهنگی و نرم در این خصوص میباشد. جمهوری اسلامی ایران، طی این چهلواندی سال، با توجه به رأفت اسلامی و برادری و پیوندهای فرهنگی و تاریخی و در حمایت از اتباع افغانستان، اقدامات و خدمات بیشمار و هزینههای بسیار سنگینی را متحمل شده است و متاسفانه کشورها و بلوکهای استکباری که عامل اصلی این وضعیت بودند، همچنین سازمان ملل و نهادهای بینالمللی و کشورهای غربی، کمکهای بسیار ناچیزی در این زمینه داشتند و بار اصلی بر دوش جمهوری اسلامی ایران بوده و عموم مهاجران افغانستان قدردان این خدمات بوده و هستند و در برهههای حساس، مانند جنگ تحمیلی و دفاع از حرم، بخشی از این جامعه در کنار هموطنان ایرانی به ایفای نقش موثر پرداختند و بسیاری از نخبگان و کارآفرینان و برجستگان و فرهیختگان افغانستانی در کنار هموطنان ایرانی از رهگذر تسهیلات و خدمات ایران، به پیشرفتهای علمی و فرهنگی و اقتصادی رسیدند و در توسعه ملی ایران نقشآفرین بودند. قطعا بخش عمده این عزیزان به این موضوع اذعان دارند، اما در حال حاضر با تشدید اقدامات نهادهای مسئول، بدون برنامهریزی همهجانبه و چند وجهی و بدون تدوین و اجرای پیوست فرهنگی و بیتوجه به اطلاعرسانی بایسته و بدون هماهنگی کامل و لازم و از قبل پیشبینیشده با حاکمیت افغانستان و سازمانهای بینالمللی و تمهید مقدمات لازم سختافزاری و نرمافزاری، صرفا به تشدید اقدامات نیروی انتظامی در جمعآوری و اخراج ایشان بسنده کرده و این نگاه تکوجهی و بیتوجهی به نگاه همه جانبه، نتیجهای جز ازدستدادن سرمایه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی نزد مهاجران نخواهدداشت و در آینده نزدیک نیز با تبعات بیشمار آن مواجه خواهیم شد. لذا ضروری است تا فرصت داریم ضمن بازمهندسی و بازبینی اقدامات، موضوع را با نگاه چندبعدی اصلاح کنیم.
در ذیل به برخی آثار اخراج بی رویه و بدون توجه به تدوین و اجرای پیوستهای فرهنگی، اجتماعی اشاره میکنیم:
آثار فرهنگی و دینی
الف) تضعیف همبستگی اسلامی و برادری دینی
یکی از نکات مهم در مهاجرت افغانستانیها به ایران، پیوندهای دینی و مذهبی است و رفتارهای تحقیرآمیز یا اخراجهای خشونتآمیز، احساس طردشدگی و تحقیر را در آنها تقویت میکند و میتواند به تبلیغات ضدایرانی در فضای مجازی و رسانههای افغانستانی دامن بزند و افکار عمومی افغانستان را نسبت به ایران مشوش نماید و موجب کاهش نفوذ فرهنگی و دینی ایران در افغانستان، حتی بین علمای دینی شده و جایگاه ایران را بهعنوان حامی مسلمانان را تضعیف کند.
ب) گسست فرهنگی و زبانی
نسل دوم و سوم مهاجران افغانستانی، فارسیزبان و اغلب ایرانیزهشده هستند؛ اگر این افراد با احساس بیعدالتی و تحقیر و خشونت از سوی ایران مواجه شوند، هنگامی که به افغانستان بازمیگردند، ممکن است تبلیغات ضدایرانی را گسترش داده و حتی در آینده، روابط فرهنگی و سیاسی دو کشور را تحتتاثیر قرار دهند
آثار اجتماعی
الف) افزایش تنشهای قومی و نژادپرستی
رفتارهای خشن با مهاجران افغانستانی، میتواند شکافهای اجتماعی بین ایرانیان و افغانستانیها را عمیقتر کند و به تقویت کلیشههای منفی (مانند افغانی = جرم و ایرانی = ظلم) دامن بزند و فضای اجتماعی در ایران و افغانستان را ملتهب کند.
ب) از دست دادن سرمایههای انسانی
بسیاری از اتباع افغانستان در مشاغل سخت و کمدرآمد (ساختمانی، کشاورزی، خدمات شهری و...) کار میکنند که ایرانیان کمتر تمایل به انجام آن دارند. اخراج ناگهانی آنها، شوک اقتصادی به بخشهایی از بازار کار و خدمات وارد کرده است و موجب نابهسامانی و مشکلات تولید و نیروی کار و بالا رفتن هزینهها شده است و بعضا به توقف کارها و تولید انجامیده است.
نخبگان افغانستانی (دانشجویان، پژوهشگران، هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر و کارآفرینان) که پل ارتباطی فرهنگی و علمی و اجتماعی بین دو کشور میباشند، اگر با احساس تحقیر از ایران بروند، ممکن است در آینده علیه ایران موضع بگیرند. تمام هزینههای انجام گرفته برای ایشان بهراحتی بر باد خواهد رفت و مهمتر اینکه ممکن است طوفانی شود و به سوی ما برشود.
آثار سیاسی و امنیتی
الف) تضعیف روابط ایران و افغانستان
تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی بین جمهوری اسلامی ایران و افغانستان، خصوصا با توجه به حساسیت بالایی که حاکمیت طالبان به مسائل مهاجران دارد، به ویژه اگر همراه با برخی بیتوجهیها به ابعاد انسانی و بشر دوستانه شود، موجب خواهد شد طالبان خصوصا جناح تندرو حاکمیت و گروههای معارض افغانی، از آن بهعنوان ابزار تبلیغاتی علیه ایران استفاده کنند و روابط تجاری و امنیتی بین دو کشور را تحتتاثیر قرار دهند.
ب) تبدیل مهاجران به تهدید امنیتی
اگر مهاجران اخراج شده احساس کینه و بیعدالتی داشته باشند، ممکن است به گروههای ضدایرانی (مانند داعش، طالبان تندرو) بپیوندند.
در رسانههای افغانستانی و بینالمللی ایران را به نقض حقوقبشر متهم کنند.
در مرزها دخالتهای امنیتی ایجاد کنند. (قاچاق، نفوذ تروریستی)
ج) تشدید مشکلات اقتصادی کشور
اتباع افغانستان بهعنوان نیروی کار ارزان و در برخی مشاغل مثل ساختمان، در بدنه تولید و خدمات و صنعت، خصوصا در بخش خصوصی از جایگاه ویژهای برخوردار هستند و شوک اخراج بدون برنامهریزی و زمانبندی و بدون اعطای فرصت لازم و تمهیدات، برای مدیریت و کنترل خلاء ناشی از فقدان نیروی کار افغانستانی، قطعا به حوزه اقتصادی کشور لطمه وارد کرده و نتایج آن در حوزه عمومی و اجتماعی قابل مشاهده خواهد بود. اخراج بیرویه اتباع افغانستان ممکن است فرار سرمایهگذاری تجار و کارآفرینان افغانستانی را فراهم کند.
د) بهرهبرداری دشمنان خارجی
آمریکا و غرب از هرگونه رفتار نامناسب با مهاجران افغانستانی بهعنوان ابزاری برای فشار به ایران استفاده خواهند کرد. ممکن است تحریمهای جدیدی با عنوان «نقض حقوق پناهندگان» علیه ایران وضع شود.
ه) انحراف افکار
ضمن اذعان به ضرورت ساماندهی و سازماندهی حضور مهاجران براساس قوانین و ضرورت اخراج اتباع غیر قانونی، باید به این نکته نیز اشاره کرد که توسعه افغانستیزی و تمرکز بیشازحد به حضور عناصر نفوذی و خرابکار در اتباع، نهادهای امنیتی و انتظامی و فضای افکار عمومی را از جریان اصلی نفوذ و نفاق و دشمن اصلی (رژیم ددمنش صهیونیستی) به سوی اتباع منحرف نماید، دقت و توجه به ابعاد این موضوع ضرورتی انکار ناپذیر است.
راهکارهای پیشنهادی برای ساماندهی
و سازماندهی اخراج مهاجران غیر قانونی
ضرورت برنامهریزی و سیاستگذاری دقیق:
الف) تدوین پیوست فرهنگی و اجتماعی: هرگونه سیاست اخراج یا ساماندهی مهاجران، باید پژوهشمحور و همراه با ارزیابی آثار فرهنگی و اجتماعی و پیوست فرهنگی باشد.
- پیشبینی تاثیرات اخراج بر بازار کار، روابط خانوادگی و همبستگی اجتماعی.
-جلوگیری از شکافهای قومی و مذهبی که ممکن است در آینده به تنشهای داخلی یا بینالمللی دامن بزند.
ب) سیاستهای تدریجی به جای شوکدرمانی
اخراجهای ناگهانی و گسترده باعث هرج ومرج اقتصادی و اجتماعی میشود، بهتر است بهجای فشار یکباره، برنامههای مرحلهای با فرصتهای منطقی طراحی و اجرا شود.
سیاستهای تشویقی به جای اجبار محض:
الف) مشوقهای مالی و حمایتی برای بازگشت داوطلبانه
- پرداخت کمک هزینه بازگشت به خانوادههایی که داوطلبانه به افغانستان باز میگردند.
- در صورت امکان و با هماهنگی حاکمیت افغانستان یا سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی و برخی کشورها ارائه تسهیلات شغلی.
ب) حمایت از مهاجران دارای شرایط خاص
- معافیت دانشجویان، نخبگان، هنرمندان و نیروهای متخصص از اخراجهای دستهجمعی.
- صدور ویزای اقامت موقت برای کسانی که در مشاغل حیاتی (پزشکی، مهندسی، صنایع استراتژیک) فعالیت میکنند.
تبیین و توجیه سیاستها برای مهاجران
الف) اطلاعرسانی شفاف و گفتوگوی مستقیم
- برگزاری جلسات توجیهی با رهبران جامعه افغانستانی در ایران برای کاهش تنشها.
- استفاده از رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی در ایران و افغانستان، برای توضیح دلایل و روشهای اجرای سیاستها با تولید و انتشار کلیپهای جذاب فنی و هنری و مطابق با قوانین داخلی و بینالمللی.
ب) استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و دینی
- بهرهگیری از علما و شخصیتهای مذهبی برای توجیه سیاستها براساس اصول اسلامی و انسانی.
- تاکید بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و افغانستان و تبیین دلایل اقتصادی، امنیتی توجیهپذیر برای کاهش احساس بیعدالتی.
استفاده از ظرفیتهای خود مهاجران
- مشارکتدادن رهبران و گروههای مرجع جامعه افغانستانی
-تشکیل شوراهای مشورتی متشکل از بزرگان و نخبگان افغانستانی برای ارائه راهکارها.
- استفاده از آنان بهعنوان سفیران حسننیت برای کاهش مقاومت در برابر سیاستهای بازگشت.
پیوست فرهنگی و دیپلماسی عمومی
الف) هماهنگی بایسته و همه جانبه با دولت افغانستان
- مذاکره با مقامات افغان برای بازگشت سازمانیافته مهاجران و جلوگیری از تبلیغات ضدایرانی.
-ایجاد مراکز حمایتی مشترک در مرزها برای اسکان موقت و جلوگیری از بحرانهای انسانی.
ب) دیپلماسی رسانهای برای کاهش تصویر منفی
- پوشش رسانهای منصفانه از روند بازگشت مهاجران در رسانهها و شبکههای اجتماعی برای جلوگیری از سوءاستفاده گروههای معارض.
- مستندسازی کمکهای ایران به مهاجران افغانستانی در طول چهار دهه گذشته.
- اگر ایران بتواند از ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مهاجران افغانستانی استفاده کند، به جای آنکه آنان را به دشمن تبدیل کند، میتواند متحدانی وفادار در افغانستان داشته باشد.
این امر نیازمند عزم سیاسی، برنامهریزی کارشناسی و دیپلماسی هوشمندانه است تا هم مشکلات داخلی حل و هم منافع بلندمدت ایران تامین شود.