۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰

علی لرستانی، عضو مرکز مطالعات راهبردی حوزه و انقلاب اسلامی:  تحولات اخیر و به‌ویژه حماسه‌آفرینی مردم در جنگ ۱۲ روزه، بار دیگر مفهوم انقلابی‌گری را در معرض توجه قرار داد.

آگاه: مردمی که با وجود تفاوت‌های وزن مذهبی، فکری و طبقاتی در کنار یکدیگر ایستادند و از کیان کشور، هویت ملی و ارزش‌های انقلابی‌شان دفاع کردند. این واقعیت، پرسشی اساسی را در ذهن‌ها زنده می‌کند: آیا این مردم انقلابی‌اند؟ اگر پاسخ مثبت است، انقلابی‌بودن دقیقا به چه معناست؟ آیا انقلابی‌گری فقط در میدان جنگ است یا در بستر زندگی جاری است؟

شاخص‌های انقلابی‌گری در نگاه رهبری
یک انسان انقلابی، شجاعت دارد، اهل اقدام است، اهل عمل است، ابتکار می‌ورزد، بن‌بست‌شکنی می‌کند، گره‌گشایی می‌کند؛ از چیزی نمی‌ترسد، به آینده امیدوار است، به امید خدا به سمت آینده روشن حرکت می‌کند؛ انقلابی‌گری یعنی این؛ این [فرد] انقلابی است. 
رهبر انقلاب در تعریف انقلابی‌گری، فرد انقلابی را کسی می‌دانند که نترس باشد، تنها به سخن اکتفا نکند، بلکه اهل عمل و اقدام باشد. دارای روحیه ابتکار و نوآوری باشد، از موانع را از میان بردارد و در مسیر خود بن‌بست‌شکنی کند؛ فردی که به آینده و راهی که انتخاب کرده ایمان دارد و با تکیه بر وعده قطعی نصرت الهی، با امید و اراده روبه‌جلو حرکت می‌کند. انقلابی کسی است که این شاخصه‌ها را در خود داشته باشد. 

نسبت مردم با انقلاب
باتوجه‌به این شاخص‌ها، پاسخ این است که بله اکثر مردم جمهوری اسلامی ایران انقلابی‌اند، اما شدت و درجه شناخت و التزام آنها به ارزش‌های انقلاب متفاوت است. برخی شناخت عمیق‌تری از این ارزش‌ها دارند و به همین دلیل جلوه‌های رفتاری آنها روشن‌تر است. برخی دیگر، در سطحی کمتر اما همچنان متعهدانه انقلابی عمل می‌کنند. همین میزان نیز مصداقی از انقلابی‌گری است. بنابراین اکثر مردم را می‌توان انقلابی دانست؛ هرچند سطح آگاهی و عمل به ارزش‌ها در آنها یکسان نیست.

انقلابی‌گری، فراتر از موقعیت بحران
یکی از خطاهای رایج، تقلیل انقلابی‌گری به شرایط بحرانی یا صرفا میادین جنگ است. درحالی‌که رهبر انقلاب، انقلاب را امری ایمانی و اعتقادی می‌دانند:
«انقلاب یک ایمان است؛ اعتقاد است؛ دین است. دین که از انسان فاصله نمی‌گیرد! فاصله انسان با دین به‌حسب زمان کم‌وزیاد نمی‌شود.» ۲۶/۰۵/۱۳۷۱
بر اساس این نگاه، انقلابی‌گری بخشی از زیست روزمره انسان مومن است. جنگ یا بحران، صرفا فرصت ظهور و بروز این هویت است؛ نه خاستگاه آن. مردم انقلابی زیست می‌کنند و در لحظات حساس، آن را به نمایش می‌گذارند.

ضرورت گسترش جبهه انقلاب
یکی دیگر از اقتضائات دوران ما، گسترش جبهه انقلاب است. انقلاب اسلامی برای تحقق اهداف تمدنی خود نیازمند پیوستگی، اتحاد و جذب حداکثری است. مرزبندی‌ها باید دقیق، اصول‌محور و به‌دور از افراط‌گرایی‌های سلیقه‌ای باشد.
رهبر انقلاب در این باره می‌فرمایند: «جبهه انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف‌نظر درباره فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیاتی که شما به آن اهمیت می‌دهید معتقدند، در فلان مسئله خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید، از دایره انقلابی‌گری خارج بدانید. هرچه می‌توانید جبهه انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛ البته منظورم جذب منافق نیست، جذب آدم بی‌اعتقاد نیست؛ جذب آدم معتقدی است که با شما اختلاف سلیقه دارد.» ۲۸/۰۲/۱۳۹۹
در نتیجه آنچه موجب اخراج افراد از جبهه انقلاب می‌شود، اختلاف در اصول بنیادین است، نه تفاوت در جزییات یا روش‌ها. نباید جبهه خودی را با تنگ‌نظری تضعیف کرد؛ چنانکه نباید بی‌مبنا، هرکس را انقلابی خواند.

سخن پایانی
جنگ ۱۲روزه اخیر بار دیگر اثبات کرد که با تکیه بر روحیه انقلابی‌گری، می‌توان بر ابرقدرت‌های ظاهری و پوشالی فائق آمد. اگر این روحیه در میان آحاد ملت نهادینه شود و به گفتمان غالب اجتماعی تبدیل شود و مردم انقلابی باقی بمانند، دستیابی به آرمان بزرگ تمدن نوین اسلامی نه‌تنها ممکن، بلکه بسیار نزدیک خواهد بود.