آگاه: سلاح حزبالله عنصری است که به قوام امنیتی و موجودیتی لبنان کمک میکند و این گزارهای است که سندیتی تاریخی دارد. حزبالله از بدو تولد و در سال ۱۹۸۲ با هدف مقاومت در برابر اشغال اسرائیل شکل گرفت و مسلح شدن اساسا فلسفه وجودی این جریان بود؛ چراکه لبنان در آن زمان شاهد پیشروی رژیم صهیونیستی تا بیروت و سکوت رهبران عرب بود.
چشمانداز آینده سوریه از یک سو و حملات روزانه اسرائیل به جنوب لبنان از سوی دیگر، افکار و فضای عمومی شیعیان لبنان را بیش از گذشته بر حفظ سلاح برای دفاع از خود و نیز کشور لبنان در مقابل حملات اسرائیل مصمم کرده است. دولت لبنان، تحتفشار آمریکا طرحی را برای خلع سلاح حزبالله به تصویب رسانده و نواف سلام، نخستوزیر لبنان اعلام کرده که ارتش مکلف شده است طرحی اجرایی را برای انحصار سلاح در دست دولت تا پیش از پایان سال جاری میلادی ارائه دهد. این اقدام دولت لبنان تحتفشار شدید تام باراک، نماینده ویژه آمریکا، انجام شده است.
پیشنویس دولت لبنان در خصوص خلع سلاح
در پیشنویس طرح دولت لبنان که برخی از آن با عنوان خودکشی یاد میکنند، این موارد درج شده است: توقف فوری اقدامات نظامی اسرائیل، عقبنشینی اسرائیل به مرزهای بینالمللی، گسترش سلطه دولت بر همه مناطق لبنان، خلعسلاح حزبالله و تحویل سلاحها به ارتش آمریکا، تامین مبلغ یک میلیارد دلار سالانه و به مدت ۱۰ سال برای ارتش و نیروهای امنیتی لبنان و همچنین برپایی کنفرانس بینالمللی برای کمک به بازسازی لبنان. درعینحال، این امر دربرگیرنده ترسیم مرزها با سوریه و اسرائیل با همکاری و کمک آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی خواهد بود. لازم به ذکر است که ارتش لبنان حق داشتن سلاحهایی از نوع سلاحهای حزبالله را ندارد و بنابراین در صورت کشف مراکز تسلیحاتی حزبالله، یا باید آن را منهدم کند یا در اختیار آمریکا قرار دهد.
با تمام این تفاسیر، جریانهای مخالف و رقیب با حزبالله و در رأس آنها، نواف سلام، نخستوزیر و جوزف عون، رئیسجمهور لبنان از اراده خود برای اجراییکردن طرح خلعسلاح حزبالله خبر دادهاند. دستورکاری که تحت مهندسی دولت آمریکا، برخی دولتهای اروپایی و البته رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار دارد و دولت لبنان صرفا مجری آن است. با این حال، حزبالله لبنان تاکید کرده که به هیچ عنوان زیر بار این مسئله نخواهد رفت و سلاح مقاومت را بهمثابه ابزاری برای حراست از کلیت لبنان و منافع و امنیت آن ارزیابی میکند. سیل قابلتوجهی از حامیان مقاومت نیز در مدت اخیر به خیابانهای شهرهای مختلف لبنان سرازیر شدهاند و حمایت خود از حزبالله را اعلام کردهاند. بااینهمه، بهزعم برخی کارشناسان به دلایلی موضوع خلعسلاح مقاومت به هیچ عنوان از ظرفیت عملی برخوردار نیست و باید آن را غیرممکن دانست.
چرا خلعسلاح حزبالله ناممکن است؟
اندک حرکت دولت لبنان به سمت اجراییکردن دستورکار خلع سلاح حزبالله لبنان، میتواند یک بحران بزرگ را برای آن ایجاد کند. شمار قابلتوجهی از نیروهای ارتش لبنان، شیعه و حامی حزبالله هستند و به هیچ عنوان حاضر نیستند در مسئله خلع سلاح حزبالله، با دولت لبنان یا جریانهای مخالف با حزبالله همکاری کنند. در این چارچوب، هرگونه حرکت به سمت تقابل عملی با حزبالله از سوی دولت لبنان میتواند به فروپاشی ارتش این کشور ختم شود.
شیعیان لبنان چیزی در حدود ۴۰ درصد از کل جمعیت لبنان را تشکیل میدهند. این بدان معناست که شیعیان لبنان به عنوان پایگاه اصلی حمایت از حزبالله، بخش قابلتوجهی از جمعیت لبنان را تشکیل میدهند و اقدام علیه آنها، میتواند تبعات بهشدت منفی را برای کلیت لبنان به همراه داشته باشد و شرایط را برای دولت لبنان به نقطهای برساند که به هیچ عنوان قادر به کنترل آن نباشد.
ازاینرو، اقدام عملی دولت لبنان علیه حزبالله میتواند صورتحسابهای سنگین و جدی را روی دست آن قرار دهد. نباید از یاد ببریم که حزبالله اصلیترین گروه سیاسی و اجتماعی و نظامی در صحنه لبنان را نمایندگی میکند و اقدام علیه آن، به این راحتیها نیست.
دولت لبنان و آشوبافکنی!
سازوکارهای نظامی و امنیتی حزبالله لبنان، به مراتب قویتر از ارتش لبنان هستند. این مسئله بارها و بارها از سوی بسیاری از تئوریسینها و صاحبنظران نظامی و امنیتی لبنان نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
حال اگر دولت لبنان یا جریانهای همراه با آن بخواهند اقدامی علیه حزبالله به صورت عملی انجام دهند، این بدان معنا خواهد بود که خود، لبنان را به ورطه آشوب خواهند کشاند و جریانهای رقیب و دشمن با لبنان را تقویت میکنند. اتفاقی که از هر منظر که بنگریم، به ضرر لبنان و بهویژه دولت آن است.
به همین دلایل است که برخی تحلیلگران معتقدند گزاره خلعسلاح حزبالله لبنان، بیش از آنکه طرحی واقعی در این کشور باشد، عمدتا ماهیت تبلیغاتی و سیاسی دارد. مواضع سران حزبالله از شیخ نعیم قاسم تا نمایندگان فراکسیون وفاداری در پارلمان لبنان نمایانگر این است که سلاح تضمین موجودیتی شیعیان لبنان است و در این راستا، تسلیم را به منزله خودکشی میدانند. تحویل سلاح یعنی حدفاصل زندگی و مرگ شیعیان لبنان است. مصداق آن را نیز بلایی میدانند که بر سر علویان در ساحل سوریه و دروزیها در السویداء آمده است. حزبالله بهدرستی تحویل سلاح را با مسئله موجودیتی و بقای شیعیان لبنان و حتی کل لبنان گره میزند.
توطئه بسیار خطرناک باراک
نباید فراموش کرد که تام باراک، طراح آمریکایی طرح خلع سلاح حزبالله، چندی پیش از امکان الحاق و الصاق لبنان به سوریه بزرگ (شامات) خبر داد؛ سوریهای که زیر چکمههای صهیونیستهای غاصب قرار گرفته و عنقریب در حال تجزیهشدن مطابق خواست آمریکا و اسرائیل است. در چنین شرایطی بزرگترین مانع برای طرح شیطانی آمریکا و اسرائیل، سلاح حزبالله است که آن را نیز میخواهند به دست خود دولت لبنان، سلب کنند و زمینه را برای تحقق توطئه خود هموارتر سازند.
حزبالله اعتماد به واشنگتن را خیال و توهم میداند و از طریق این تردید، در پی تقویت مشروعیت رد تصمیم دولت و توجیه حفظ سلاح به عنوان تنها ضامن امنیت لبنان است. در سطح خارجی، هدف آن ارسال این پیام است که فشار آمریکا بر لبنان بهمثابه سوقدادن این کشور به دادن برگههای قدرت خود است که آن را در برابر بلندپروازیهای توسعهطلبانه اسرائیلی، تضعیف میکند.
بقای لبنان در گرو سلاح حزبالله
حزبالله تحت محاسبات حساسی فعالیت میکند و تجهیزات نظامی را در اختیار دارد که معادله بازدارندگی خود با اسرائیل را بر اساس آن بنا نهاده، حزبالله یک پایگاه اجتماعی است که سلاح را تضمینی برای بقای خود میداند و یک ارتباط استراتژیک با یک محور منطقهای که سلاح را اهرم نفوذی میداند که نمیتوان از آن صرفنظر کرد. در شرایط فعلی، هر دو طرف - دولت و حزبالله - این درک را دارند که رویارویی مستقیم در حال حاضر یک گزینه واقعبینانه نیست. دولت لبنان، بهرغم لفاظیهای تند خود، به نظر نمیرسد که آماده سوقدادن کشور به سمت یک رویارویی آشکار باشد و حزبالله، به رغم رد قطعی آن، به دنبال انفجار اوضاع از درون نیست. بنابراین، لبنان بار دیگر خود را در مواجهه با معضلی میبیند که نه با یک تصمیم صرفا محلی و نه با تحمیل اراده خارجی قابلحل نیست. همانطور که ظهور و قدرتگرفتن حزبالله با تحولات عمده در لبنان، ایران، فلسطین و سوریه مرتبط بود، آینده تسلیحات آن نیز همچنان در گروی توازن منطقهای و بینالمللی و نه توازن داخلی است. پرونده حزبالله در غیاب یک توافق جامع که به ریشههای بحران بپردازد، ممکن است در انتظار تغییراتی سرگردان و معلق بماند که خطوط کلی آنها در پایتختهای منطقهای و مراکز تصمیمگیری بینالمللی و نه فقط در داخل لبنان ترسیم شده است.
موضع مقامات لبنانی
جدا از جوزف عون، رئیسجمهور و نواف سلام، نخستوزیر لبنان که تحتفشار آمریکا، آشکارا متمایل به طرح خطرناک خلعسلاح حزبالله هستند، سایر مراجع سیاسی و نظامی در لبنان، با این طرح مخالفاند و با دید تردید به وعدههای آمریکا در پسا خلعسلاح مینگرند. نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، صریحا سلاح حزبالله را شرف و آبروی لبنان نامیده و خلعسلاح را بهمثابه خودکشی دانسته است.
مخالفت فرمانده ارتش لبنان با خلع سلاح حزبالله
فرمانده ارتش لبنان، ژنرال رودولف هیکل نیز پس از دیدار با هیئت آمریکایی و شنیدن فشارهای آنها، به نزدیکان خود گفته است که در صورت اجبار ارتش به اجرای طرح خلعسلاح حزبالله و درگیرشدن نیروهای نظامی در ریختهشدن خون مردم، ترجیح میدهد استعفا دهد. در حالی که فشارهای آمریکا بر دولت لبنان برای اجرای تصمیم خلعسلاح حزبالله ادامه دارد، منابع مطلع میگویند فرمانده ارتش لبنان هشدار داده در صورت اجرای طرح و ریختهشدن خون لبنانیها، کنارهگیری خواهد کرد. همزمان، ستاد کل ارتش، فرماندهان مناطق، بخش اطلاعات و امنیت ملی با تدوین هرگونه برنامه عملیاتی برای خلعسلاح حزبالله مخالفت کردهاند. آنها معتقدند ارتش توان فنی و عملیاتی لازم برای اجرای چنین طرح گستردهای را ندارد و هر اقدام عجولانه میتواند تبعات خطرناکی برای کشور داشته باشد. اکثریت جامعه لبنان، حامی سلاح مقاومت نتایج یک نظرسنجی نیز نشان داده که اکثریت لبنانیها (۵۸ درصد) با خلعسلاح حزبالله بدون وجود یک استراتژی دفاعی مشخص در لبنان مخالف هستند. این موضع شامل نیمی از اهل سنت و حدود یکسوم مسیحیان و بیشتر دروزیها میشود. حدود ۷۲درصد از پاسخدهندگان قاطعانه اعلام کردند که ارتش لبنان بهتنهایی قادر به مقابله با هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی نیست. همچنین ۷۶ درصد نیز معتقد بودند که دیپلماسی بهتنهایی قادر به بازدارندگی تجاوز صهیونیستها نیست. این نظرسنجی، بین ۲۷ ژوئیه گذشته و چهار آگوست جاری توسط اداره آمار و نظرسنجی در مرکز مشورتی مطالعات و مستندسازی انجام شد و شامل سوالاتی در مورد تعدادی از مسائل جاری مانند موضوع مقاومت، ارتش، استراتژی دفاعی و موضعگیری در قبال حوادث سوریه بود. حدود ۹۶ درصد از شیعیان، ۵۰ درصد از اهل سنت، ۴۶ درصد از دروزیها و ۳۲ درصد از مسیحیان اعلام کردند که با خلعسلاح مقاومت بدون استراتژی دفاعی مخالف هستند. همچنین ۹۲ درصد از شیعیان و ۶۳ درصد از بقیه مذاهب بر عدم توانایی ارتش بهتنهایی برای مقابله با هرگونه تجاوز اسرائیل اجماع داشتند. شرکتکنندگان در نظرسنجی معتقدند که دیپلماسی بهتنهایی قادر به بازدارندگی تجاوز صهیونیستها نیست. این موضوع توسط حدود ۸۰ درصد از شیعیان، ۵۳ درصد از اهل سنت، ۵۰ درصد از دروزیها و ۴۱ درصد از مسیحیان تایید شد. همچنین نسبت بالایی از پاسخدهندگان معتقد بودند که حوادثی که سوریه شاهد آن است، خطری وجودی برای لبنان ایجاد میکند و ممکن است ثبات داخلی را تهدید کند و راه را برای جنگی که توسط شبهنظامیان علیه لبنان آغاز میشود، هموار کند. ۸۸ درصد از شیعیان و بیش از ۸۳ درصد از دروزیهای لبنان معتقدند که تحولات سوریه خطری برای لبنان است. این رقم در میان مسیحیان ۶۸ درصد و در نزد اهل سنت ۶۲ درصد است.