آگاه: مهدی رضاوش، آگاه مسائل اندیشه : در جهان امروز که امواج رسانهای و فرهنگی مرزها را درنوردیدهاند، پرسش اصلی بسیاری از جوامع این است که چگونه میتوان نسلهای آینده را از بحران هویت نجات داد و آنان را به سرمایهای برای تداوم ملیت، دین و تمدن تبدیل کرد؟ پاسخ روشن است: مدرسه. مدرسه نهتنها محل آموزش علوم پایه، بلکه اصلیترین کانون شکلگیری شخصیت، ارزشها و هویت نسل آینده است. برای تبدیل مدارس به پایگاه پرورش هویت ملی، دینی و تمدنی باید به چند محور کلیدی توجه کرد :
۱. بازتعریف ماموریت مدرسه
مدرسه صرفا مرکز آموزش ریاضی و علوم طبیعی نیست. ماموریت آن باید به گونهای بازتعریف شود که پرورش انسان متعهد، دانا و هویتمند در کانون قرار گیرد. وقتی مدرسه خود را «کارخانه انسانسازی» بداند، برنامهها، محتوا و روابط درونیاش به سوی تقویت هویت جمعی و دینی سوق پیدا میکند. این نگاه کلان، نقطه آغاز هر تحول جدی است.
۲. پیوند دانشآموز با تاریخ و فرهنگ ملی
هویت ملی زمانی تقویت میشود که نوجوان بداند میراثدار چه تمدنی است. آشنایی عمیق با تاریخ ایران، مفاخر علمی و فرهنگی، زبان فارسی و ادبیات کهن میتواند روحیه تعلق و افتخار به میهن را در دل دانشآموزان زنده کند. بازدید از موزهها، مطالعه متون ادبی و تحلیل رویدادهای تاریخی در قالب پروژههای دانشآموزی، ابزارهایی موثر برای این پیوند هستند. مدرسه باید روایتگر تاریخ و فرهنگ ایران باشد تا نسل جدید بداند گذشتهاش چه شکوهی داشته و آیندهاش چه رسالتی دارد.
۳. تقویت هویت دینی در متن زندگی روزمره
دین در مدرسه نباید به درس تعلیمات دینی محدود بماند بلکه باید در فضای زندگی روزانه جریان داشته باشد. برگزاری آیینهای مذهبی، آشنایی با معارف قرآنی و سیره اهلبیت علیهمالسلام و پیوند معنویت بااخلاق عملی میتواند ایمان و ارزشهای دینی را به تجربهای زیسته برای دانشآموزان تبدیل کند. مدرسه موفق آن است که دانشآموز در آن، هم نمازخواندن را بیاموزد و هم درستی، صداقت و ایثار را تجربه کند.
۴. مدرسه به عنوان میدان تمرین تمدنسازی
تمدنسازی تنها در سطح دانشگاه یا عرصه سیاست شکل نمیگیرد؛ بلکه ریشههای آن در مدرسه نهاده میشود. وقتی دانشآموزان مهارت کار جمعی، گفتوگو، حل مسئله، مدیریت زمان و مسئولیتپذیری را در مدرسه تمرین میکنند، در واقع در حال آموختن عناصر تمدن هستند. پروژههای گروهی، شوراهای دانشآموزی، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در مدرسه میتواند آزمایشگاه تمدنسازی کوچک باشد.
۵. نقش معلم به عنوان الگوی هویتی
هیچ برنامهای بدون معلم متعهد و توانمند به نتیجه نمیرسد. معلم نهتنها انتقالدهنده دانش، بلکه الگوی زنده هویت ملی و دینی است. احترام به معلم، ارتقای جایگاه اجتماعی او و توانمندسازی علمی و تربیتیاش، از شروط اصلی موفقیت در این مسیر است. دانشآموزان بیش از آنکه از کتاب بیاموزند، از رفتار و شخصیت معلم الهام میگیرند.
۶. استفاده از ظرفیت هنر و رسانه در مدرسه
هنر یکی از موثرترین ابزارهای انتقال هویت است. تئاتر، موسیقی سنتی، شعرخوانی، نقاشی و فیلمهای آموزشی میتوانند ارزشهای ملی و دینی را در قالبی جذاب و ماندگار به نسل جوان منتقل کنند. مدرسهای که از هنر غفلت کند، از یکی از عمیقترین راههای تربیت هویتی بیبهره مانده است. همچنین بهرهگیری هوشمندانه از رسانههای نوین و فضای مجازی در مدرسه، میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
۷. مشارکت خانواده و جامعه در هویتسازی
مدرسه نمیتواند بهتنهایی بار پرورش هویت را بر دوش بکشد. همکاری خانواده، مسجد، رسانه و نهادهای فرهنگی برای همافزایی ضروری است. مدرسه زمانی موفق است که ارزشهای آموزشدادهشده در آن، در خانه و جامعه نیز بازتولید شود. این هماهنگی میتواند محیطی یکپارچه برای تربیت نسلی ریشهدار و مقاوم ایجاد کند.
پس مدرسه، اگر درست طراحی و مدیریت شود، میتواند به مهمترین کانون پرورش هویت ملی، دینی و تمدنی بدل شود. نسلی که در چنین مدارسی رشد یابد، هم به گذشتهاش افتخار میکند، هم در حال حاضر اخلاق و معنویت را زندگی میکند و هم آیندهای تمدنی و درخشان برای کشور رقم میزند. ایران قوی و پایدار، از کلاسهای درس و حیاط مدارس آغاز میشود.