۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۳
کد خبر: ۱۶٬۲۳۵

تاریخ جوامع نشان می‌دهد که هیچ تمدنی، نه با سلاح و ثروت، بلکه با نظام تعلیم و تربیت خود، ماندگار یا فروپاشیده است.

آگاه: آموزش و پرورش، نه صرفا یک وزارتخانه و نه نهادی اداری برای انتقال محفوظات، بلکه «شریان حیات فرهنگی تمدنی» یک ملت است؛ آموزش و پرورش، ستون فقرات بقای ملی است؛ همان کارخانه‌ انسان‌سازی که رهبر حکیم انقلاب بارها بر آن تاکید فرموده‌اند. اما حقیقت تلخ آن است که این شریان حیاتی، به‌رغم همه‌ شعارها و اسناد تحولی، سال‌هاست گرفتار تصلب بوروکراسی، مصرف‌گرایی آموزشی و بی‌توجهی به افق‌های تمدنی است. نهادی که باید پرچم‌دار جهاد تبیین باشد، امروز در حاشیه‌ جنگ روایت‌ها ایستاده و تنها نظاره‌گر میدان است.
آنچه در قالب «تحول بنیادین» تدوین و در بیانیه‌ گام دوم انقلاب به‌روشنی ترسیم شد، هنوز به عرصه‌ تحقق راه نیافته است. آموزش و پرورش باید موتور پیشران «ایران قوی» باشد. اما چرا این تحول درجا می‌زند؟ علت را باید در دو سطح جست‌وجو کرد: نخست، ضعف حکمرانی فرهنگی که آموزش و پرورش را به نهادی بخشنامه‌زده بدل کرده است؛ دوم، ناتوانی مدیران در فهم نسبت میان تعلیم و تربیت و میدان تمدنی انقلاب. وقتی مدرسه صرفا به نهادی اداری برای انتقال محفوظات تقلیل می‌یابد، بدیهی است که هیچ نسبتی با ساختن نسل تمدن‌ساز برقرار نمی‌کند.
سنگینی بار این غفلت، زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم جهان امروز درگیر «جنگ روایت‌ها» است. جنگی که در آن، توپ و تانک جای خود را به رسانه و شبکه‌های اجتماعی داده و سرنوشت ملت‌ها نه فقط در میدان میدانی بلکه در میدانی ذهنی رقم می‌خورد. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی این حقیقت را بار دیگر عریان ساخت: پیروزی میدانی بدون روایتگری، ناتمام است. در چنین صحنه‌ای، آموزش و پرورش باید پیشانی‌دار جهاد تبیین باشد؛ چرا که نوجوان امروز، نخستین و اصلی‌ترین مخاطب جنگ‌شناختی دشمن است. اگر مدارس ما نتوانند نسل روایت‌گر و مقاوم تربیت کنند، عملا بزرگ‌ترین خلأ را در سپر تمدنی انقلاب پدید آورده‌اند.
تحول بنیادین آموزش و پرورش، اگر بخواهد از سطح سند به سطح عمل ارتقا یابد، باید سه گره‌گاه اصلی را باز کند: نخست، خروج از حکمرانی بخشنامه‌ای و نگاه از بالا به پایین؛ دوم، رهایی از حافظه‌محوری و تقلیل تعلیم به انتقال اطلاعات؛ سوم، پیوندخوردن آموزش با هویت ملی، دینی و تمدنی. 
مدرسه باید به کانون تمرین هویت بدل شود: هویتی که نوجوان ایرانی در آن بیاموزد خود را نه مصرف‌کننده دانش جهانی، بلکه تولیدکننده روایت، اندیشه و تمدن ببیند. تجربه ژاپن پس از جنگ جهانی دوم و چین در نیم‌قرن اخیر، نشان داد که مدرسه، اگر به کانون هویت بدل شود، می‌تواند ملتی شکست‌خورده را به ملتی تمدن‌ساز بدل کند. چرا مدرسه ایرانی نتواند؟
مدرسه در منطق انقلاب اسلامی باید سنگر باشد: سنگر جهاد تبیین. همان‌گونه که معلمان در دهه ۶۰، در کنار جبهه‌های دفاع مقدس، پرورش‌دهنده‌ نسلی ایثارگر و مقاوم بودند، امروز نیز رسالت آنان تربیت نسلی است که روایتگر جنایات صهیونیسم، مدافع هویت ملی و حامل پرچم تمدن نوین اسلامی باشد. در این میان، نسبت آموزش و پرورش با فضای مجازی، نقطه‌ عزیمت راهبردی است. 
رویکرد کنونی یا سلبی و بازدارنده است یا منفعلانه و بی‌برنامه. حال آنکه جهاد تبیین اقتضا دارد که شبکه‌های اجتماعی، از تهدید به فرصت بدل شوند. نوجوانی که روایت‌هایش را از رسانه‌های معارض می‌گیرد، پیش از هر چیز محصول ضعف مدرسه است، نه قدرت دشمن. هر کلاس درس می‌تواند رسانه‌ای در خدمت حقیقت باشد، اگر معلم بداند که او صرفا انتقال‌دهنده‌ کتاب درسی نیست، بلکه روایتگر حقیقت انقلاب است.
رهبر انقلاب در سال گذشته بر سه مطالبه حیاتی انگشت نهادند: جهاد تبیین، امیدآفرینی و تحول در آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها؛ اما واقعیت آن است که این سه مطالبه، هنوز در سطح شعار باقی مانده‌اند. جهاد تبیین به سیاست همه‌جانبه بدل نشده، امیدآفرینی به عمل نیامده و نظام آموزشی همچنان در بند حافظه‌محوری گرفتار است. 
فاصله میان این مطالبات و واقعیت موجود، صرفا یک شکاف اجرایی نیست، بلکه خلأیی تمدنی است: تمدنی که اگر امید را از طریق فرهنگ و تعلیم به نسل آینده منتقل نکند، بنیادهایش سست خواهد شد. امید به تعبیر دقیق، سرمایه هستی‌شناختی جامعه است؛ اگر دولت در انتقال آن به نسل جوان ناتوان باشد، هر پروژه سیاسی و اقتصادی بر شن روان بنا خواهد شد.
جنگ ۱۲ روزه، یک سرمایه فرهنگی بزرگ برای ملت ایران بود. اتحاد مقدسی که در سطح امت اسلامی شکل گرفت، باید به سرمایه‌ای برای انسجام داخلی ترجمه شود. آموزش و پرورش باید از سطح «نهاد اداری» به سطح «نهاد تمدنی» ارتقا یابد. معلم، روایتگر حقیقت و سازنده آینده است. 
مدرسه، حلقه اتصال خانه، جامعه و امت اسلامی است؛ اگر این حلقه سست شود، هیچ پروژه‌ای برای ساختن ایران قوی به ثمر نخواهد نشست. آینده‌ فرهنگ ایران، در گرو آینده مدرسه است. امروز، هر مدرسه یک سنگر است و هر معلم یک رزمنده جهاد تبیین و بی‌راه نیست اگر بگوییم بقای انقلاب اسلامی، بیش از میدان‌های اقتصاد و سیاست، در میدان مدرسه رقم خواهد خورد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.