آگاه: اصطلاحی که برای بسیاری از مردم یادآور بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت علیه ایران است؛ تحریمهایی که در چارچوب توافق برجام تعلیق شده بودند، اما حالا زمزمه بازگشت آنها، فضای اقتصادی کشور را متاثر ساخته است. با این حال، بسیاری از کارشناسان تاکید میکنند که اسنپبک بیش از آنکه یک رخداد حقوقی یا سیاسی باشد، یک پدیده روانی است. آنها معتقدند اقتصاد ایران سالهاست که تحت فشار حداکثری ایالات متحده قرار دارد و حتی اگر قطعنامههای شورای امنیت نیز برگردند، عملا تحریم تازهای به فهرست موجود اضافه نمیشود. اما آنچه بازار را ملتهب میکند، نه محتوای تحریم بلکه ترس تاریخی از واژه تحریم است؛ واژهای که به آورنده سالهای دشوار و ناکامی وعدههای برجامی را در ذهنها زنده میکند.
از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان تاکید دارند؛ اقتصاد ایران بخش بزرگی از ظرفیت تحمل خود را در برابر فشارهای خارجی پیدا کرده است. در سالهای گذشته، شبکه بانکی، فروش نفت، نقل و انتقال ارز و حتی تجارت کالاهای اساسی با محدودیتهای گستردهای روبهرو بوده و فعالان اقتصادی عملا یاد گرفتهاند چگونه در این شرایط کار کنند. بنابراین بازگشت تحریمهای شورای امنیت که عمدتا حوزههای هستهای و موشکی را هدف میگیرد، تفاوت معناداری در وضعیت موجود ایجاد نمیکند. با وجود این واقعیت، بازار با ذهنیتی متفاوت واکنش نشان میدهد. تجربه تاریخی نشان داده است که حتی شایعه تحریم نیز میتواند نرخ ارز و طلا را بالا ببرد. دلیلش روشن است: سرمایهگذاران و خانوارها به محض شنیدن خبر، به سمت داراییهای امن میروند و همین رفتار جمعی، بحران را واقعی میسازد.
کوچکینژاد: اقتصاد ما از اسنپبک عبور کرده است
برای بررسی ابعاد اقتصادی ماجرا، با جبار کوچکینژاد، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفتوگو کردیم. او معتقد است که مکانیسم ماشه بیش از آنکه تهدید عملی باشد، ابزاری برای جنگ روانی است. کوچکینژاد در این گفتوگو تاکید کرد: تحریمهای شورای امنیت اگر دوباره فعال شوند، چیزی فراتر از آنچه امروز علیه ایران اعمال میشود، نخواهند بود. آمریکا سالهاست یکجانبهترین و شدیدترین تحریمها را علیه ملت ما اعمال کرده و تقریبا هیچ حوزهای باقی نمانده که تحت فشار قرار نگرفته باشد. بنابراین، بازگشت قطعنامهها بیشتر جنبه نمادین دارد و نه اقتصادی. او افزود: البته باید توجه داشت که بازار و افکار عمومی همیشه بر اساس واقعیات اقتصادی رفتار نمیکنند. در ذهنیت مردم، کلمه تحریم مترادف با گرانی و بیثباتی است. همین تلقی باعث میشود که حتی قبل از اعمال هرگونه تصمیم سیاسی، قیمتها در بازار تکان بخورد. این مسئلهای است که باید مدیریت روانی و رسانهای شود. به گفته این نماینده مجلس، وظیفه دولت و بانک مرکزی در این شرایط بسیار سنگین است: بانک مرکزی باید با مدیریت انتظارات تورمی، از بروز التهابات غیرواقعی جلوگیری کند. ما در کمیسیون برنامه و بودجه، بارها تاکید کردهایم که سیاست ارزی باید شفاف و قابل پیشبینی باشد. وقتی فعال اقتصادی احساس کند سیاستها پایدار است، دیگر با هر شایعهای به سمت دلار یا طلا نمیرود. از سوی دیگر برخی نمایندگان مجلس نیز بر این باورند که باید نگاه به تحریمها را تغییر داد. آنها تاکید دارند که ایران در سالهای اخیر با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، توانسته بخش مهمی از نیازهای خود را از طریق تولید داخلی تامین کند. از این منظر، بازگشت تحریمهای شورای امنیت میتواند فرصتی برای تقویت سیاست اقتصاد مقاومتی باشد. کوچکینژاد تاکید دارد: ما باید یاد بگیریم که حتی اگر فشارها بیشتر شد، از آن برای اصلاح ساختارهای اقتصادی بهره بگیریم. وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، نظام مالیاتی ناکارآمد و مشکلات ساختاری تولید، مسائلی هستند که ربطی به تحریم ندارند؛ اما تحریم بهانهای میشود برای تعویق اصلاحات. اگر این نگاه تغییر کند، تحریم میتواند به عامل اصلاح و بازسازی اقتصادی تبدیل شود. علاوه بر آن محسن زنگنه در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «آگاه»، درباره ابعاد روانی و اقتصادی فعالسازی مکانیزم ماشه گفت: اگر فرض کنیم اسنپبک اجرا شود، دو اتفاق محتمل است؛ نخست بازگشت برخی از تحریمهای هستهای و دوم احتمال قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و مطرحشدن سناریوی اقدام نظامی. اما باید توجه داشت که ایران در حال حاضر هم تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد و عملا چیزی بیش از آنچه امروز با آن مواجهیم، به اقتصاد کشور اضافه نخواهد شد. نماینده تربت حیدریه و مه ولات در مجلس، افزود: در برجام قرار بود تحریمها لغو شود، اما در عمل در این ۱۰ سال هیچگاه بخش عمدهای از آنها برداشته نشد. بنابراین حتی اگر مکانیزم ماشه فعال شود، تحریمهای بازگشتی اثر جدیدی بر اقتصاد ما ندارند، چرا که ما همین حالا نیز تحت همان فشارها هستیم. این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه تهدید اصلی در شرایط کنونی بیشتر جنبه روانی دارد، ادامه داد: بزرگنمایی موضوع اسنپبک، عملا بیش از اصل تحریمها به اقتصاد ایران آسیب میزند. آنچه خطرناک است، دمیدن در فضای بیثباتی اقتصادی است که ضرر آن بیش از اسنپ بک است. این دقیقا همان راهبردی است که ترامپ در دوره قبل ریاستجمهوری خود علیه ایران دنبال کرد؛ او با تعویق تصمیمات و شرطیکردن اقتصاد ایران، دو سال کشور را در وضعیت انتظار متوقف کرد. زنگنه خاطرنشان کرد: امروز هم اروپا و آمریکا همین راهبرد را دنبال میکنند. هدف اصلی آنها ایجاد تردید و توقف در تصمیمگیریهای اقتصادی ایران است. اگر ما خودمان اقتصاد را معطل نشستها و مذاکرات بگذاریم، دقیقا همان چیزی را اجرا کردهایم که دشمن میخواهد. بنابراین دمیدن بیمورد به اسنپ بک، بیش از آن ۱۲ روز جنگ تحمیلی، به اقتصاد ضربه میزند. زنگنه افزود: همچنین خسارتی که از کاهش ارزش بورس پس از جنگ تا امروز به اقتصاد وارد شده، به مراتب بیشتر از بخشی از خسارتهای دوران جنگ تحمیلی است. این نشان میدهد که بیثباتی روانی و رسانهای میتواند اثرات اقتصادی بسیار شدیدتری از یک درگیری نظامی داشته باشد. این نماینده مجلس در پایان تاکید کرد: به نظر بنده اسرائیل و آمریکا پس از شکستهای اخیر و ضرباتی که متحمل شدند، دیگر بعید است بخواهند به شیوه قبل به ایران تعرض کنند. آنها دیگر به دنبال اقدام مستقیم نظامی علیه ایران نیستند، بلکه راهبرد اصلی آنها ایجاد اختلافات داخلی و تضعیف اعتماد عمومی به نظام است و یکی از آن مسیرها قطعا معطل نگهداشتن اقتصاد است. لذا هر چه ما به بی ثباتی اقتصادی کشور بدمیم و اقتصاد را شرطی کنیم، دقیقا بر مبنای خواسته آمریکا و رژیم صهیونیسیتی حرکت کردهایم. بنابراین مسئولان کشور، چه در دولت و چه در مجلس، باید با تقویت فضای روانی مثبت و جلوگیری از شرطیسازی اقتصاد، اجازه ندهند دشمن به هدف خود برسد. اقتصاد کشور باید مستقل از فضای روانی تحمیلی مسیر پیشرفت خود را ادامه دهد.