آگاه: دفاع مقدس در تاریخ معاصر ایران، نهتنها یک واقعه نظامی و سیاسی، بلکه یک منبع هویتساز، ارزشآفرین و فرهنگی برای همه نسلها بوده است. هشت سال مقاومت در برابر تهاجم رژیم بعث، تجربهای دگرگونکننده برای ملت ایران بود که از آن مفهومی پایدار به نام «روح مقاومت» زاده شد. این روحیه در سالهای بعد بازتولید و در عرصههای گوناگون بروز یافت، تا آنکه در «دفاع ۱۲ روزه» - نبردی کوتاه ولی فشرده- باردیگر با حضور پرشور جوانان و نوجوانان جلوهگر شد. مقایسه این دو مقطع، ما را به درک عمیقتری از جایگاه نسل جوان در موتور محرکه مقاومت میرساند.
حضور و اثرگذاری جوانان در هشت سال دفاع مقدس
در دوران جنگ تحمیلی ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷، ترکیب نیروهای رزمنده در جبههها بر پایه مشارکت گسترده نیروهای مردمی شکل گرفت. سهم جوانان و حتی نوجوانان، نه فقط در کمیت بلکه در کیفیت عملیاتها کلیدی بود. هزاران نوجوان ۱۵ تا ۱۸ ساله در قالب سازمان بسیج مستضعفین و گروههای دانشآموزی به جبهه اعزام شدند. روایتهای ماندگار شهیدان همچون حسین فهمیده، نمونهای از این روحیه ایثار در سنین پایین است. جوانان با انگیزه، سرعت عمل و توان تحمل شرایط سخت، در حوزه شناسایی، عملیاتهای چریکی، پشتیبانی و امدادگری نقش ویژه داشتند. تولید ادبیات جبهه، شعر و سرودهای انقلابی و صحنههای ماندگار از همبستگی، هویت مقاومتی را به نسلهای بعدی منتقل کرد.
حضور و اثرگذاری جوانان در جنگ ۱۲ روزه
دفاع ۱۲ روزه، برخلاف هشت سال دفاع مقدس، نبردی کوتاه اما فشرده بود که بیشتر جنبه واکنش سریع و مقاومت شهری داشت. جوانان امروزی - متولدین دهههای ۷۰، ۸۰ و حتی ۹۰ هجری شمسی - با ابزارها و مهارتهای نوین وارد میدان شدند. اگرچه ابعاد جنگ محدود بود، اما در خطوط مقدم مقاومت شهری و امدادرسانی، جوانان و نوجوانان نقش فوری داشتند. نسل جدید با تسلط بر فضای مجازی، تبدیل به سربازان روایت شدند؛ انتشار تصاویر و اخبار مقاومت در شبکههای اجتماعی، در جنگ روایتها نقش کلیدی ایفا کرد. استفاده از ابزارهای ارتباطی، پهپادهای کوچک، شبکههای پیامرسان امن و مهارتهای دیجیتال در خدمت پشتیبانی مقاومت قرار گرفت.
شباهتها و تفاوتهای نقشآفرینی جوانان در دو مقطع دفاعی
شباهتها: در هر دو دفاع مقدس، جوانی بهعنوان موتور اصلی مقاومت، به دلیل انرژی، انگیزه و آمادگی روانی برای فداکاری بود و حضورجوانان داوطلبانه و بیقید به منافع شخصی، با محوریت ایمان و دفاع از ارزشها بود. هر دو نسل دفاع مقدس، هم در صحنه نبرد و هم در حوزه تولید و انتقال گفتمان مقاومت، نقش ترکیبی میدان و فرهنگ را برعهده داشته فعالانه حضور داشتند.
تفاوتها: ابزار و شیوههای حضور در دو دفاع متفاوت بود؛ در هشت سال دفاع، محور حضور فیزیکی و عملیات نظامی مستقیم بود؛ در دفاع ۱۲ روزه، محور ترکیبی میدان و رسانه همزمان تقویت شد. از سویی بستر فرهنگی دو نسل متمایز بود ؛ نسل جنگ تحمیلی در فضای فرهنگی انقلاب اسلامی تربیت یافته بود؛ نسل ۱۲ روزه در میانه جنگ روایتها و فضای مجازی رشد کرده است. از سوی دیگر، ابزار نفوذ در دشمن نیز در هر دو دفاع متفاوت بود؛ دوران دفاع مقدس، ادبیات و هنر انقلابی ابزار اصلی بود؛ امروز، تعاملات شبکهای و روایت تصویری ابزار غالب است.
«جوانی» همواره موتور حرکت مقاومت
جوانان دارای انرژی و پویایی طبیعی هستند؛ ویژگی زیستی و روانی جوانان، آمادگی جسمی و ذهنی برای فعالیتهای شدید را تضمین میکند. جوانان دارای روحیه آرمانخواهی هستند، آنها در پی معنای زندگی و ارزشهای والا، آمادگی بیشتری برای پذیرش خطر دارند. جوانان انعطافپذیری هستند، امکان یادگیری سریع و انطباق با شرایط جدید، آنان را برای مواجهه با الگوهای نوین نبرد آماده میکند. جوانان دارای وجدان بیدار و تعهد اجتماعی بالا هستند و انگیزه دفاع از مظلوم و حفظ هویت ملی و دینی در جوانی قویتر است. جوانان موتور محرکه بازتولید فرهنگ مقاومت هستند، بنابراین جوانان با انتقال تجربه به همنسلان، چرخه مقاومت را پایدار میکنند.
ظرفیتهای دفاع ۱۲ روزه برای نسل مجازی
برای آنکه تجربه دفاع ۱۲ روزه به زبان نسل نوجوان دیجیتال منتقل شود، باید از زبان و بسترهای ارتباطی آنان بهره برد. در حوزه روایت دیجیتال، باید به ساخت مستندهای کوتاه، اینفوگرافی و موشنگرافیک با محوریت قهرمانان جوان، قابل انتشار در پلتفرمهایی چون اینستاگرام و روبیکا رو آورد. در حوزه بازیسازی، با طراحی بازیهای رایانهای با سناریوهای واقعی دفاع ۱۲ روزه، برای ایجاد درگیری ذهنی و عاطفی نوجوانان باید قدم برداشت. باید با بهرهگیری از کارتون، کمیک و ویدیوهای کوتاه با پیامهای جدی در قالبی بهظاهر سرگرمکننده، زبان تصویری و طنز هوشمند و کمپینهای تعاملی مانند برگزاری پویشهای آنلاین، به بازآفرینی نقش جوانان و نوجوانان کمک و ظرفیتهای بالقوه را به ظرفیتها بالفعل تبدیل کرد.
نتیجهگیری
از هشت سال دفاع مقدس تا جنگ ۱۲ روزه، داستانی واحد در بسترهای متفاوت روایت شده است: داستانی از ایمان، اراده و فداکاری. اگر در دهه شصت، نوجوانانی با کفشهای پاره و دلهای بزرگ، خاکریزها را نگهداشتند، امروز جوانانی با گوشی هوشمند و مهارت شبکهای در میدان جنگ روایتها ایستادهاند. محور مشترک، «جوانی» است که همواره موتور حرکتی مقاومت بوده و خواهد بود. آینده مقاومت، در گرو پیوند دادن تجربه دیروز با زبان امروز است؛ و این پیوند نیازمند شناخت تفاوتها، حفظ شباهتها و استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای نسل مجازی است.